شعر در مورد تخلص

,شعر در مورد تخلص,شعر تخلص,چهار شعر تخلص دار,شعرهای دارای تخلص,تخلص شعر وجه,نمونه شعر تخلص,شعر همراه با تخلص,شعر تخلص دار حافظ,شعر تخلص سعدی,شعر تخلص مولوی,شعری که دارای تخلص باشد,نمونه شعر تخلص دار,چند نمونه شعر تخلص دار,چند نمونه شعر تخلص,چند نمونه شعر دارای تخلص,شعر تخلص حافظ

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد تخلص برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

سخنی از درون بدر نکند

کش تخلص به نام زر نکند

شعر در مورد تخلص

در تصفح چو حلم به بردار

در تخلص چو علم برخوردار

شعر تخلص

در شعر تخلص بتو کردم که وجود

نظمیست که از روی تو مطلع دارد

چهار شعر تخلص دار

هر که سر در سر معنی نکند همچو قلم

به که ناموس تخلص نکشد بر گردن

شعرهای دارای تخلص

چون تخلص را درآمد وقت جشنی ساختند

جام بر یاد خداوند جهان برداشتند

تخلص شعر وجه

نه طعام هیچ ظالم خورده ام

نه کتابی را تخلص کرده ام

نمونه شعر تخلص

چو زو حدیث کنی از شهان حدیث مکن

خطا بود که تخلص کنی همای به خاد

شعر همراه با تخلص

غلام بی به دلت محتشم که از افلاس

کنون تخلص او مفلسی است در دیوان

شعر تخلص دار حافظ

فداح روح حیاتی فانت تحیینی

و انت تخلص دیباجتی من الطین

شعر تخلص سعدی

قلبی علیک یحرص یا رب لا تخلص

یارب زد وقودا سبحان من یرانی

شعر تخلص مولوی

در محافل شعر میخوانم گهی با آب و تاب

گاه بهر خویش خوانم بی لب از روی کتاب

شعری که دارای تخلص باشد

شعر خوانم کاورد ارواح را در اهتزاز

لرزه افتد در بدن معنی چو بگشاید نقاب

نمونه شعر تخلص دار

شعر حق پر مغز و شعر باطل از معنی تهی

آن بود دریای مواج این بود همچون حباب

چند نمونه شعر تخلص دار

نیست شعر من چو شعر شاعران خالی ز مغز

تا توانی دل بتاب از شعر (فیض) و رو متاب

چند نمونه شعر تخلص

گر زنم لاف از سخن شعر این تقاضا می کند

نیست لاف از خوی من شعر این تقاضا می کند

چند نمونه شعر دارای تخلص

نیست نیکو رد شعر (فیض) از صاحب دلان

گوید او گر ما و من شعر این تقاضا می کند

شعر تخلص حافظ

جای لافست آن سخن کان وقت را خوش می کند

شعر را اینست فن شعر این تقاضا می کند

شعر در مورد تخلص

بر زاهدان نخوانی غزل و قصیده ای (فیض)

که تراست شعر و زاهد همه خشک بار دارد

شعر تخلص

تا توانی همچو (فیض) از مغز کو بگذر ز پوست

همچو شعر شاعران بیمغز و لا طایل مباش

چهار شعر تخلص دار

در شعر بزرگان جمع کم یابی تو این هر دو

لطف سخن و اسرار الا غزل حافظ

شعرهای دارای تخلص

(فیض) این جواب آن غزل از شعر مولانا

که گفت «کاری ندارد این جهان تا چند گل کاری کنم »

تخلص شعر وجه

در صفت تو جان من شعر چه سان توان نوشت

(فیض) ز خویش میرود چون ز تو یاد میکنم

نمونه شعر تخلص

فیض روح القدس اگر خواهی بیابی در سخن

شعر (فیض) از بر بخوان خورشید در شبها ببین

شعر همراه با تخلص

غزلی بخوان ز شعر ترم بود آنکه در سخنان

(فیض) ز دهان خود نمکی زنی ز لباس خود شکری کنی

شعر تخلص دار حافظ

اگر در مرقدت شاها حسین این شعر برخواند

ندا آید از آن روضه که قد احسنت حسانی

شعر تخلص سعدی

گر شعرها گفتند پر پر به بود دریا

ز در کز ذوق شعر آخر شتر خوش می کشد ترحال ها

شعر تخلص مولوی

بگیر و پاره کن این شعر را چو شعر کهن

که فارغست معانی ز حرف و باد و هوا

شعری که دارای تخلص باشد

خمش کردم خمش کردم که این دیوان شعر من

ز شرم آن پری چهره به استغفار می آید

نمونه شعر تخلص دار

کی شاد شود آن شه کز جان نبود آگه

کی ناز کند مرده کز شعر کفن دارد

چند نمونه شعر تخلص دار

گهی در شعر گفتن آن همه اصرار و تعجیلش

گهی در شعر خواندن این همه انکار و تهدینش

چند نمونه شعر تخلص

زان سپس خواندم برش این شعر را کز شرم او

خون به جای خون چکد اهل خرد را از مسام

چند نمونه شعر دارای تخلص

شد بلاغت از میان تا شعر من شد از میان

شد شجاعت از جهان تا از جهان شد بوالحسن

شعر تخلص حافظ

شد بلاغت از میان تا شعر من شد از میان

شد شجاعت از جهان تا از جهان شد بوالحسن

شعر در مورد تخلص

ز چشم و زلف بتان گر جریمه یی خواهی

به جای جایزه شعر من ببخش به من

شعر تخلص

همی به شعر کنم ساحری از آن باشد

همیشه حالم چون حال ساحران به سحر

چهار شعر تخلص دار

همه زبانی هنگام شعر گفتن از آن

که در شنیدن آن گوش گرددم همه تن

شعرهای دارای تخلص

شعر حق خوانم نه باطل حکمت و قوت خرد

آنچه روی دل کند سوی حق و دار الثواب

تخلص شعر وجه

شعر حق پر مغز و شعر باطل از معنی تهی

آن بود دریای مواج این بود همچون حباب

نمونه شعر تخلص

خمش ای عاشق مجنون بمگو شعر و بخور خون

که جهان ذره به ذره غم غوغای تو دارد

شعر همراه با تخلص

خمش که شعر کسادست و جهل از آن اکسد

چه زاهدی تو در این علم و در تو علم ازهد

شعر تخلص دار حافظ

عقل من از دست رفت و شعر من ناقص بماند

زان کمانم هست عریان از لباس نقش و توز

شعر تخلص سعدی

جامه شعر است شعر و تا درون شعر کیست

یا که حوری جامه زیب و یا که دیوی جامه کن

شعر تخلص مولوی

سطر با شعر فروغی را به خشنودی بخوان

شب که از بهر طرب در بزم سلطانم تویی

شعری که دارای تخلص باشد

میفشان تخم قابل در زمین شور بی حاصل

به بی دردان مخوان زنهار صائب شعر دلکش را

نمونه شعر تخلص دار

اگر چه نیست قدر خاک، شعر تازه را صائب

همان ارباب نظم از یکدگر دزدند مضمون را!

چند نمونه شعر تخلص دار

خشک مغزان را کنم صائب به شعر تر علاج

هر که را دردسری گیرد گلابش بر من است

چند نمونه شعر تخلص

شعر خود صائب مخوان بر مردم کوتاه بین

دیر می یابد سخن را هر که دوراندیش نیست

چند نمونه شعر دارای تخلص

از تصنع معنی برجسته نازل می شود

هیچ عیبی شعر را چون لفظ بر هم چیده نیست

شعر تخلص حافظ

گر چه ازخامه من شعر با معراج رسید

حیف ازان عمر که شد صرف درین کار دریغ

شعر در مورد تخلص

آنچه می آید به کار از شعر، می ماند به جا

سوده گردد از جواهر آنچه ننشیند به کار

شعر تخلص

مخوان بر زاهدان خشک هرگز شعر تر صائب

که آب چشم نیسان در صدفها سنگ می گردد

چهار شعر تخلص دار

مخوان بر زاهدان خشک طینت شعر تر صائب

که آب چشم نیسان در صدفها سنگ می گردد

شعرهای دارای تخلص

ز شعر خویش سه بیتم به یاد می آید

در این قصیده همی آورم کنون به میان

تخلص شعر وجه

به آب دست نگاری که رود نیل فلک

ز بحر شعر ترش در سه پرده یافت نوا

نمونه شعر تخلص

مده به شعر فراهم نهاد عمر به باد

که شعر نیست چو شرع محمد مختار

شعر همراه با تخلص

به اشک من گل و گلزار شعر فارسی خندان

من شوریده بخت از چشم گریان ابر نیسانم

شعر تخلص دار حافظ

فلک گو با من این نامردی و نامردمی بس کن

که من سلطان عشق و شهریار شعر ایرانم

شعر تخلص سعدی

تو خود شعری و چون سحر و پری افسانه را مانی

به افسون کدامین شعر در دام من افتادی

شعر تخلص مولوی

نسخه شعر تر آرم به شفاخانه لعلت

که به یک خنده دوای دل بیمار من آئی

شعری که دارای تخلص باشد

گفتمش نیشکر شعر از آن پرورم از اشک

که تو ای طوطی خوش لهجه شکر خوار من آئی

چند نمونه شعر تخلص دار

ایا راوی ببر شعر من و در شهرها می خوان

به پیش کهتر و مهتر سزد گر دیر بستایی

نمونه شعر تخلص دار

خداوندا جهاندارا سنایی را بیامرزی

بدین توحید کو کردست اندر شعر پیدایی

چند نمونه شعر تخلص

نیستی اندر طریق شعر گفتن آنچنانک

بوحنیفه گفت در شعری برای عنصری

چند نمونه شعر دارای تخلص

آتش روی ترا دود بود از مه و خور

شعر زلفین ترا پود بود از شب تار

شعر تخلص حافظ

من از برای دل او دگر نگویم شعر

که آب می نکند بیش ازین اثر در سنگ

شعر در مورد تخلص

دلم از عشق پرنورست و شعر از وصف تو نیکو

زلال از چشمه دان صافی شراب از جام دان روشن

شعر تخلص

دختران خاطرم بکرند چون مریم

از آنک بکر می زایند از ایشان شعر همچون شکرم

چهار شعر تخلص دار

خواجو اگر چه شعر تو جز عین سحر نیست

بگذر ز سحر چون ید بیضا پدید شد

شعرهای دارای تخلص

همیشه شعر ورا زی ملوک دیوانست

همیشه شعر ورا زی ملوک دیوان بود

تخلص شعر وجه

حسن تو نادرست در این عهد و شعر من

من چشم بر تو و همگان گوش بر منند

نمونه شعر تخلص

آب شوق از چشم سعدی می رود بر دست و خط

لاجرم چون شعر می آید سخن تر می شود

شعر در مورد تخلص