افسردگی پس از زايمان
علت و درمان خانگی درد آرنج دست راست در بدنسازی
درد آرنج درد آرنج ,درد آرنج در بدنسازی,درد آرنج دست چپ,درد آرنج تنیس بازان,درد آرنج نشانه چیست,درد آرنج و زانو,درد آرنج و ساعد,درد آرنج راست,درد آرنج ناشی از چیست توضیحاتی در مورد …
چطور سیستم ایمنی بدنتان را تقویت کنید
چطور سیستم ایمنی بدنتان را تقویت کنید خواص تقویت سیستم ایمنی بدن,فوايد تقویت سیستم ایمنی بدن,تقویت سیستم ایمنی بدن درماني,خاصيت تقویت سیستم ایمنی بدن,خواص تقویت سیستم ایمنی بدن درماني,خواص تقویت سیستم ایمنی …
درمان خانگی تپش قلب
درمان خانگی تپش قلب تپش قلب,بيماري تپش قلب,تپش قلب در بارداري,علائم تپش قلب,درمان تپش قلب,درمان تپش قلب با طب سوزني,مواد غذايي مناسب براي درمان تپش قلب,تپش قلب را چگونه درمان کنيم,تپش قلب …
افسردگی پس از زايمان چیست
افسردگی پس از زايمان،درمان افسردگی پس از زايمان,افسردگی پس از زایمان چیست؟,
افسردگی پس از زایمان در مردان,افسردگی پس از زایمان pdf,افسردگی ناشی از زایمان
معمولا زنان بعد از زایمان دچار افسردگی می شوند.
قابل ذکر است که حدود ۸۵ درصد از زنان، در طول دوره بعد از زایمان، یک نوع اختلال خلقی را تجربه میکنند. البته در اکثر موارد این علایم خفیف و کوتاه مدت هستند؛ مانند خستگی یا اختلال خواب و به زودی رفع میشوند. اما گاهی پیش میآید که بعضی از مادران به حالتهای شدیدتری از اضطراب یا افسردگی دچار میشوند. این شرایط امکان دارد بسیار آزاردهنده باشد و تأثیرات مهمی روی سلامت مادر و حتی فرزند بگذارد.
● post partum blues یا غم پس از زایمان
این چنین است که حدود ۵۰ تا ۸۵ درصد از زنان در طی چند هفته اول پس از زایمان، این حالت را تجربه میکنند. احساس ناراحتی و غم، تمایل به گریه کردن، حالتهای اضطراب و تحریکپذیری از علایم رایج این دورانند که در عرض ۴ تا ۵ روز اول پس از زایمان به اوج خود میرسند ولی در عرض ۲ هفته خودبهخود از بین میروند. بررسیها نشان میدهند این حالتها به حدی شایع هستند که در موارد خفیف میتوانیم آن را بیشتر به عنوان یک تجربه عادی پس از تولد نوزاد در نظر بگیریم تا یک اختلال روانی و با توجه به اینکه این حالات معمولاً فعالیتهای عادی و روزانه مادر را مختل نمیکنند نیاز به درمان خاصی هم ندارند. فقط در موارد خاصی که مادر سابقه افسردگی پیش از بارداری داشته یا علایم وی بیش از ۲ هفته ادامه پیدا کرده است باید به فکر اختلالات شدیدتری مثل افسردگی پس از زایمان باشیم.
● post partum deepness یا افسردگی پس از زایمان
بهتر است بدانید که افسردگی پس از زایمان، یکی دیگر از اختلالات خلقی است که معمولاً در عرض ۲ تا ۳ ماه اول پس از زایمان ایجاد میشود،اما امکان دارد شروع آن به صورت علایم خفیف افسردگی در دوران بارداری، توسط مادر گزارش شده باشد. واقعیت این است که احساس ناراحتی یا خلق افسرده و تمایل به گریه کردن از علایم عمومی این بیماری هستند و مادران اغلب از خستگی دایمی، مشکلات خواب و تغییرات اشتها شکایت دارند. روی هم رفته این حالت تفاوت خاصی با افسردگی که در دورههای دیگر زندگی فرد اتفاق میافتد ندارد و بیمار حالتهایی از قبیل احساس گناه و بیلیاقتی، لذت نبردن از فعالیتهای روزانه، اختلال تمرکز و حتی گاهی افکار خودکشی را تجربه میکند. در مواردی هم ممکن است اضطراب و حملههای وحشت یا خود بیمارانگاری برای فرد به وجود آید. توجه داشته باشید که در موارد خفیف که فقط علایم خستگی یا اختلال خواب وجود دارند امکان دارد افسردگی تشخیص داده نشود.مقیاس افسردگی پس از زایمان ادینبرگ، یک پرسشنامه ۱۰ قسمتی است که به شما کمک میکند علایم این بیماری را در خود پیدا کنید. این پرسشنامه در سال ۱۹۸۷ طراحی شده و تحقیقات بسیاری حساسیت و اعتبار این تست را تأیید کردهاند. اگر شما احساس میکنید که دچار علایم افسردگی پس از زایمان شدهاید پر کردن این پرسشنامه و مشورت با پزشک میتواند در تشخیص و درمان آن به شما کمک نماید. امتیاز ۱۲ و بالاتر یا پاسخ مثبت به سؤال ۱۰ (وجود افکار خودکشی)، نشان میدهد شما احتمالاً د معرض افسردگی پس از زایمان هستید و نیاز به مشاوره با پزشک خود دارید.
● Post partum psychosis یا سایکوز پس از زایمان
آیا می دانید این حالت شدیدترین اختلال روانی در دوره پس از زایمان است که خوشبختانه نادر و شیوع آن ۱ تا ۲ مورد در هر ۱۰۰۰ مورد تولد است و در نیمی از موارد پس از اولین زایمان رخ می دهد.
جالب است بدانید در موارد نادری ممکن است این حالت در پدر نوزاد اتفاق بیفتد. در این صورت پدر که معمولا از قبل نیز یک اختلال خلقی داشته است از این که فرزند جدید جای او را گرفته و عشق و توجه مادر فقط صرف کودکش میگردد،دچار احساس ناراحتی شدید و ابتلا به سایکوز می گردد. سایکوز پس از زایمان ممکن است در عرض ۴۸ تا ۷۲ ساعت بعد از زایمان با علایم عمومی مثل خستگی، بیخوابی، بیقراری و تمایل به گریه کردن شروع شود. در مراحل بعدی مادر دچار شک و بدگمانی، ناسازگاری و افکار وسواسی نسبت به سلامت نوزاد می گردد. نیمی از مادران حالتهای توهم و هذیان را نیز تجربه می نمایند، تو هماتی مثل اینکه بچه مرده یا ناقص به دنیا آمده یا اینکه آنها اصلاً ازدواج نکرده و بچهدار نشدهاند. برخی از مادران نیز اینچنین گفتند که صدایی به آنها گفته که خود و یا نوزاد خود را بکشند.
● چه عاملی باعث افسردگی پس از زایمان میشود؟
واقعیت این است که بلافاصله پس از زایمان، تغییرات هورمونی ناگهانی در بدن مادر اتفاق میافتد. در عرض ۴۸ ساعت اول پس از زایمان،غلظت خون استروژن و پروژسترون شدیداً کاهش پیدا میکند و چون این هورمونها در ساختن مواد بیوشیمیایی مؤثر در تنظیم خلق، نقش مهمی دارند، تغییرات سریع میزان خونی آنها میتواند باعث به هم خوردن وضعیت روانی و خلقی مادر شود. البته بعضی از محققان عقیده دارند گروهی از زنان هستند که نسبت به تأثیر این تغییرات هورمونی حساسترند و این افراد دورههای افسردگی پیش از قاعدگی را نیز تجربه البته جز تغییرات هورمونی، عوامل دیگری نیز در ایجاد این حالتها مؤثرند. عدم رضایت از زندگی زناشویی، عدم وجود حمایتهای اجتماعی یا حوادث و استرسهای بزرگی که در زمان بارداری یا نزدیک به زایمان رخ میدهند نیز میتوانند فرد را مستعد مبتلا شدن به اختلالات خلقی پس از زایمان نمایند.
● احتمال افسردگی پس از زایمان در چه کسانی بیشتر است؟
بهتر است بدانیدافسردگی پس از زایمان امکان دارد در همه زنان صرفنظر از سن، وضعیت ازدواج، سطح تحصیلات و طبقه اجتماعی ایجاد شود اما مادرانی که این شرایط دارند بیشتر در معرض ابتلا هستند:
دارای سابقه قبلی افسردگی پس از زایمان – افسردگی در دوران بارداری
دارای سابقه قبلی افسردگی یا اختلالات دو قطبی – مشکلات زناشویی
عدم وجود حمایتهای اجتماعی – حوادث پر استرس که اخیراً رخ داده است.
● راههای درمان اختلالات روانی پس از زایمان را بشناسید.
بهتر است بدانید درمان به شدت بیماری و علایم آن بستگی زیادی دارد اما نکته مهم این است که قبل از شروع درمانهای روانپزشکی، بیماریهای دیگری را که امکان دارد این حالتها را ایجاد کرده باشند مثل بیماریهای تیرویید یا کمخونی، تشخیص و درمان داده است. مطالعات اخیر نشان می دهد که روشهای روان درمانی غیر دارویی میتوانند تأثیر خیلی خوبی در درمان افسردگی پس از زایمان داشته باشند و یک دوره کوتاه مدت رفتار درمانی شناختی توانسته است به اندازه مصرف فلوکستین تأثیر داشته باشد. به ویژه مادرانی که مایل هستند به نوزاد خود شیر بدهند یا علایم آنها خیلی شدید نیست معمولاً ترجیح میدهند روشهای روان درمانی را تجربه کنند. اما اگر مادر دچار افسردگی شدید باشد درمان دارویی به تنهایی یا همراه با رواندرمانی و در موارد شدیدتر، شوک درمانی نیز پیشنهاد می شود.
● درمان دارویی در مادرانی که شیر میدهند
اثرات مفید شیر مادر از نظر تغذیهای، تقویت سیستم ایمنی نوزاد و امنیت روانی نوزاد کاملاً شناخته شده است. مادرانی که تمایل دارند به نوزاد خود شیر بدهند بدانند که تمام داروهای مورد استفاده در اختلالات روانی در شیر مادر ترشح میشوند و در هر صورت نوزاد در معرض این داروها قرار میگیردو روی او تاثیر دارد. مطالعات گذشته که در ۵ سال گذشته انجام شده، نشان دادهاند که داروهای ضد افسردگی سه حلقهای و یا فلوکستین و پاروکستین که مادر مصرف کرده است، تأثیر خاصی بر روی نوزاد نداشته و مورد خاصی از واکنش نوزاد شیرخوار به این داروها دیده نشده است. اما در مورد مادرانی که مبتلا به اختلالات دو قطبی هستند، شیر دادن به نوزاد ممکن است مشکلاتی را برای مادر و نوزاد ایجادنماید.. شیر دادن باعث خلل در خواب مادر شده، او را از نظر روانی آسیبپذیر میکند. همچنین مصرف داروهای تثبیتکننده خلق مثل لیتیوم و کاربامازپین توسط مادر ممکن است در نوزاد باعث مسمومیت گردد. باید توجه داشت که لیتیوم به میزان بالایی در شیر مادر ترشح میشود و میزان آن در خون نوزاد به تا سطح خونی مادر میرسد که میتواند برای نوزاد خطرناک باشد. همچنین مصرف کاربامازپین و والپروات سدیم نیز خطر سمیت کبدی را در نوزاد افزایش میدهد.
● چگونه از افسردگی پس از زایمان جلوگیری نماییم؟
قابل توجه است که با اینکه تشخیص زودرس زنانی که ممکن است در دوره پس از زایمان دچار اختلالات خلقی شوند، سخت است اما گاهی با توجه به سابقه فرد میتوان احتمال ایجاد این حالتها را تخمین زد و با انجام بعضی مداخلات پیشیگرانه میزان ابتلای مادران را کاهش داد. مطالعات متعددی نشان دادهاند زنانی که سابقه اختلالات دو قطبی یا سایکوز پس از زایمان قبلی داشتهاند از درمان با لیتیوم در هفتههای نزدیک به زایمان و تا ۴۸ ساعت پس از زایمان بسیار سود میبرند. بهتر است بدانید همچنین زنانی که سابقه افسردگی پس از زایمان را در زایمانهای قبلی دارند نیز پاسخ مناسبی به درمان پیشگیرانه با داروهای ضدافسردگی، بلافاصله پس از زایمان، میدهند.
این نکته مهم را نیز باید در نظر داشته باشید که جلوگیری از بارداریهای ناخواسته و حضور سریعتر مادر در اجتماع و شروع هر چه سریعتر مادر به کارهای قبلی، میتواند عامل مؤثری در کاهش میزان اختلالات روانی و خلقی پس از زایمان برای مادر داشته باشد.
● من افسردهام؟
این پرسشنامه را پر کنید و امتیازتان در نهایت جمع بزنید. امتیاز ۱۲ و بالاتر یا پاسخ مثبت به سوال ۱۰ نشاندهنده افسردگی پس از زایمان و لزوم مراجعه به پزشک را نشان می دهد.
▪
در طی ۷ روز گذشته:
۱) من توانستهام بخندم و قسمت خوشایند مسائل را ببینم.
الف) همیشه و مثل روزهای قبل ب) اغلب اما نه مثل همیشه
ج)گاهی و کمتر از همیشه د) به ندرت
۲) من … به حوادث پیش رو با خوشبینی نگاه میکنم
الف) همان طور که همیشه بودهام. ب) نه آنطور که همیشه بودهام
ج) خیلی کمتر از همیشه د) به ندرت
۳) وقتی اتفاقات بدی افتاده، من بیجهت خودم را سرزنش کردهام:
الف) اکثر اوقات ب) گاهی اوقات
ج) به ندرت د) هیچوقت
۴) بدون دلیل مشخصی، نگران یا عصبی شدهام:
الف) هیچوقت ب) به ندرت
ج) گاهی اوقات د) اکثر اوقات
۵) بدون دلیل مشخصی، دچار ترس و وحشت شدهام:
الف) اکثر اوقات ب) گاهی اوقات
ج) به ندرت د) هیچوقت
۶) مسائل همیشه از عهد من خارج بودهاند:
الف) بله، در اکثر موارد از عهده کارها بر نمیآیم.
ب) بله، در بعضی از موارد به خوبی همیشه از عهده کارها بر نمیآیم.
ج) خیر، در اکثر موارد به خوبی از عهده کارها برمیآیم.
د) خیر، مثل همیشه به خوبی از عهده کارها برمیآیم.
۷) این قدر ناراحت بودهام که به سختی توانستهام بخواب بروم:
الف) اکثر اوقات ب) گاهی اوقات
ج) به ندرت د) هیچوقت
۸) احساس بدبختی و ناراحتی کردهام:
الف) اکثر اوقات ب) گاهی اوقات
ج) به ندرت د) هیچ وقت
۹) این قدر ناراحت بودهام که گریه کردهام:
الف) اکثر اوقات ب) گاهی اوقات
ج) به ندرت د) هیچ وقت
۱۰) افکار خودکشی به سرم زده است:
الف) اکثر اوقات ب) گاهی اوقات
ج) به ندرت د) هیچ وقت
برای سؤالات ۱، ۲ و ۴:
به گزینه الف) ۰ امتیاز؛ به گزینه ب) ۱ امتیاز؛ به گزینه ج) ۲ امتیاز؛ به گزینه د) ۳ امتیاز بدهید.
برای سؤالات ۳ و ۵ تا ۱۰
به گزینه الف) ۳ امتیاز؛ به گزینه ب) ۲ امتیاز؛ به گزینه ج) ۱ امتیاز؛ به گزینه د) ۰ امتیاز بدهید.
در زمان بعد زایمان مردها باید توجه بیشتری به همسر تازه زایمان کرده خود داشته باشد.
افسردگی پس از زايمان
مطالب مرتبط :
باید گفت که حدود ۸۵ درصد از زنان، در طول دوره پس از زایمان، یک نوع اختلال خلقی را تجربه میکنند.
افسردگی پس از زایمان نوعی افسردگی است که به فاصله کوتاهی پس از زایمان ممکن است ظاهر شود. این افسردگی در ۵ تا ۲۵ درصد از زنان دیده میشود. بیخوابی شدید، بیثباتی خلق و احساس خستگی از علائم شایع آن است.
باورهای هذیانی و فکرهای خودکشی و دیگرکشی (نسبت به نوزاد) ممکن است پدید آید. به همین جهت با توجه به در خطر انداختن جان مادر و فرزند ممکن است از فوریتهای پزشکی شمرده شود
علائم و نشانه های غم زایمان و افسردگی پس از زایمان شامل موارد زیر است: – خشم – احساس بی ارزشی، بی کفایتی، شکست یا گناه – گریه کردن – بی صبری و زودرنجی (حساس بودن) – بی قراری – غمگینی – خستگی، بی خوابی یا بدخوابی – نوسانات خلق این علائم و نشانه ها با غم پس از زایمان (که می تواند همراه با احساس تنهایی، اضطراب، گیجی و فراموشکاری باشد) از چند روز تا چند هفته از بین می روند.
چنین علائمی با افسردگی پس از زایمان شدیدتر و با دوام تر هستند. ممکن است با توانایی عملکردتان تداخل کند و می تواند مضافاً شامل موارد زیر باشد: – احساس کرختی احساسی یا حس گیر افتادن – ترس از آسیب زدن به خود یا به نوزاد – تمرکز و تفکر مختل – عدم احساس لذت در زندگی – کاهش علاقه به فعالیت جنسی – افزایش یا فقدان توجه به نوزاد – کاهش وزن یا وزن گیری قابل توجه – دوری گزینی از خانواده یا دوستان سردرد، درد قفسه سینه، تپش قلب، کرختی یا افزایش تنفس ممکن است اتفاق بیفتد، گرچه اینها علائم اصلی افسردگی نیستند.
علائم و نشانه های همراه با جنون پس از زایمان که نادر است.این علائم شدیدتر هستند و معمولاً زود شروع می شوند و شامل: – خشم و آشفتگی – گیجی یا نادانی – فکر آسیب زدن به خود یا به نوزاد – هذیان و توهم – بدبینی تفکرات یا سخنان بی ربط
با این که علل افسردگی پس از زایمان به روشنی مشخص نشده، عوامل تسریعکنندهای که وجود آنها احتمال وقوع بیماری را بالا میبرد شناخته شدهاند. (عدد داخل پرانتز میزان تأثیر عامل را بیان میکند
بارداری و زایمان با تغییرات شدید هورمونی همراه اند که خود این مسئله بر روح روان شخص تأثیر گذار است. این که نوزاد شیر خوار را به صورت 24 ساعته نگه داری کند و استرس هایی که از او به مادر وارد می شود خود یک مسئله ای هست که همه ی مادران به راحتی به آن تن نمیدهند و باعث بروز افسردگی در آنها می گردد حتی اگر بچه اول آنها نباشد
در افسردگی پس از زایمان مداخلات پیشگیری کننده در سطوح سه گانه دارای اهمیت ویژه ای می باشد. در سطح اول پیشگیری کاهش آسیب پذیری، حذف یا به حداقل رساندن رفتارها و شرایط محیطی که منجر به افزایش خطر ابتلاء می گردد، مورد توجه متخصصین و مراقبین بهداشتی می باشد. پیشگیری سطح دوم با هدف تشخیص به موقع بیماری، کاهش پیشرفت و یا به تأخیر انداختن ناتوانی متعاقب ابتلاء اولیه است و در پیشگیری سطح سوم محدود نمودن مشکلات و نشانه های مربوط به بیماری مطرح می گردد
موضوع افسردگی بعد از زایمان مسئله ای است که بسیاری از زنان نسبت به آن ابراز نگرانی می کنند. اینکه بار زایمان باشد و یا چندین بار زایمان داشته باشید ، فرقی نمی کند ، گاهی اوقات افسردگی می تواند در فرد بروز کند و روز های خوش اول بارداری را برای فرد ناراحت کننده کند.
خواه برای اولین بار مادر شده باشید خواه برای چندمین بار، روزها و هفته های پس از تولد فرزندتان به همان اندازه که می تواند شادی آفرین و هیجان انگیز باشد، می تواند توام با غم و غصه و افسردگی نیز باشد.
بسیاری از زنان پس از تولد کودکشان، یک تغییر بزرگ روحی را تجربه می کنند. این تجربه می تواند محدوده وسیعی را در برگیرد، از غم کوتاه مدت تا افسردگی های عمیق و طولانی که نیاز به درمان دارد؛ این نوع احساس افسردگی، افسردگی پس از زایمان نامیده می شود
احساس غم و ناراحتی پس از تولد فرزند به قدری شایع است که بسیاری از افراد آن را تجربه می کنند. برای کسانی که بتازگی مادر شدن را تجربه کرده اند و کسانی که خود را دوست دارند، بسیار مهم است که علائم این نوع افسردگی را بدانند و در صورت مشاهده آن در خود سعی کنند از خانواده، دوستان و متخصصان پزشکی کمک بگیرند. با توجهات و حمایت های ویژه و درمان مناسب، مادرانی که درجه ای از افسردگی پس از زایمان را تجربه می کنند، می توانند تبدیل به والدینی سالم و شاداب شوند.
بیش از ۸۰ درصد مادران، تجربه غم و اندوه در روزهای اول پس از زایمان را دارند.
در این نوع افسردگی ممکن است مادر در یک لحظه احساس شادمانی و در لحظه بعد احساس غم و غصه داشته باشد. او ممکن است احساس ناراحتی، خشم، غم یا خستگی را تجربه کند. این احساس معمولا فقط چند روز به طول می انجامد، اما ممکن است تا یک یا دو هفته نیز ادامه یابد. دلیل این احساس چیست؟
این امواج احساسی، یک تاثیر طبیعی از تغییر هورمونی ناشی از بارداری و زایمان تلقی می شود. سطح استروژن و پروژسترون که طی بارداری افزایش یافته بود بناگاه پس از وضع حمل افت می کند و این مساله می تواند روی روحیات فرد تاثیر بگذارد. این هورمون های زنانه در طول یک هفته یا بیشتر به سطحی که قبل از بارداری بوده اند بازخواهند گشت. همین که سطح هورمون به حالت متعادل خود بازمی گردد، غم و اندوه نیز به طور خود به خود و بدون نیاز به درمان پزشکی از بین می رود.
استراحت کافی، تغذیه مناسب و حمایت شدن، از موارد مهم جهت مقابله با این حالت است ، چرا که خستگی و کمبود خواب یا اضطراب می تواند احساس غم و ناراحتی را شدت ببخشد.
برای کنار آمدن با احساس غم ناشی از تولد فرزند، مادران باید سعی کنند کمک دیگران را در روزها و هفته های اول پس از وضع حمل پذیرا باشند و به خانواده و دوستان اجازه دهند که در کارهایی مثل خرید، انجام کارهای منزل یا بچه داری به آنها کمک کنند.
بهتر است در زمان هایی از روز، شخص دیگری غذایی برای مادر تهیه یا از کودک مراقبت کند تا مادر بتواند اندکی بخوابد یا دوش بگیرد. به عنوان یک مادر باید به اندازه کافی استراحت کنید و غذاهای مغذی میل کنید. صحبت کردن با افرادی که به شما نزدیکند یا با کسانی که آنها هم بتازگی مادر شده اند، می تواند در شما احساس حمایت شدن را به وجود آورد و به شما یادآوری کند که تنها نیستید.
اگر احساس می کنید که به گریه کردن نیاز دارید نباید جلوی اشک های خود را بگیرید، اما سعی نکنید روی افکار ناراحت کننده تمرکز کنید. اجازه دهید که این احساس گذرا، دوره خود را طی کند و سپری شود.
اگر احساس غم و اندوه پس از تولد فرزند بیش از یکی دو هفته طول کشید با پزشک خود مشورت کنید تا ببینید که آیا احساس شما ناشی از افسردگی عمیق پس از زایمان است یا خیر. برای برخی از زنان، احساس غم و ناراحتی و خستگی، عمیق تر شده و بیش از غم و اندوه معمول پس از زایمان طول می کشد. حدود ۱۰ درصد مادران این نوع افسردگی عمیق را تجربه می کنند.
افسردگی عمیق پس از زایمان معمولا ۲ تا ۳ هفته پس از تولد کودک شروع می شود، اما می تواند در هر زمان در طول چند روز اول یا هفته های اول یا ماه های ابتدایی پس از زایمان آغاز شود.
کسی که افسردگی از این نوع را تجربه می کند، احساس غم، گریه، یاس، سرخوردگی، ناامیدی، بی ارزش بودن یا تنهایی می کند. او همچنین ممکن است در تمرکز کردن یا انجام کارهای روزمره دچار مشکل شود یا شاید اشتهای خود را از دست داده و یا هیچ میلی به غذا نداشته باشد. او ممکن است به کودک خود بی اعتنایی کند یا هیچ احساس وابستگی به او نکند، یا شاید درباره موقعیت خود دچار آشفتگی شود و احساس کند که هیچ امیدی به بهبود اوضاع نیست. شاید حس کند که تنها روزها را می گذراند بدون این که کوچک ترین حسی از شادی، علاقه یا نشاط در مورد چیزی داشته باشد.
بسیاری از زنان در این مواقع میلی به بازگو کردن احساسات خود برای دیگران ندارند. اما افسردگی پس از زایمان یک بیماری است که نیاز به توجه و درمان دارد.افسردگی پس از زایمان می تواند برای هر زنی پیش بیاید اما برخی زنان ممکن است آمادگی بیشتری جهت مبتلا شدن به این عارضه داشته باشند. زنانی که در زمانی از زندگی خود دچار افسردگی بوده اند یا بستگانی دارند که آنها دچار افسردگی بوده اند ممکن است از نظر ژنتیکی تمایل بیشتری به افسردگی پس از زایمان از خود نشان دهند.
اگر احساس غم و اندوه و افسردگی شما قوی است، اگر بیشتر طول روز، برای چند روز، شما را درگیر کرده یا اگر بیش از یکی دو هفته طول کشیده با پزشک خود صحبت کنید.
مادری که احساس می کند طرد شده، گمان می کند زندگی ارزش زنده بودن را ندارد، یا به خودکشی فکر می کند باید هر چه سریع تر با پزشک صحبت کند. افسردگی پس از زایمان می تواند چند ماه یا حتی بیشتر طول بکشد. با مراقبت های مناسب، شخص مبتلا می تواند به زندگی عادی خود برگردد. درمان می تواند شامل صحبت کردن با مشاور، مدیتیشن یا هر دو باشد. به علاوه، رژیم غذایی مناسب، ورزش، استراحت و حمایت های اجتماعی می توانند بسیار مفید باشند. برخی زنان یوگا را بسیار سودمند می دانند. برخی محققان پیشنهاد می کنند که بیان افکار و احساسات با تکنیک های نوشتاری خاص می تواند به رهایی از افسردگی کمک کند. ممکن است برای برخی، این بهبودی چندین هفته طول بکشد در حالی که برای برخی دیگر، بهبودی ناشی از درمان شاید سریع تر رخ دهد.
از پزشک خود در مورد این که بهبودتان در چه مدت ظاهر می شود سوال کنید و راه های مراقبت از خود در این اثنا را جویا شوید.
یک بیماری جدی تر و نادرتر که ممکن است پس از زایمان رخ دهد بیماری روانی بعد از زایمان است. این بیماری یک نفر از هر هزار زنی را که زایمان کرده اند درگیر می کند و در اولین ماه بعد از وضع حمل رخ می دهد. این بیماری با توهم، مثل شنیدن صداها یا دیدن چیزها یا احساس سوءظن شدید همراه است.در اثر این بیماری، مادر می تواند ایده های غیرعقلانی نسبت به فرزند خود داشته باشد مثلا این که کودک در تصرف اوست یا او می تواند به خود یا کودکش صدمه وارد کند.
زنانی که بتازگی مادر شده اند تغییرات مختلفی را در روزها و هفته های اول پس از زایمان تجربه می کنند. علاوه بر افت ناگهانی استروژن و پروژسترون (که روی حالات روحی اثر می گذارد) تغییرات فیزیکی و روحی و خانوادگی عظیمی نیز برایشان رخ می دهد که می تواند روی چگونگی احساسات یک مادر اثر بگذارد.
تغییرات فیزیکی: بارداری تغییرات فیزیکی زیادی را با خود به همراه دارد و درد زایمان و وضع حمل از نظر جسمی بسیار سخت و چالش برانگیز است. برای بازگشت بدن به وضع اول، زمان لازم است و یک مادر ممکن است احساس خستگی کرده و پس از زایمان احساس ناراحتی کند.
تغییرات روحی و شخصی: نقش یک زن و مسوولیت های او ممکن است پس از مادر شدن اندکی تغییر کند. زمانی برای تطابق با شرایط جدید لازم است حتی اگر فرد فکر کند که برای این تغییرات به اندازه کافی آماده است. برخی زنان ممکن است احساس نگرانی، ترس یا تنهایی کنند. برخی زنان با اضطراب های اضافه ای ناشی از سخت شدن شرایط یا کمبود حمایت از جانب اطرافیان روبرو می شوند.
تحمل یک ارتباط بد با همسر، شرایط مالی نامناسب، یا برخی اتفاقات بزرگ در زندگی مثل از دست دادن شغل یا تغییر آن می تواند باعث اضطراب مضاعف شود. استرس های مربوط به بارداری مثل عوارض بارداری یا درد زایمان می تواند باعث افزایش احساس تنها بودن و تهی شدن یک زن شود. برخی اوقات (اما نه همیشه) این استرس ها می تواند موجب ایجاد زمینه لازم برای افسردگی شود.
تغییرات در زندگی روزمره و مسئولیت ها: یک نوزاد نیاز خاصی به توجه، انرژی و زمان مادر دارد. برای کسانی که برای اولین بار مادر شده اند، چیزهای خیلی زیادی برای آموختن در خصوص مواجهه با نیازهای اولیه کودک وجود دارد. آنها باید در خصوص خواب، تغذیه، حمام کردن و آرام کردن طفل چیزهای زیادی بیاموزند.
خوابیدن و بیدار شدن کودک و برنامه غذایی او می تواند استراحت یک مادر را دچار اختلال کرده و او حتما برای رویارویی با این مسوولیت ها و استرس ها به کمک نیازمند است. بدون یک خواب شبانه خوب، حتما کوچک ترین چیزها می توانند خسته کننده باشند.
زمانی را به خود اختصاص دهید. با کمک گرفتن از یک فرد دیگر، می توانید نگهداری از فرزندتان را برای چند ساعتی به او بسپارید و خود به استراحت و کارهای شخصی بپردازید.
اگر متوجه شدید که همسرتان یا شخص دیگری که او را می شناسید دچار این مشکل شده، باید او را تشویق به مشورت با پزشک کنید. گاهی اوقات یک زن ممکن است نسبت به دریافت کمک در این شرایط بی میل باشد یا شاید متوجه مشکلات روحی خود نباشد.
سعی کنید به شخصی که دچار افسردگی پس از زایمان شده، اطلاعاتی راجع به این بیماری بدهید و کتاب هایی در این خصوص به او معرفی کنید. به او پیشنهاد صحبت کردن و مشاوره بدهید.
به عنوان شوهر سعی کنید توجه، عشق و علاقه خود را به او ابراز کنید و کاری کنید که او احساس کند از سوی شما حمایت می شود. توجه کنید که او در طول روز چه کارهایی انجام می دهد. وقتی می خواهد صحبت کند با حوصله بیشتری به حرفهای او گوش بدهید. با او به پیاده روی بروید. برای او غذای مقوی تهیه کنید. زمانی را به مراقبت از کودک اختصاص دهید تا او بتواند استراحت کند. صبور و مهربان باشید و او را باور کنید.
افسردگی پس از زایمان هم مثل انواع دیگر افسردگی، باعث ایجاد ابری از احساسات و افکار منفی در اطراف فرد ،در مورد دیدگاه او نسبت به خود، اطرافیان و شرایط و آینده اش می شود. به خاطر این افسردگی، زن ممکن است خود را تنها و بی ثمر فرض کند. ممکن است شرایط را ناامیدکننده و خستگی آور تصور کند و همه چیزهای اطراف برایش غیرجذاب و ناامیدکننده و بی معنی باشد.
از افسردگی بعد زایمان چه می دانید؟
همه چیز درمورد افسردگی بعد زایمان راه حلی برای افسردگی بعد زایمان دلایل افسردگی بعد زایمان افسردگی بعد زایمان
لیزر کامل بدن با تخفیف ویژه
تخفیف لیزر تمام بدن به مدت محدود
موضوع افسردگی بعد از زایمان مسئله ای است که بسیاری از زنان نسبت به آن ابراز نگرانی می کنند. اینکه بار زایمان باشد و یا چندین بار زایمان داشته باشید ، فرقی نمی کند ، گاهی اوقات افسردگی می تواند در فرد بروز کند و روز های خوش اول بارداری را برای فرد ناراحت کننده کند.
خواه برای اولین بار مادر شده باشید خواه برای چندمین بار، روزها و هفته های پس از تولد فرزندتان به همان اندازه که می تواند شادی آفرین و هیجان انگیز باشد، می تواند توام با غم و غصه و افسردگی نیز باشد.
بسیاری از زنان پس از تولد کودکشان، یک تغییر بزرگ روحی را تجربه می کنند. این تجربه می تواند محدوده وسیعی را در برگیرد، از غم کوتاه مدت تا افسردگی های عمیق و طولانی که نیاز به درمان دارد؛ این نوع احساس افسردگی، افسردگی پس از زایمان نامیده می شود.
احساس غم و ناراحتی پس از تولد فرزند به قدری شایع است که بسیاری از افراد آن را تجربه می کنند. برای کسانی که بتازگی مادر شدن را تجربه کرده اند و کسانی که خود را دوست دارند، بسیار مهم است که علائم این نوع افسردگی را بدانند و در صورت مشاهده آن در خود سعی کنند از خانواده، دوستان و متخصصان پزشکی کمک بگیرند. با توجهات و حمایت های ویژه و درمان مناسب، مادرانی که درجه ای از افسردگی پس از زایمان را تجربه می کنند، می توانند تبدیل به والدینی سالم و شاداب شوند.
بیش از ۸۰ درصد مادران، تجربه غم و اندوه در روزهای اول پس از زایمان را دارند.
در این نوع افسردگی ممکن است مادر در یک لحظه احساس شادمانی و در لحظه بعد احساس غم و غصه داشته باشد. او ممکن است احساس ناراحتی، خشم، غم یا خستگی را تجربه کند. این احساس معمولا فقط چند روز به طول می انجامد، اما ممکن است تا یک یا دو هفته نیز ادامه یابد. دلیل این احساس چیست؟
این امواج احساسی، یک تاثیر طبیعی از تغییر هورمونی ناشی از بارداری و زایمان تلقی می شود. سطح استروژن و پروژسترون که طی بارداری افزایش یافته بود بناگاه پس از وضع حمل افت می کند و این مساله می تواند روی روحیات فرد تاثیر بگذارد. این هورمون های زنانه در طول یک هفته یا بیشتر به سطحی که قبل از بارداری بوده اند بازخواهند گشت. همین که سطح هورمون به حالت متعادل خود بازمی گردد، غم و اندوه نیز به طور خود به خود و بدون نیاز به درمان پزشکی از بین می رود.
اگر احساس غم و اندوه پس از تولد فرزند بیش از یکی دو هفته طول کشید با پزشک خود مشورت کنید تا ببینید که آیا احساس شما ناشی از افسردگی عمیق پس از زایمان است یا خیر. برای برخی از زنان، احساس غم و ناراحتی و خستگی، عمیق تر شده و بیش از غم و اندوه معمول پس از زایمان طول می کشد. حدود ۱۰ درصد مادران این نوع افسردگی عمیق را تجربه می کنند.
افسردگی عمیق پس از زایمان معمولا ۲ تا ۳ هفته پس از تولد کودک شروع می شود، اما می تواند در هر زمان در طول چند روز اول یا هفته های اول یا ماه های ابتدایی پس از زایمان آغاز شود.
کسی که افسردگی از این نوع را تجربه می کند، احساس غم، گریه، یاس، سرخوردگی، ناامیدی، بی ارزش بودن یا تنهایی می کند. او همچنین ممکن است در تمرکز کردن یا انجام کارهای روزمره دچار مشکل شود یا شاید اشتهای خود را از دست داده و یا هیچ میلی به غذا نداشته باشد. او ممکن است به کودک خود بی اعتنایی کند یا هیچ احساس وابستگی به او نکند، یا شاید درباره موقعیت خود دچار آشفتگی شود و احساس کند که هیچ امیدی به بهبود اوضاع نیست. شاید حس کند که تنها روزها را می گذراند بدون این که کوچک ترین حسی از شادی، علاقه یا نشاط در مورد چیزی داشته باشد.
بسیاری از زنان در این مواقع میلی به بازگو کردن احساسات خود برای دیگران ندارند. اما افسردگی پس از زایمان یک بیماری است که نیاز به توجه و درمان دارد.افسردگی پس از زایمان می تواند برای هر زنی پیش بیاید اما برخی زنان ممکن است آمادگی بیشتری جهت مبتلا شدن به این عارضه داشته باشند. زنانی که در زمانی از زندگی خود دچار افسردگی بوده اند یا بستگانی دارند که آنها دچار افسردگی بوده اند ممکن است از نظر ژنتیکی تمایل بیشتری به افسردگی پس از زایمان از خود نشان دهند.
مادری که احساس می کند طرد شده، گمان می کند زندگی ارزش زنده بودن را ندارد، یا به خودکشی فکر می کند باید هر چه سریع تر با پزشک صحبت کند. افسردگی پس از زایمان می تواند چند ماه یا حتی بیشتر طول بکشد. با مراقبت های مناسب، شخص مبتلا می تواند به زندگی عادی خود برگردد. درمان می تواند شامل صحبت کردن با مشاور، مدیتیشن یا هر دو باشد. به علاوه، رژیم غذایی مناسب، ورزش، استراحت و حمایت های اجتماعی می توانند بسیار مفید باشند. برخی زنان یوگا را بسیار سودمند می دانند. برخی محققان پیشنهاد می کنند که بیان افکار و احساسات با تکنیک های نوشتاری خاص می تواند به رهایی از افسردگی کمک کند. ممکن است برای برخی، این بهبودی چندین هفته طول بکشد در حالی که برای برخی دیگر، بهبودی ناشی از درمان شاید سریع تر رخ دهد.
از پزشک خود در مورد این که بهبودتان در چه مدت ظاهر می شود سوال کنید و راه های مراقبت از خود در این اثنا را جویا شوید.
یک بیماری جدی تر و نادرتر که ممکن است پس از زایمان رخ دهد بیماری روانی بعد از زایمان است. این بیماری یک نفر از هر هزار زنی را که زایمان کرده اند درگیر می کند و در اولین ماه بعد از وضع حمل رخ می دهد. این بیماری با توهم، مثل شنیدن صداها یا دیدن چیزها یا احساس سوءظن شدید همراه است.در اثر این بیماری، مادر می تواند ایده های غیرعقلانی نسبت به فرزند خود داشته باشد مثلا این که کودک در تصرف اوست یا او می تواند به خود یا کودکش صدمه وارد کند.
زنانی که بتازگی مادر شده اند تغییرات مختلفی را در روزها و هفته های اول پس از زایمان تجربه می کنند. علاوه بر افت ناگهانی استروژن و پروژسترون (که روی حالات روحی اثر می گذارد) تغییرات فیزیکی و روحی و خانوادگی عظیمی نیز برایشان رخ می دهد که می تواند روی چگونگی احساسات یک مادر اثر بگذارد.
تغییرات فیزیکی: بارداری تغییرات فیزیکی زیادی را با خود به همراه دارد و درد زایمان و وضع حمل از نظر جسمی بسیار سخت و چالش برانگیز است. برای بازگشت بدن به وضع اول، زمان لازم است و یک مادر ممکن است احساس خستگی کرده و پس از زایمان احساس ناراحتی کند.
تغییرات روحی و شخصی: نقش یک زن و مسوولیت های او ممکن است پس از مادر شدن اندکی تغییر کند. زمانی برای تطابق با شرایط جدید لازم است حتی اگر فرد فکر کند که برای این تغییرات به اندازه کافی آماده است. برخی زنان ممکن است احساس نگرانی، ترس یا تنهایی کنند. برخی زنان با اضطراب های اضافه ای ناشی از سخت شدن شرایط یا کمبود حمایت از جانب اطرافیان روبرو می شوند.
تحمل یک ارتباط بد با همسر، شرایط مالی نامناسب، یا برخی اتفاقات بزرگ در زندگی مثل از دست دادن شغل یا تغییر آن می تواند باعث اضطراب مضاعف شود. استرس های مربوط به بارداری مثل عوارض بارداری یا درد زایمان می تواند باعث افزایش احساس تنها بودن و تهی شدن یک زن شود. برخی اوقات (اما نه همیشه) این استرس ها می تواند موجب ایجاد زمینه لازم برای افسردگی شود.
تغییرات در زندگی روزمره و مسئولیت ها: یک نوزاد نیاز خاصی به توجه، انرژی و زمان مادر دارد. برای کسانی که برای اولین بار مادر شده اند، چیزهای خیلی زیادی برای آموختن در خصوص مواجهه با نیازهای اولیه کودک وجود دارد. آنها باید در خصوص خواب، تغذیه، حمام کردن و آرام کردن طفل چیزهای زیادی بیاموزند.
خوابیدن و بیدار شدن کودک و برنامه غذایی او می تواند استراحت یک مادر را دچار اختلال کرده و او حتما برای رویارویی با این مسوولیت ها و استرس ها به کمک نیازمند است. بدون یک خواب شبانه خوب، حتما کوچک ترین چیزها می توانند خسته کننده باشند.