شعر در مورد چین

شعر در مورد چین ،شعر در مورد چین و چروک،شعر در مورد خبرچینی،شعر درباره چین و چروک،شعر در مورد نقطه چین،شعر طنز در مورد چین،شعر درباره چین،شعر کودکانه در مورد خبر چینی،شعر درباره خبرچینی،شعر درباره نقطه چین،شعر چینی با ترجمه،شعر ژاپنی با ترجمه فارسی،شعر چینی،شعر چینی بند زن،شعر چینی بند زده،شعر چینی نازک تنهایی من،شعر چینیان و رومیان،شعر چینی از صابر قدیمی،شعر چینی نازک تنهایی،شعر چینی شکسته،شعر چینی،متن شعر چینی بند زن،شعر چینیان و رومیان،معنی شعر چینیان و رومیان،شعر چین پیشانی،شعر چین و چروک صورت،شعر چین و چروک،شعر درباره چین و چروک،شعر درمورد چین و چروک،شعر چین،شعر خوشه چین،شعر بت چین،شعر نقطه چین،وزن شعر چینی وویتنامی،شعر چینى،وزن شعر چینی وویتنامی،شعر عاشقانه چینی،شعر خوشه چین،شعر خوشه چین از کیست،شعر خوشه چین مهدیه محمد خانی

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد چین برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

زشت است این که گیره سر از چین بیاوریم

کبریت های بی خطر از چین بیاوریم

شعر در مورد چین

قلم ، سیگار ، پوشک ، مغز گردو ، دفتر چینی

ملاقه ، پانچ ، سیفون ، ملحفه ، انگشتر چینی

شعر در مورد چین و چروک

آورده ایم هر چه شما فکر می کنید

چیزی نمانده شعر تر از چین بیاوریم

شعر در مورد خبرچینی

مگس کش ، آفتابه ، دسته بیل و دیزی سنگی

بخاری ، جالباسی ، پنجره ، یا که در چینی

شعر درباره چین و چروک

به من میگی بشین خودت

پر می کشی به آسمون

مگه نمی خوای که بشم

ستاره چین کهکشون

شعر در مورد نقطه چین

هر چند توی کشور ایران زیاد هست

ما می رویم گور خر از چین بیاوریم

شعر طنز در مورد چین

به هرجایی روی تنها ، ببینی “مید این چاینا”

به روی قبر حتی هست سنگ مرمر چینی

شعر درباره چین

رو صورت پر چین و چوروک

دونه های برف آب می شد

شعر کودکانه در مورد خبر چینی

آورده ایم ما نمک از ساحل غنا

پس واجب است نیشکر از چین بیاوریم

شعر درباره خبرچینی

انار و زعفران و پسته صادر می شود ، اما

به جایش می شود وارد ، درخت عرعر چینی

شعر درباره نقطه چین

بعد غروب شب میاد

با عالمی ستاره

ستاره چین می شم من

میام پیشت دوباره

شعر چینی با ترجمه

هی نیش می زنند و عسل هم نمی دهند

زنبورهای کارگر از چین بیاوریم؟

شعر ژاپنی با ترجمه فارسی

نمی دادند لیلی را به مجنون ، گفت اینگونه:

«جهنم! می روم جایش ، بگیرم دلبر چینی»

شعر چینی

ترا در افول ستاره های چشمت می جویم
و تو نا پیدایی در پستوی احساس چین خورده ام

شعر چینی بند زن

خواننده ها چقدر زمخت اند و بدصدا
من هم موافقم قمر از چین بیاوریم

شعر چینی بند زده

کنار آب رکناباد هم با طرز مشکوکی

نشسته حافظِ شیراز ، دستش ساغر چینی

شعر چینی نازک تنهایی من

تمام مرا نقطه چین می نویسد ، شعری غریب

که قلم داده دستش دل و او هم … گِله :

شعر چینیان و رومیان

حالا که خوشگلان همه رقاص گشته اند

پس واجب است شافنر از چین بیاوریم

شعر چینی از صابر قدیمی

نمی دانم چرا هرگاه مصرف می کنم جنسی

کنم من ذکر خیری هم ز خواهر مادر چینی

شعر چینی نازک تنهایی

چه زود

دیوار چین پیشانی پدر بزرگ

به پدر رسید

چه زودتر

به من

دیوار چین

شعر چینی شکسته

خشکیده است، پس بدهیمش به روسیه

دریای خوشگل خزر از چین بیاوریم

متن شعر چینی بند زن

عزیزم کار هر بُز نیست خرمن کوفتن ، خواهد

کهن مردی به همراه ِ دو تا گاو نر چینی

شعر چینیان و رومیان

دست چین است امروز

حتی اگر شب ، شب باشد

معنی شعر چینیان و رومیان

تا آن که جمعیت دو برابر شود سریع

باید که دختر و پسر از چین بیاوریم

شعر چین پیشانی

مزن دیگر تو پالنگی ، به زیرپای من، آخر

بترس از سوت چینی در دهان داور چینی

شعر چین و چروک صورت

نگاه کـن کـه آه من،ورق ورق سیاه شد!

عروس روز روشنم،ستاره چـیــن ماه شد!

شعر چین و چروک

حالا که نیست کارِ بُزان پای کوفتن

ما می رویم گاو نر از چین بیاوریم

شعر درباره چین و چروک

ای بنی آدم سخن چینی مکن بین مردم تو خبر چینی مکن

ای سخن چین ای امان ازدست تو ای امان ازآن زبان پست تو

شعر درمورد چین و چروک

اصلاً اداره کردن کشور که سخت نیست

تا وقت هست، یک نفر از چین بیاوریم

شعر چین

قیچی می زنم شلیته ی چین دار گیسوانم را

از صرافت رقاصه شدن افتاده

شعر خوشه چین

یک روز اگر که مردم ایران غنی شوند

باید گدا و در به در از چین بیاوریم

شعر بت چین

حرف دلم یه نقطه چین ، بود که حالا یه خط شده

‌تمومه کارای دلم ، یه جورایی غلط شده

شعر نقطه چین

گویند سرّ عشق مگویید و مشنوید

ما می رویم لال و کر از چین بیاوریم

وزن شعر چینی وویتنامی

ابروی حبش به چین درآمد

کایینه چین ز چین برآمد

شعر چینى

زهی خطی به خطا برده سوی خطه چین

گرفته چین بدو هندوی زلف چین بر چین

وزن شعر چینی وویتنامی

نگار خانه چین است و ناف آهوی چین

درون چین دو زلف و برون چین قباش

شعر عاشقانه چینی

چین گره ابروی اجل

در روی املها فکنده چین

شعر خوشه چین

همه نامداران ما چین و چین

نشسته بمرز کروشان زمین

شعر خوشه چین از کیست

پس آگاهی آمد ز چین و ختن

از افراسیاب و ازان انجمن

شعر خوشه چین مهدیه محمد خانی

که فغفور چین باوی انباز گشت

همه روی کشور پرآواز گشت

شعر در مورد چین

ز چین تا بگلزریون لشکرست

بریشان چو خاقان چین سرورست

شعر در مورد چین و چروک

که او را فرستاد خاقان چین

بشاهی برو خواندند آفرین

شعر در مورد خبرچینی

ز چین سوی کیخسرو آورد روی

پر از درد با لشکری کینه جوی

شعر درباره چین و چروک

چوآن نامه برخواند خاقان چین

ز پیمان بخندید وز به گزین

شعر در مورد نقطه چین

برو شهریاران کنند آفرین

همان پرهنر سرفرازان چین

شعر طنز در مورد چین

شتر بارکرده ز دیبای چین

بیاراسته پشت اسبان به زین

شعر درباره چین

همی بود تاهرکسی برنشست

برآیین چین با درفشی بدست

شعر کودکانه در مورد خبر چینی

درفشی درفشان به دیبای چین

که پیدا نبودی ز دیبا زمین

شعر درباره خبرچینی

نهادند مهر از بر مشک چین

فرستاده را داد و کرد آفرین

شعر درباره نقطه چین

یکایک همی خواندند آفرین

ابرشاه ایران وسالار چین

شعر چینی با ترجمه

وز ایران همه کودک و مرد و زن

به راه بت چین شدند انجمن

شعر ژاپنی با ترجمه فارسی

چو آگاهی آمد به خاقان چین

ز ایران و ز شاه ایران زمین

شعر چینی

بشد خواب وخورد از سواران چین

سواری نبرداشت از اسب زین

شعر چینی بند زن

بتی دارم که چین ابروانش

حکایت می کند بتخانه چین

شعر چینی بند زده

منادی گر منادی کرد آغاز

که مهرویان چین یکسر به پرواز

شعر چینی نازک تنهایی من

بتان چین شدند از پرده بیرون

به عزم بزم ایوان همایون

شعر چینیان و رومیان

عروسان نگارستان چین اند

غزالان شکارستان چین اند

شعر چینی از صابر قدیمی

نعمت الله خوشه چین خرمنش

دلنواز خوشه چین یعنی علی

شعر چینی نازک تنهایی

گرد باغ رخت از سنبل چین پر چین است

باغ رخسار تو را سنبل چین پر چین است

شعر چینی شکسته

وصف حسن بت چین پیش تو بت عین خطا

کز رخ و زلف تو بت بر بت چین پر چین است

متن شعر چینی بند زن

چشمه چشم من از چشم تو دریا بار است

صدف گوش من از لعل تو گوهر چین است

شعر چینیان و رومیان

نگارخانه چینست و ناف آهو چین

درون چین دو زلف و برون چین قباش

معنی شعر چینیان و رومیان

مناز، ای بت چین، که چین هم نماند

قرار جهان اینچنین هم نماند

شعر چین پیشانی

نماند به چین هیچ بتخانه، آوخ

چه بتخانه چین که چین هم نماند

شعر چین و چروک صورت

طلب علمت فرمود رسول حق

گر سفر باید کردن به مثل تا چین

شعر چین و چروک

سوی چین دین من راه بیاموزم

مر تو را گر نکنی روی چنین پرچین

شعر درباره چین و چروک

آل یاسین مر چین را دومین چین است

تو به چین دومین شو نه بدان پیشین

شعر درمورد چین و چروک

چین تو ظاهر و ماچین به مثل باطن

تو به چین بودی و مانده است تو را ماچین

شعر چین

چه هر دم بناز افگنی چین بر ابرو؟

مناز، ای بت چین، که چین هم نماند

شعر خوشه چین

بده عناب چون سازی کمند زلف چین بر چین

مرا عناب وار از روی خون آلوده چین خیزد

شعر بت چین

چون مشک چین تو داری ز آهوی چین مپرس

آه به چین به است که سنبل چرا کند

شعر در مورد چین