گلچین زیباترین شعر در مورد تبعیض
گلچین زیباترین شعر در مورد مشهد
شعر در مورد مشهد شعر در مورد مشهد ,شعر در مورد مشهد و امام رضا,شعر در مورد مشهد اردهال,شعر زیبا در مورد مشهد,شعر در مورد سفر به مشهد,شعر درباره مشهد و امام …
گلچین زیباترین شعر در مورد تسلیت مادر
شعر در مورد تسلیت مادر شعر در مورد تسلیت مادر ،شعر درباره تسلیت مادر،شعر برای تسلیت مادر،شعر برای تسلیت مادر،شعری برای تسلیت مادر،شعر تسلیت برای مادربزرگ،شعر برای تسلیت مرگ مادر،شعر برای تسلیت …
گلچین اشعار عاشقانه علی اکبر دهخدا
اشعار علی اکبر دهخدا اشعار علی اکبر دهخدا ،شعر علی اکبر دهخدا،شعرهای علی اکبر دهخدا،دانلود اشعار علی اکبر دهخدا،اشعار طنز علی اکبر دهخدا،اشعاری از علی اکبر دهخدا،شعر معروف علی اکبر دهخدا،شعر های …
شعر در مورد تبعیض
,شعر در مورد تبعیض,شعر در مورد تبعیض نژادی,شعری در مورد تبعیض,شعر در مورد تبعیض,شعر درباره تبعیض,شعر درمورد تبعیض قائل شدن,شعر در مورد تبعیض بین فرزندان,شعر در مورد تبعیض جنسیتی,شعری درباره تبعیض,شعر درباره تبعیض,شعر تبعیض,شعر تبعیض نژادی,شعر تبعیض جنسیتی,شعر تبعیض زنان,شعر درباره تبعیض,شعر در مورد تبعیض,شعر در خصوص تبعیض,شعار ضد تبعیض,شعر درمورد تبعیض قائل شدن,شعر در مورد تبعیض نژادی,شعر در مورد تبعیض جنسیتی,شعری در مورد تبعیض,شعری درباره تبعیض,شعر در مورد تبعیض بین فرزندان,شعر در مورد تبعیض
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد تبعیض برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
در سرزمین من
هیچ کوچه ای
به نام هیچ زنی نیست
و هیچ خیابانی …
شعر در مورد تبعیض
بن بست ها اما
فقط زنها را می شناسد انگار
شعر در مورد تبعیض نژادی
در سرزمین من
سهم زنها از رودخانه ها
تنها پل هایی است
که پشت سر آدمها خراب شده اند!
شعری در مورد تبعیض
اینجا
نام هیچ بیمارستانی
مریم نیست
تخت های زایشگاهها اما
پر از مریم های درد کشیده ای است
که هیچ یک ، مسیح را
آبستن نیستند!
شعر در مورد تبعیض
آب در هاون چه کوبی ای عزیز؟
همه سرگرم فســاد وریخت و ریز
چشمها را یا که خون بگرفته است
یا دلار و کــیسه ی پول دیده است
شعر درباره تبعیض
گوشها پوشیده و کر گشته است
قلبـها آلــوده و پوسیــده است
دل طمع دارد که ملیاردها دلار
یک شبـــه آید بدون رنج و کار
شعر درمورد تبعیض قائل شدن
یکى جراح دیدم در عمل فرد
شهیر شهر در زن کردن مرد
بدو گفتم که اى بقراط ثانى
زنى را مرد کن گر مى توانى
شعر در مورد تبعیض بین فرزندان
جوابم داد آن مرد یگانه
نماند به که از مردان نشانه
که مردان مایه ننگ زنانند
بلاى دهر و آشوب جهانند
شعر در مورد تبعیض جنسیتی
چو قدرت در عمل پیدا کنم من
تمام مردها را مى کنم زن …
که تا زنها شوند از قید آزاد
مگر گیتى ز نسوان گردد آباد
شعری درباره تبعیض
ندانم این چه رسم روزگار است
که دختر داشتن هم عیب و عار است
اگر گویى زنت زاییده دختر
براى مرد فحشى آبدار است
شعر درباره تبعیض
عداوت با زن و دختر در اعراب
ز عهد جاهلیت یادگار است
ز تازى پارسى کرده است تقلید
بدین قلاده گر اکنون دچار است
شعر تبعیض
و گرنه آدمى چه ماده چه نر
بهین آثار صنع کردگار است
چه فرقى با پسر آن دخترى را
که دانش پیشه و عفت شعار است
شعر تبعیض نژادی
چنین دختر به فرق باب و مادر
گل ناموس و تاج افتخار است
شعر تبعیض جنسیتی
پسر زاید اگر زن سرفراز است
چو گل لعلش به شکر خنده باز است
پسر گویى بود تخم دو زرده
که از زاییدنش زن سرفراز است
شعر تبعیض زنان
براى یک پسر نه ماه و نه روز
به دوران کار زن نذر و نیاز است
چو تاک ار زاد دختر سر به زیر است
و گر زاید پسر چون سرو ناز است
شعر درباره تبعیض
پسرزا گر زنى باشد, زبانش
هزار و سیصد و سى گز دراز است
چه دختر چه پسر خوبش بود خوب
بدش بى قدرتر از نیم غاز است
شعر در مورد تبعیض
شرافتمند باشد در دو عالم
کسى کز خوى زشتش احتراز است
شعر در خصوص تبعیض
مرد اگر کاسب اگر اهل فن است
چون رود خانه گرفتار زن است
کیست کز دست زنى کرده فرار
در اداره به سه زن گشته دچار
شعار ضد تبعیض
من که در کار, اسیر سه زنم
لاف آزادى ازین پس چه زنم
حسنشان ساخته مبهوتم و مات
سیئاتم شده یکسر حسنات …
شعر درمورد تبعیض قائل شدن
سخت ناچارم و دیگر چه کنم
با زنان گر نکنم سر چه کنم
چون که الحال بود قحط رجال
با زنان انس گرفتم الحال
شعر در مورد تبعیض نژادی
زن مگو فخر رجالند زنان
آیت حسن و جمالند زنان
مرد و زن را چو خدا هستى داد
بینشان هیچ تفاوت ننهاد
شعر در مورد تبعیض جنسیتی
گر رجالند و یا نسوانند
همه در نزد خدا یکسانند
مرد و زن هر دو به خلقت بشرند
هر دو از رحمت حق بهره ورند
شعری در مورد تبعیض
زن اگر بود از این پیش اسیر
یا که در جامعه نادان و حقیر
چون نشد تربیتش همچو رجال
بود محروم ز تحصیل کمال
شعری درباره تبعیض
حالیا دوره علم و هنر است
زن هم از علم و هنر بهره ور است
بانوانى که به دانش سمرند
همه داراى کمال و هنرند
شعر در مورد تبعیض بین فرزندان
چون دم از عفت و ناموس زنند
بر سر بام شرف کوس زنند
دارى از سامعه روحانى
گوش کن این سخن عرفانى
شعر در مورد تبعیض
طایر آدمیت راست دو بال
یک نسإ است و دگر هست رجال
این دو بال ار که برابر نشود
طیران هیچ میسر نشود
شعر در مورد تبعیض
یا رب چه تحمل است زن را
با این همه رنج و درد دیدن
نه ماه به صد تعب جنین را
هر لحظه به جانبی کشیدن
شعر در مورد تبعیض نژادی
زادن به هزار درد و محنت
وانگاه به رنج پروریدن
از بهر غذای طفل دادن
تا صبح دمی نیارمیدن
شعری در مورد تبعیض
اندر پی کار خانه هر روز
تا شام به هر طرف دویدن
وانگاه به شب ز شوهر خویش
صد یاوه و ناسزا شنیدن
شعر در مورد تبعیض
کودک هر آنچه دارد از آغوش مادر است
گر زشتخوی باشد و گر نیکمحضر است
خویی که از نخست کسی را به سر نشست
او را هماره تا به دم مرگ بر سر است
شعر درباره تبعیض
در دفتر معلم و آموزگار نیست
آن تربیت که زاده آغوش مادر است
خوشبخت آن که مادر دانا به روز و شب
چونان فرشته بر سر او سایهگستر است
شعر درمورد تبعیض قائل شدن
چون کشوری است خانه که در وی هماره زن
فرمانروای مطلق و سالار و سرور است
زن چون عفیف باشد و دانا و نیکخوی
در تیرگی جهل چو تابنده اختر است
شعر در مورد تبعیض بین فرزندان
فرزند خوب مادر نادان نپرورد
این نکته نزد مردم دانا مقرر است
در دست مادران خردمند باهنر
خوشبختی و سعادت ابنای کشور است
شعر در مورد تبعیض جنسیتی
بهر مرد از پاکطینت همسری
روز حاجت نیست بهتر یاوری
زن اگر ز آزرم دلروشن بود
کوکب اقبال مرد آن زن بود
شعری درباره تبعیض
زن اگر از راستی و مهر او
جانب دیگر نگردانیده رو
کعبه اقبال کوی او بود
قبله امید روی او بود
شعر درباره تبعیض
مرد و زن در زندگانی توأمند
هر کدامی نیمه عمر همند
بگسلند از هم اگر خود تار مهر
یا که از هم بگسلاندشان سپهر
شعر تبعیض
هر یکی تنها و دور از آن دگر
ناقص است و ناتمام و بیثمر
خلقت زن بر نکوکاری بود
زندگانیاش فداکاری بود
شعر تبعیض نژادی
مادری و مهربانیهای او
رنجها و جانفشانیهای او
هر یکی از دیگری بالاتر است
آن چو خورشید است آن گر اختر است
شعر تبعیض جنسیتی
جدایی بین مرد و زن روا نیست
که زن از مرد و مرد از زن جدا نیست
به هر جا گلرخان همدوش مردند
که بیگل هیچ بزمی را صفا نیست
شعر تبعیض زنان
کنون دیگر در این عصر درخشان
زنان را روزگار انزوا نیست
نباشد دوره فردوسی امروز
زن قرن طلایی اژدها نیست
شعر درباره تبعیض
حقوق مرد و زن باشد مساوی
که قانون است و قانون ادعا نیست
به چشم خویشتن باشیم شاهد
که بیزن رونقی در کارها نیست
شعر در مورد تبعیض
درست است این عمل امری حلال ست
ولیکن مایه بس قیل و قال است
کجا زنها به هم دمساز گردند
به کار زندگی انباز گردند
شعر در خصوص تبعیض
به هر جا صحبت از شوی و هووی است
همانا صحبت سنگ و سبوی است
خوش آن مردی که با یک زن بسازد
عبث بر آبروی خود نتازد
شعار ضد تبعیض
زن و مردند اساس زندگانی
زن اول در حساب و مرد ثانی
از آن ارزنده زن شد نیم اول
که بیزن زندگی باشد معطل
شعر درمورد تبعیض قائل شدن
بود مرد از زن پاکیزه اخلاق
به شادی جفت از اندوه و محن طاق
ولی مرد آفت جان است بر زن
به هر آیین و کشور کوی و برزن
شعر در مورد تبعیض نژادی
برای مرد، زن در کارسازی است
زن اندر دست مرد اسباببازی است
جهان تا بوده این بوده است هنجار
ستمکش زن ولی مردان ستمکار
شعر در مورد تبعیض جنسیتی
فروخوان دفتر دانشوران را
اصول کیش و آیین جهان را
که بر گیتی ستم چون یاد دادند
ستم کردند و نامش داد دادند
شعری در مورد تبعیض
یکی گوید چو اژدرهای ناپاک
همان بهتر که پاک از زن شود خاک
یکی گوید بزن سخت و بیازار
چو زن از خانه گیرد راه بازار
شعری درباره تبعیض
یکی گوید ندیده هیچ بر زن
وفا در اسب و در شمشیر و در زن
ز من بنیوش حق گرچه بود تلخ
مخوان شیرین قضای قاضی بلخ
شعر در مورد تبعیض بین فرزندان
زن است ار در جهان ناپاک اژدر
بتر از ماده اژدر، اژدر نر
اگر در خوی زن مهر و وفا نیست
کدامین مرد با خوی وفا زیست
شعر در مورد تبعیض بین فرزندان
وفا خوی زن است و زن از این خوی
نمیگردد جز از بیمهری شوی …
زن از آب وفاداری سرشته است
به نسبت مرد و زن دیو و فرشته است
شعر در مورد تبعیض
در این دور است از صد زن دو ناپاک
ز مرد پاک لیکن پاک شد خاک
رود چون مرد و زن هر دو به بازار
چرا مرد است راحت، زن در آزار
شعر در مورد تبعیض
برای هر دو کار زشت، زشت است
چرا این زشت آن زیباسرشت است
اگر بودند هر دو در نظر زشت
همانا تخم نیکی کس نمیکشت
شعر در مورد تبعیض نژادی
زن در این ملک بدین گونه پریشان تا چند؟
دست و پا بسته و لب بسته به زندان تا چند
همه دور از هنر و علم و کمالیم به ملک
با چنین حال نداریم دبستان تا چند
شعری در مورد تبعیض
زن مگر نیست میان بشریت انسان
راستی زندگی اوست چو حیوان تا چند
در همه ملک جهان جمله زنان باهنرند
این لیاقت نبود در زن ایران تا چند
شعر در مورد تبعیض
شرف و عزت هر کس بود از علم و کمال
تاج عزت نبود بر سر نسوان تا چند
روح بیمار بود در تن مردم تا کی؟
اندر این ملک خدا را تن بیجان تا چند
شعر درباره تبعیض
زن که باشد گل ارزنده بستان وجود
در بر هموطنان خوار بدین سان تا چند
هر کسی برد برون گوهر علم از این بحر
ما زنانیم چنین غرقه ز توفان تا چند
شعر درمورد تبعیض قائل شدن
دیگران گوی هنر برده ز میدان تا کی؟
ما بمانیم در این کلبه احزان تا چند؟
بهرهمند آن که بود از زر و زور و منصب
نظری هیچ ندارد به فقیران تا چند
شعر درمورد تبعیض قائل شدن
در آن کشور ترقی هست و استقلال و آزادی
که زن چون مرد، آزاد است و کس او را نیازارد
نه آزادی بود بیبند و باری، در ره تقوا
بود آزادی اندر کسب دانش تا ثمر آرد
شعر در مورد تبعیض بین فرزندان
هر آن مادر که او را عفت و فضل و هنر باشد
توانا پرورد فرزند و از دامان گهر بارد …
شعر در مورد تبعیض جنسیتی
همچو خورشید، جمال تو ز هر در که درآید
باب علم و هنر و فضل و سعادت بگشاید
نور خورشیدی و روشن همه کشور ز وجودت
روشن آری شود آفاق چو خورشید درآید
شعری درباره تبعیض
این سخن گفته سعدی است که در شأن تو زیبد
گویم امروز که الحق همه در حق تو شاید
«صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را
تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید»
شعر درباره تبعیض
گر که از علم و هنر زنده شود ملت ایران
ذلت جهل هم از عزت دانش به سر آید
نه ترقی کند ایران مگر از دانش مردان
دانش مرد هم از معرفت مام بباید
شعر تبعیض
طلب علم برای زن و مرد است چو واجب
جهد تو ای زن ایران به ترقی بفزاید
«زند» دلبسته ایران بود و دانش نسوان
از در علم و هنر این همه نومید نشاید
شعر تبعیض نژادی
پیام من به شما ای مخدرات وطن
که هست خاطرتان جمله محو و مات وطن
چو دختران وطن علم و دانش آموزند
شوند از اثر دانش امهات وطن
شعر تبعیض جنسیتی
زنان به جسم وطن روح و مردها جسمند
ز روح و جسم بود جنبش و حیات وطن
کنید سعی که این دختران برافرازند
بر آسمان ید بیضا ز معجزات وطن
شعر تبعیض زنان
ز همت سر انگشت نازپرورشان
شود گشوده گرهی ز مشکلات وطن
شعر درباره تبعیض
چو آفتاب پدیدار شد ار بک چند
نهفته بود هنر در زنان دانشمند
زنان مشابه روحند و نوع مردان جسم
ز جان روشن باشد همیشه تن خرسند
شعر در مورد تبعیض
یکی است ناخن و چنگال شیر ماده و نر
یکی است لعل بدخشان به تاج و گردنبند
مگر نه حضرت صدیقه دخت پیغمبر
فکنده بالش رفعت فراز چرخ بلند
شعر در خصوص تبعیض
مگر نه مریم با نفس خود مجاهده کرد
سپس مر او را با روح قدس شد پیوند
مگر نه آسیه شد در خضوع بیهمسر
مگر نه رابعه بد در خضوع بیمانند
شعار ضد تبعیض
زنان فراخور مدحند و لایق تمجید
که امّهات کمالند و مستحق پسند