گلچین زیباترین شعر در مورد هوای پاک

گلچین زیباترین شعر در مورد هوای پاک

شعر در مورد هوای پاک شعر در مورد هوای پاک,شعر در مورد هوای پاکیزه,شعری در مورد هوای پاک,شعر در مورد هوای پاک,شعر کودکانه در مورد هوای پاک,شعر کوتاه در مورد هوای پاک,شعر …

شعر دل | 77 شعر در مورد دل شکستن و دل گرفتگی

شعر دل | 77 شعر در مورد دل شکستن و دل گرفتگی

شعر در مورد دل در این مطلب از سایت جسارت سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد دل برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه …

گلچین زیباترین اشعار امید صباغ نو

گلچین زیباترین اشعار امید صباغ نو

اشعار امید صباغ نو اشعار امید صباغ نو ,اشعار امید صباغ نور,نقد اشعار امید صباغ نو,شعر امید صباغ نو,شعر امید صباغ نو عاشقانه,جدیدترین اشعار امید صباغ نو,اشعار کوتاه امید صباغ نو,اشعار عاشقانه …

شعر در مورد حضرت قاسم (ع)

شعر در مورد حضرت قاسم ، شعر در مورد حضرت قاسم ع،شعر در مورد شهادت حضرت قاسم،شعر ترکی در مورد حضرت قاسم،شعر زیبا در مورد حضرت قاسم،شعر در مورد تولد حضرت قاسم،شعر در مورد عروسی حضرت قاسم،شعر درباره حضرت قاسم،شعر دوبیتی در مورد حضرت قاسم،شعر کوتاه در مورد حضرت قاسم،شعر در مورد حضرت قاسم علیه السلام،شعر درباره شهادت حضرت قاسم،اشعار ترکی در مورد حضرت قاسم،شعر ترکی درباره حضرت قاسم،اشعار ترکی درباره حضرت قاسم،شعر زیبا درباره حضرت قاسم،اشعار زیبا درباره حضرت قاسم،شعر در مورد ولادت حضرت قاسم،شعر درباره ولادت حضرت قاسم،شعر درباره حضرت قاسم ابن الحسن،شعر درباره حضرت قاسم بن الحسن،شعر در مورد حضرت قاسم (ع)،اشعار درباره حضرت قاسم،شعر درباره ی حضرت قاسم،شعر کوتاه درباره حضرت قاسم

شعر در مورد حضرت قاسم

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد حضرت قاسم (ع) برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

شعر بی اعتنایی , شعر در مورد بی اعتنایی , شعر درباره بی اعتنایی , شعر در وصف بی اعتنایی

شعر در مورد حضرت قاسم

شعر حضرت زینب , شعر در مورد حضرت زینب , شعر درباره حضرت زینب , شعر در وصف حضرت زینب

این سنگ ها که دور و برت را گرفته اند

چون تیغ تیز بر بدنت جا گرفته اند

دیدند بی زره چو تن نازک تو را

با شدت تمام تری پا گرفته اند

چشمت زدند بس که حَسن صورتی عمو!

زیبایی تو را به تماشا گرفته اند

آنان که تیر گوشه تابوت می زدند

حالا تو را شبیه به بابا گرفته اند

گفتند کوچه باز کنید از سپاهیان

یاد حسن به کوچه ی زهرا گرفته اند

کم دست و پا بزن نفسم بند آمده

خون تو را به صفحه صحرا گرفته اند

تشییع می کنند تنت را به اسب ها

جسم تو را مباح بر آن ها گرفته اند

شعر پیری , شعر در مورد پیری , شعر درباره پیری , شعر در وصف پیری

شعر در مورد حضرت قاسم ع

شعر پنجره , شعر در مورد پنجره , شعر درباره پنجره , شعر در وصف پنجره

 پشت خیمه قدم زنان به دعا
داشت با درگه خدا نجوا

ای خدا عاشق عمو هستم
تو خودت راضی اش کن از دستم

چارۀ درد را نمی دانم
او غریب است منکه می دانم

تو اگر بر دلش بیندازی
او به جانبازی ام شود راضی

غیر تو یاوری ندارد او
در حرم اکبری ندارد او

به نفس های عمه ام زینب
یک تنه یاری اش کنم یا رب

شعر باغ , شعر در مورد باغ , شعر درباره باغ , شعر در وصف باغ

شعر در مورد شهادت حضرت قاسم

شعر انتظار , شعر در مورد انتظار , شعر درباره انتظار , شعر در وصف انتظار

مرکب سوار کوچک کرب وبلا شدی

زهرا شدی،علی شدی ومصطفی شدی

وقتی عسل ز لعل لبت بوسه ای گرفت

تنها سواره ی حسن مجتبی شدی

از بس عزیز هستی واز بس که محشری

بین قنوت زینب کبری دعا شدی

دل ها شکست و غصّه حرم را فرا گرفت

وقتی که از کنار عمویت جدا شدی

بند رکاب حسرت پای تو را کشید

تا راهی میانه ی دشت بلا شدی

دانه به دانه موی عمویت سفید شد

وقتی زمین فتادی و وقتی که تا شدی

در بین معرکه چقدَر نیزه خوردی و

پرپر شدی خلاصه شدی نخ نما شدی

یک نیزه دار جسم تو را بر زمین زد و

بر زیر نعل کشته ی بی انتها شدی

تشییع پیکرت چقدر دردسر شد و

آخر میان تکّه حصیری تو جا شدی

آن خاطرات کوچه دوباره مرور شد

وقتی به زیر پای عدو جابه جا شدی

شعر رویا , شعر در مورد رویا , شعر درباره رویا , شعر در وصف رویا

شعر در مورد حضرت قاسم

شعر نوروز , شعر در مورد نوروز , شعر درباره نوروز , شعر در وصف نوروز

با نقاب بسته هم محشر کند ابروی تو

یک حرم دل دلربا سرگشته ی گیسوی تو

تا صدای ناله آمد که عمو مردم بیا

همچنان باز شکاری تاختم رو سوی تو

از سر زین گو چگونه بر زمین افتاده ای

جای نیزه از دو سو پیداست بر پهلوی تو

از سر مرکب زدم دست عدوی بی حیا

تاکه دیدم بین مشتش کاکل گیسوی تو

جنگ مغلوبه شده مادر نگهدارت بود

میرسد تنها ز زیر سم مرکب بوی تو

پا مکش بر خاک کاری بر نمی آید ز من

میزنی پرپر خجالت میکشم از روی تو

تا نریزد جسمت از لای کفن بنگر زنم

یک گره آرام بین ساق پا تا زانوی تو

شعر پدر و مادر , شعر در مورد پدر و مادر , شعر درباره پدر و مادر , شعر در وصف پدر و مادر

شعر زیبا در مورد حضرت قاسم

شعر ایران , شعر در مورد ایران , شعر درباره ایران , شعر در وصف ایران

ای جگر پارۀ امام حسن

وی ز سر تا به پا تمام حسن

تیرها بر جگر زده گرهت

زخم ها بر بدن شده زرهت

گرگ ها بر تن تو چنگ زدند

دلشان سنگ بود و سنگ زدند

ای در آغوش من فتاده ز تاب

یک عمو جان بگو دوباره بخواب

جگر تشنه ات کبابم کرد

داغ تو مثل شمع آبم کرد

تو که دریا به چشم من داری

موج خون از چه در دهن داری

گل خونین من گلاب شدی

پای تا سر ز خون خضاب شدی

زخم هایت چو لاله در گلشن

بدنت مثل حلقه جوشن

ای مرا کشته دست و پا زدنت

جگرم پاره پاره تر ز تنت

من عموی غریب تو هستم

کم بزن دست و پا روی دستم

سوره نور گشته پیکر تو

آیه آیه است پای تا سر تو

نه فقط قلب چاک چاک منی

مصحف پاره پاره حسنی

بعد اکبر تو اکبرم بودی

بلکه عباس دیگرم بودی

خجلم از لبان عطشانت

جگرم سوخت از عمو جانت

شهد مرگ از کف اجل خوردی

از دم تیغ ها عسل خوردی

بس که دلداده خدا بودی

بس که از خویشتن جدا بودی

تلخی مرگ از دم خنجر

از عسل گشت بر تو شیرین تر

زخم تن آیه های نور شده

پایمال سم ستور شده

لاله بودی و پرپرت کردند

پاره پاره، چو اکبرت کردند

لاله پرپرم، عزیز دلم

تا صف محشر از حسن خجلم

نشود تا ابد فراموشم

قاسمش داد جان در آغوشم

تا که خیزد شفا ز خاک رهت

اشک “میثم” نثار قتلگهت

شعر غذا , شعر در مورد غذا , شعر درباره غذا , شعر در وصف غذا

شعر در مورد تولد حضرت قاسم

شعر صبر , شعر در مورد صبر , شعر درباره صبر , شعر در وصف صبر

گُلی که رفته ای اما گلاب برگشتی

چو آب رفته ای و چون شراب برگشتی

پُر از سؤال به میدان قدم گذاشتی و

ز سُم ِ اسب گرفتی جواب، برگشتی

شعر امام حسن , شعر در مورد امام حسن , شعر در وصف امام حسن , شعر درباره امام حسن

شعر در مورد عروسی حضرت قاسم

 شعر قرآن , شعر در مورد قرآن , شعر درباره قرآن , شعر در وصف قرآن

درست لحظه ی آخر در این محل افتاد

و قطره قطره ی اهلاً من العسل افتاد

میان عرصه ی میدان عجیب غوغا شد

مفاصل تن قاسم یکی یکی وا شد

چقدر خون چکد از ریش ریش پیروهنت

شکست گوشه ی ابرو… شکسته شد دهنت

خمیدگی تنت کار نیزه ی خصم است

اگر چه درد کمر بین ما دگر رسم است

و ناگهان ز قفا تیغ آهنین خوردی

ز نصفه های کمر خم شدی… زمین خوردی

ز تارهای گلویت مرا صدا زده ای

چقدر در وسط صحنه دست و پا زده ای

بگو بگو که عزیزم تـنت گسسته چرا

درون حنجره ات استخوان شکسته چرا؟

چرا تمام تـنت را چنین به هم زده ای

مگر محله ی قصاب ها قدم زده ای؟

چقدر میوه ی سبزم… رسیده ای قاسم

گمان کنم که کمی قد کشیده ای قاسم

عدو تمام تو را بند بند کرده گلم

و نعل اسب تو را قد بلند کرده گلم

شعر کوچه , شعر در مورد کوچه , شعر درباره کوچه , شعر در وصف کوچه

شعر درباره حضرت قاسم

 شعر جنگ , شعر در مورد جنگ , شعر درباره جنگ , شعر در وصف جنگ

مرکب سوار کوچک کرب وبلا شدی

زهرا شدی،علی شدی ومصطفی شدی

وقتی عسل ز لعل لبت بوسه ای گرفت

تنها سواره ی حسن مجتبی شدی

از بس عزیز هستی واز بس که محشری

ابین قنوت زینب کبری دعا شدی

دل ها شکست و غصّه حرم را فرا گرفت

وقتی که از کنار عمویت جدا شدی

بند رکاب حسرت پای تو را کشید

تا راهی میانه ی دشت بلا شدی

دانه به دانه موی عمویت سفید شد

وقتی زمین فتادی و وقتی که تا شدی

در بین معرکه چقدَر نیزه خوردی و

پرپر شدی خلاصه شدی نخ نما شدی

یک نیزه دار جسم تو را بر زمین زد و

بر زیر نعل کشته ی بی انتها شدی

تشییع پیکرت چقدر دردسر شد و

آخر میان تکّه حصیری تو جا شدی

آن خاطرات کوچه دوباره مرور شد

وقتی به زیر پای عدو جابه جا شدی

شعر فکر کردن , شعر در مورد فکر کردن , شعر درباره فکر کردن , شعر در وصف فکر کردن

شعر دوبیتی در مورد حضرت قاسم

 شعر رمضان , شعر در مورد رمضان , شعر درباره رمضان , شعر در وصف رمضان

باز یل آمده است

معنی حیّ علی خیر العمل آمده است

او غزال حرم است

تا قصیده بشود مثل غزل آمده است

نوجوان است ولی

ادبش گفت که از روز ازل آمده است

تازه داماد حسین

در حقیقت سفر ماه عسل آمده است

شتر سرخ کجاست

پسر صف شکن جنگ جمل آمده است

هدفش ازرق بود

در پی کشتن این حداقل آمده است

به خدا با رزمش

طرز جنگیدن سقا به مَثل آمده است

یک نفر جنگیده

نعره ی حیدری از چند محل آمده است

لشکر از خواب پرید

بی مهابا همه گفتند اجل آمده است

شعر فاصله , شعر در مورد فاصله , شعر درباره فاصله , شعر در وصف فاصله

شعر در مورد حضرت قاسم

شعر زمستان , شعر در مورد زمستان , شعر درباره زمستان , شعر در وصف زمستان

اى عمو فتح نمایان کردم

دشمنان را همه حیران کردم

اى عمو در بر تو گویم فاش

آمدم تا که بگیرم پاداش

تن بى‌تاب مرا تاب بده

مزد پیروزى من آب بده

تو که جاى پدر من بودى

تو که چون تاج سر من بودى

بشتاب و تن من پیدا کن

حکم سربازى من امضا کن

باغبان سوى میدان رو کن

گل پرپر شده‌ات را بو کن

بین چگونه به تو قربان شده‏‌ام

پایمال سم اسبان شده‌ام

اى گل پرپر بدست کیستى

بوى تو مى‏آید و خود نیستى

گشته از زخم فزون بانگ تو کم

یا عسل چسبانده لبهایت بهم

من نگویم با عمو کن گفتگو

لب گشا یکبار و یک عمو بگو

شعر کعبه دل , شعر در مورد کعبه دل , شعر درباره کعبه دل , شعر در وصف کعبه دل

شعر در مورد حضرت قاسم علیه السلام

شعر معلم , شعر در مورد معلم , شعر درباره معلم , شعر در وصف معلم

بر لبم بهترین غزل دارم
جام شیرین تر از عسل دارم

منکه شاگرد رزم بَدرِینَم
پسر مجتبای صفّینم

سبط حیدر ز نسل زهرایم
حسن مجتبای اینجایم

دیده ام دوره های بس حساس
شیوه جنگیِ عمو عباس

شعر تلاش و کوشش , شعر در مورد تلاش و کوشش , شعر درباره تلاش و کوشش , شعر در وصف تلاش و کوشش

شعر درباره شهادت حضرت قاسم

شعر قهوه , شعر در مورد قهوه , شعر درباره قهوه , شعر در وصف قهوه

قد کشید و بلند بالا شد

تا فلک پر زد و مسیحا شد

به همین قدر اکتفا فرمود

بند کفش اش نبست و موسی شد

آب و آیینه را خبر بکنید

رخ داماد عشق زیبا شد

دست و پا زد که یعنی این جایم

علت این بود زود پیدا شد

طفل معصوم گفت تشنه لبم

همه جا شرم مال سقا شد

نوه ی مرتضی و فاطمه بود

زائر مرتضی و زهرا شد

شعر فراق , شعر در مورد فراق , شعر درباره فراق , شعر در وصف فراق

اشعار ترکی در مورد حضرت قاسم

شعر نیمه شعبان , شعر در مورد نیمه شعبان , شعر درباره نیمه شعبان , شعر در وصف نیمه شعبان

چنان که از فلک افتد زحل به روی زمین
کشید از اسب تنش را اجل به روی زمین

چنان یکی شده با خاک های دشت انگار
که بوده است تنش از ازل به روی زمین

بلند کردنش ازروی خاک هاسخت است
خدا کند که نریزد عسل به روی زمین

چنان که پخش شده عضوعضو او گویی
قصیده ای شده چندین غزل به روی زمین

هجا هجا شده هر سیزده زحاف تنش
هزج خفیف مضارع رمل به روی زمین

نمی شود که بلندش کنی , عمو ناچار
گرفته است تنش را بغل به روی زمین

به جای تخت عروسی به روی خاک افتاد
کدام صنعت شعری ست قلب روی زمین?

شعر فرشته , شعر در مورد فرشته , شعر درباره فرشته , شعر در وصف فرشته

شعر ترکی درباره حضرت قاسم

شعر آب , شعر در مورد آب , شعر درباره آب , شعر در وصف آب

شور و شوقم را ببین، یاور نمی‌خواهی عمو؟

اکبری یک ذره کوچکتر نمی‌خواهی عمو؟

تاب دوریِ مرا اینجا دل پاکت نداشت

قاسمت را پیش خود آن ورنمی‌خواهی عمو؟

چهره‌ی زهراییم زیباست اما یک رجز

روز آخر با دم حیدر نمی‌خواهی عمو؟

شال بر دوش و گریبان باز و صورت قرص ماه

در میان کربلا محشر نمی‌خواهی عمو؟

وقت رفتن تو مگر با یاد زهرا مادرت

بر فراز نیزه هجده سر نمی‌خواهی عمو؟

پیکرم شاید که پای اسب‌ها را خسته کرد

یک فدایی این دم آخر نمی‌خواهی عمو؟

یادگاری از حسن بودم گلی از باغ عشق

از برادر هدیه‌ای پرپر نمی‌خواهی عمو؟

شعر قدر نشناسی , شعر در مورد قدر نشناسی , شعر درباره قدر نشناسی , شعر در وصف قدر نشناسی

اشعار ترکی درباره حضرت قاسم

شعر امام حسن عسکری , شعر در مورد امام حسن عسکری , شعر درباره امام حسن عسکری , شعر در وصف امام حسن عسکری

ستاره یِ حرمم بوده ای تو تا دیشب

قَدَت کشیده شد و ماهتاب برگشتی

به هم تنیده و پیچیده گشته پیکر ِ تو

شبیه موت، پُر از پیچ و تاب، برگشتی

چه آمده سرت از چشمْ زخم ِ این لشگر

چرا ز معرکه‌ات بی نقاب برگشتی؟!

شعر امام حسین , شعر در مورد امام حسین , شعر درباره امام حسین , شعر در وصف امام حسین

شعر زیبا درباره حضرت قاسم

شعر حجاب , شعر در مورد حجاب , شعر درباره حجاب , شعر در وصف حجاب

گُل ِ پژمرده پژمردن ندارد

ز پا افتاده پا خوردن ندارد

مرا بگذار عمو برگرد خیمه

تن پاشیده که بردن ندارد

شعر امام سجاد , شعر در مورد امام سجاد , شعر درباره امام سجاد , شعر در وصف امام سجاد

اشعار زیبا درباره حضرت قاسم

شعر ماه , شعر در مورد ماه , شعر درباره ماه , شعر در وصف ماه

همه در حیرت او

عمه زینب چه نقابی زده بر صورت او

سپرش را برداشت

آمد عمامه ی سبز پدرش را برداشت

حرز یا فاطمه داشت

یا علی گفت و تمام هنرش را برداشت

از عمو بوسه گرفت

خاطرش جمع که بار سفرش را برداشت

گریه می کرد ولی

دیگر از دوش عمو نیز سرش را برداشت

از همه دل می کَند

تا که از مادر خود هم نظرش را برداشت

چون نهال است تنش

از چه رو مرد حرامی تبرش را برداشت

شعر قدر یکدیگر را دانستن , شعر در مورد قدر یکدیگر را دانستن , شعر درباره قدر یکدیگر را دانستن , شعر در وصف قدر یکدیگر را دانستن

شعر در مورد ولادت حضرت قاسم

شعر غم , شعر در مورد غم , شعر درباره غم , شعر در وصف غم

ساحل بحر کرم پُر موج است

میل سیمرغ بقا بر اوج است

علم اعداد ریاضــی برگشت

عدد سیزده امشب زوج است

شعر ماه خرداد , شعر در مورد ماه خرداد , شعر درباره ماه خرداد , شعر در وصف ماه خرداد

شعر درباره ولادت حضرت قاسم

شعر فوتبال , شعر در مورد فوتبال , شعر درباره فوتبال , شعر در وصف فوتبال

در کلاس عمو حسین اصلاً
نیست شاگرد اولی چون من

رفته ام دوره شجاعت را
خوب آموختم اطاعت را

در کلاس علیِّ اکبر هم
دوره بندگی ندیدم کم

من گل سرخ و سبز این چمنم
با حسین و سلاله حسنم

می رسانم به اشک و شیون و شین
دست خط حسن به دست حسین

شعر گیسو , شعر در مورد گیسو , شعر درباره گیسو , شعر در وصف گیسو

شعر در مورد حضرت قاسم

شعر گرگ , شعر در مورد گرگ , شعر درباره گرگ , شعر در وصف گرگ

صبح پایش رکاب را پس زد

عصر قدش چو قد آقا شد

چند ابرو اضافه بر رخ داشت

یا سم اسب بر رخش جا شد؟

ارباً اربا شد از درون بدنش

این حسن زاده پور لیلا شد

سخت پیچیده است پیکر او

علت مرگ او معما شد

قاتلی دور دست خود تاباند

زلفش از پیچ بس چلیپا شد

دست خط پدر غمش را برد

یک دهه پیش از این گره وا شد

بازویش زیر سم مرکب رفت

دست خط مبارکی تا شد

سنگ بازی شده است با سر او

چون چو طفلان سوار نی ها شد

سر مپیچ از عمو بده بوسه

گردنت گر چه بی مدارا شد

رو به قبله کند چگونه تو را

بندهایت ز یکدگر وا شد

شعر لیلی و مجنون , شعر در مورد لیلی و مجنون , شعر درباره لیلی و مجنون , شعر در وصف لیلی و مجنون

شعر درباره حضرت قاسم بن الحسن

شعر هدف , شعر در مورد هدف , شعر درباره هدف , شعر در وصف هدف

اشکهای حسن از چشم ترت میریزد

نالۀ اهل حرم دور و برت میریزد

پسرم با رجزت لرزه به میدان افتاد

هیبت لشگری از این جگرت میریزد

گرچه با باقی عمامه رخت را بستم

جذبه حیدری ات از نظرت میریزد

شعر نگاه , شعر در مورد نگاه , شعر درباره نگاه , شعر در وصف نگاه

شعر در مورد حضرت قاسم (ع)

شعر غربت , شعر در مورد غربت , شعر درباره غربت , شعر در وصف غربت

شوریدگیت داده به دل اختیار را

با زلف دوست بسته قرارومدار را

آیینه ی تمام نمای یل جمل

ازاین سپاه فتنه درآور دمار را

ابروکشیده ! حُکم نیام است این نقاب

باید مهارکرد کمی ذوالفقار را

ازانعکاس نام «حسن» کوفه دلخوراست

فریاد کن دوباره شکوه تبار را

« إن تنکرون» تولجشان را درآورد

آری،به رخ بکش نسب واعتبار را

داری چقدرمثل علی تیغ می زنی !

دنبال کن سواربه فکر فرار را

برخیزجان فاطمه، دلگیرترنکن!

تصویربی سپاهی این شهریار را

ازنیزه ای که خورده به پهلوت واضح است

زرگرتلاش کرده بسنجد عیار را

با یک غرور له شده ؛مانده ست باغبان

آخرچگونه جمع کند این انار را

شعر ثریا , شعر در مورد ثریا , شعر درباره ثریا , شعر در وصف ثریا

اشعار درباره حضرت قاسم

شعر کلیسا , شعر در مورد کلیسا , شعر درباره کلیسا , شعر در وصف کلیسا

از تماشای تو یک دشت به تکبیر افتاذ

جلوه ذات خدا از شجرت میریزد

حمله ای سوی عدو کردی و سرها میریخت

لشگر ابرهه با یک گذرت میریزد

تازه داماد من!آماده ی پرواز شدی

وقت نقل است ولی سنگ سرت میریزد

دور تا دور تو خار است گلم زود بیا

پای این منظره قلب پدرت میریزد

ناله ات را که شنیدم نفسم بند آمد..

دیدم ای وای تن محتضرت میریزد

بکشم روی زمین پیکر تو میپاشد!

ببرم بر سر دوشم کمرت میریزد!

کاش میشد به عبایی ببرم جسمت را

دست سویت ببرم بیشترت میریزد

شاخ شمشاد من از سم فرس سرو شدی

که به هرجای بیابان خبرت میریزد..

شعر گذشته , شعر در مورد گذشته , شعر درباره گذشته , شعر در وصف گذشته

شعر درباره ی حضرت قاسم

شعر گذر عمر , شعر در مورد گذر عمر , شعر درباره گذر عمر , شعر در وصف گذر عمر

تو خواستی کمی ز کار عشق سر درآوری

و از نهالِ قامتِ خودت ثمر درآوری

امانتی به مادر ِ تو داده بود مجتبی

سپرده است نامه را دَم ِ سفر درآوری

همین که از عمویِ خود گرفتی اذنِ رزم را

نمانده بود اندکی، ز شوق پَر درآوری

شعر گذشت , شعر در مورد گذشت , شعر درباره گذشت , شعر در وصف گذشت

شعر کوتاه درباره حضرت قاسم

شعر دوستت دارم , شعر در مورد دوستت دارم , شعر درباره دوستت دارم , شعر در وصف دوستت دارم

این بار طوفانی به سوی دشت، عازم بود
سهم حسن از کربلا، غوغای  قاسم بود
عطر مدینه لا به لای گیسوانش داشت
از بچه های کوچه های آل هاشم بود
از روز تشییع پدر تا کربلا بارید
باران تیر عشق یک ریز و مداوم بود
پیراهن اش غارت شد اما این که چیزی نیست
وقتی که انگشت عمو هم از غنائم بود
سر را جدا کردند اما عمه می پرسید
آیا برای بردن سر، نیزه لازم بود؟

شعر قلب , شعر در مورد قلب , شعر درباره قلب , شعر در وصف قلب

شعر در مورد حضرت قاسم

شعر امام علی , شعر در مورد امام علی , شعر درباره امام علی , شعر در وصف امام علی

بیا شوق مرا ضرب المثل کن
تمام ظرفهایم را عسل کن
برای آنکه از دستت نریزم
مرا آهسته آهسته بغل کن

شعر یاد خدا , شعر در مورد یاد خدا , شعر درباره یاد خدا , شعر در وصف یاد خدا

شعر در مورد حضرت قاسم ع

شعر پاییز , شعر در مورد پاییز , شعر درباره پاییز , شعر در وصف پاییز

وای از این رفتن او

زرهی نیست که اندازه شود بر تن او

خیمه غوغا شده است

نامه ی رفتنش انگار که امضا شده است

ای عمو زود بیا

نوجوانی وسط معرکه تنها شده است

نجمه چشمش روشن

چقدر قاسم او خوش قد و بالا شده است

چه حنابندانی

صورت غرقه به خون تو چه زیبا شده است

زیر و رو شد بدنت

چقدر نیزه که از روی تنت پا شده است

تو که قاسم بودی

از چه تقسیم شدی، جسم تو منها شده است

بد کشیدن تو را

قدت انگار که اندازه سقا شده است

چکمه ها جای خودش

نعل ها نیز برای تو مهیا شده است

وای از این هلهله ها

سر عمامه ات انگار که دعوا شده است

نوه ی فاطمه ای

چند تا کوچه برای زدنت وا شده است

چه گریزی زده ای

سینه ات مقتلی از روضه ی زهرا شده است

میخ در نیست ولی

تیر هر قدر که می شد به تنت جا شده است

شعر یار , شعر در مورد یار , شعر درباره یار , شعر در وصف یار

شعر در مورد شهادت حضرت قاسم

بخواب عشقم , بخواب عشقم شعر , بخواب عشقم شعرنو , آسوده بخواب عشقم

سیــزده بار حزینـــم امشب

با غم و غصه عجینم امشب

به خود عشق قسم، دل شده ی

سیزده سالــه ترینــم امشب

شعر وطن , شعر در مورد وطن , شعر درباره وطن , شعر در وصف وطن

شعر در مورد حضرت قاسم

شعر مرگ , شعر در مورد مرگ , شعر درباره مرگ , شعر در وصف مرگ

چون حسین نامۀ حسن برداشت
خط او دید و روی دیده گذاشت

قاسم بن الحسن تمنا کرد
اذن میدان گرفت و پر وا کرد

کفنی بر تنش عمو پوشاند
و نقابی به روی او پوشاند

پاره ماه سوی میدان شد
لرزه ای در سپاه عدوان شد

ای عجب هیئتی عجب کفنی
هیبتش هاشمی قَدَش حسنی

و انا بن الحسن که افشا شد
لشگر کوفه در تماشا شد

نوجوان و به لشگر افتادن
با یلان عرب در افتادن

هرکه از هر طرف تهاجم کرد
لاجرم دست و پای خود گم کرد

به دَرَک رفت خصم رسوایش
اَزرَقِ شامی و پسرهایش

رزم جانانه اش که غوغا کرد
کینه های مدینه سر وا کرد

دور تا دور او گره افتاد
در میان محاصره افتاد

نیزه ها بود و ماجرای حسن
تیر باران تازه ای به کفن

دشمن از هر طرف که راهش بست
زیر نعل ستور سینه شکست

نالۀ او بلند شد: عمّاه
به حرم می رسید وا اُماه

شعر باران , شعر در مورد باران , شعر درباره باران , شعر در وصف باران

شعر زیبا در مورد حضرت قاسم

شعر آسمان , شعر در مورد آسمان , شعر درباره آسمان , شعر در وصف آسمان

نفسم حبس شد از آنچه که چشمم دیده

پر و بال نفسم را پر و بالت چیده

هر تنی مثل تو پرپر بشود می پاشد

بدنت از عسل اینگونه به هم چسبیده

نقل دامادی تو بود ؛مبارک باشد

سنگ هایی که به روی سر تو باریده

چه قدر خار به زخم بدنت می بینم

چه قدر پیکر تو روی زمین چرخیده

چه قدر موی تو در دور و برت ریخته است

پیچش زلف تو در دست چه کس پیچیده

نیست تیغی که لبی از تن تو تر نکند

بس که از پیکر تو چشمه ی خون جوشیده

چه قدر خاک نشسته به تنت، اما نه

تن تو مثل غباری به زمین خوابیده

هر کجا می نگرم زخم هلالی داری

رختی از نقش سم اسب تنت پوشیده

صفحه صفحه شده ای و به خودم می گویم

این کتابی است که شیرازه ی آن پاشیده

شعر ورزش , شعر در مورد ورزش , شعر درباره ورزش , شعر در وصف ورزش

شعر در مورد تولد حضرت قاسم

شعر ماه محرم , شعر در مورد ماه محرم , شعر درباره ماه محرم , شعر در وصف ماه محرم

ای حرمت خانۀ معمور دل

ای شجر عشق تو در طور دل

نجل علی درّ یتیم حسن

باب همه خلق زمین و ز من

همچو عمو ماه بنی هاشم

چشم و چراغ شهدا، قاسمی

زینب و عبّاس و حسین و حسن

روی دل آرای تو را بوسه زن

رشتۀ جان طرّه گیسوی تو

پنجۀ دل شانه کش موی تو

شعر بچه , شعر در مورد بچه , شعر درباره بچه , شعر در وصف بچه

شعر در مورد عروسی حضرت قاسم

شعر تولد , شعر در مورد تولد , شعر درباره تولد , شعر در وصف تولد

گُلِ پژمرده پژمردن ندارد

ز پا افتاده پا خوردن ندارد

مرا بگذار عمو برگرد خیمه

تن پاشیده که بردن ندارد

شعر ماه فروردین , شعر در مورد ماه فروردین , شعر درباره ماه فروردین , شعر در وصف ماه فروردین

شعر در مورد حضرت قاسم

شعر عید غدیر , شعر در مورد عید غدیر , شعر درباره عید غدیر , شعر در وصف عید غدیر

بی تو در بین حرم بانگ عزا افتاده

وای قاسم، عوض ِ وا عطشا افتاده

چاره ای کن که نمانند به رویِ دستم

عمه ات از نفس و نجمه ز پا افتاده

شعر کافه , شعر در مورد کافه , شعر درباره کافه , شعر در وصف کافه

شعر دوبیتی در مورد حضرت قاسم

شعر عشق , شعر در مورد عشق , شعر درباره عشق , شعر در وصف عشق

لبم بوی پدر دارد عمو جان
سرم شوق سفر دارد عمو جان
تمام سنگها بر صورتم خورد
یتیمی دردسر دارد عمو جان

شعر چپ دست ها , شعر در مورد چپ دست ها , شعر درباره چپ دست ها , شعر در وصف چپ دست ها

شعر کوتاه در مورد حضرت قاسم

شعر خواهر , شعر در مورد خواهر , شعر درباره خواهر , شعر در وصف خواهر

از این دنیای فانی دل بریدی

برای جانفشانی می‌دویدی

چه آمد بر سرت، سرو امیدم

که در بین تبرها قد کشیدی؟

شعر حج , شعر در مورد حج , شعر درباره حج , شعر در وصف حج

شعر در مورد حضرت قاسم علیه السلام

شعر دریا , شعر در مورد دریا , شعر درباره دریا , متن در مورد دریا , اس ام اس در مورد دریا

سیزده بار ز خود رستم من

سیزده مرتبــه سرمستم من

سیزده بار به آقا سوگنــد

قاسم ابن الحسنی هستم من

شعر چاپلوسی , شعر در مورد چاپلوسی , شعر درباره چاپلوسی , شعر در وصف چاپلوسی

شعر درباره شهادت حضرت قاسم

شعر مادر , شعر در مورد مادر , شعر درباره مادر , شعر در وصف مادر

بیا شوق مرا ضرب المثل کن

تمام ظرفهایم را عسل کن

برای آنکه از دستت نریزم

مرا آهسته آهسته بغل کن

شعر جوانی , شعر در مورد جوانی , شعر درباره جوانی , شعر در وصف جوانی

اشعار ترکی در مورد حضرت قاسم

تعبیر خواب گربه , تعبیر خواب بچه گربه , تعبیر خواب زاییدن گربه , تعبیر خواب گاز گرفتن گربه , تعبیر خواب گربه سفید

شده دشوار تماشای تو از سمت حرم

چقَدَر سنگ میانِ تو و ما افتاده

لشگری قصد طواف تو رسید و رد شد

بدنی حال در این سعی و صفا افتاده

شعر بهشت , شعر در مورد بهشت , شعر درباره بهشت , شعر در وصف بهشت

شعر ترکی درباره حضرت قاسم

به روی دامان تو جان می سپارم
گلم ولی صبر و تابم را گرفتند
با سم مرکب گلابم را گرفتند
واویلا واویلا واویلا واویلا

شعر چرخ گردون , شعر در مورد چرخ گردون , شعر درباره چرخ گردون , شعر در وصف چرخ گردون

اشعار ترکی درباره حضرت قاسم

ای نوه حضرتِ، حیدر مرهب فکن

نور دل فاطمه، حضرت ابن الحسن

خون رگت حیدری، مثل علی اکبری

کرده تورا مجتبی، نذر شه بی کفن

ای نبوی در جمال، ای علوی در قتال

باز بگو یا علی، ریشۀ دشمن بکن

شعر جدایی , شعر در مورد جدایی , شعر درباره جدایی , شعر در وصف جدایی

شعر زیبا درباره حضرت قاسم

سیـــزده بار دلــم در محــن است

تا سحر ذکر دلم یا حسن است

آن شهیدی که شب روضه ی اوست

سیزده ساله ترین بی کفن است

شعر جاده , شعر در مورد جاده , شعر درباره جاده , شعر در وصف جاده

شعر در مورد حضرت قاسم

لبم بوی پدر دارد عمو جان

سرم شوق سفر دارد عمو جان

تمام سنگ ها بر صورتم خورد

یتیمی دردسر دارد عمو جان

شعر چهره زیبا , شعر در مورد چهره زیبا , شعر درباره چهره زیبا , شعر در وصف چهره زیبا

شعر در مورد ولادت حضرت قاسم

آشنا بود آن صدایِ آشنایی که زدی

کربلا بیت الحسن شد با صدایی که زدی

خواهرم را بیشتر از هر کسی خوشحال کرد

بانگ إنّی قاسم بن المجتبایی که زدی

شعر چای , شعر در مورد چای , شعر درباره چای , شعر در وصف چای

شعر درباره ولادت حضرت قاسم

استخوان سینه ات میگفت اینجایم عمو

خوب شد پیدا شدی با دست و پایی که زدی

ذره ذره چون علیِّ اکبرم میبوسمت

این به جای بوسه هایِ بر عبایی که زدی

سیزده تا سیزده تا نیزه بیرون میکشم

در إزای سیزده جام بلایی که زدی

شعر دختر , شعر در مورد دختر , شعر درباره دختر , شعر در وصف دختر

شعر درباره حضرت قاسم ابن الحسن

گفتم یتیمم همه سویم دویدند
با تیر و نیزه همه نازم خریدند
هم دیده من شده بسته عمو جان
هم استخوان من شکسته عمو جان
واویلا واویلا واویلا واویلا

شعر استاد , شعر در مورد استاد , شعر درباره استاد , شعر در وصف استاد

شعر درباره حضرت قاسم بن الحسن

بی زره آمده و پیرهن او کفن است

قاسم بن الحسن است

مثل عباس عمویش بخدا صف شکن است

قاسم بن الحسن است 

شعر باد , شعر در مورد باد , شعر درباره باد , شعر در وصف باد

شعر در مورد حضرت قاسم (ع)

منم که خون شد حنای دست و پایم
منم که ماه کنعان مجتبایم
بیا که بی تو دلم تنگ است عمو جان
حجلگه من پر از سنگ است عمو جان
واویلا واویلا واویلا واویلا

شعر یاد دوست , شعر در مورد یاد دوست , شعر درباره یاد دوست , شعر در وصف یاد دوست

اشعار درباره حضرت قاسم

کوفیان یک دفعه بی تاب شدند

در شگفت از رخ مهتاب شدند

تا که از خیمه خود کرد طلوع

سیزده قـــرص قمر آب شدند

شعر آرامش , شعر در مورد آرامش , شعر درباره آرامش , شعر در وصف آرامش

شعر در مورد حضرت قاسم

به تلافیِ مدینه به تنت پا زده اند

تا که شد نعره یِ ابن الحسنت پیچیده

ارباً اربا چو علی اکبر لیلا شده ای

در عبا جمع کنم بسکه تنت پیچیده

شعر آفتاب , شعر در مورد آفتاب , شعر درباره آفتاب , شعر در وصف آفتاب

شعر کوتاه درباره حضرت قاسم

افتادم از پشت فرس عمو به فریادم برس
دیگر فتادم از نفس عمو به فریادم برس
عمو حسین عمو حسین

شعر دروغ , شعر در مورد دروغ , شعر درباره دروغ , شعر در وصف دروغ

شعر در مورد حضرت قاسم

چه جمالی کَفَلق لایق اوست

سیزده حور و ملک شایق اوست

بس که دارای کمالات است او

سیزده بار خدا عاشق اوست

شعر خبر خوش , شعر در مورد خبر خوش , شعر درباره خبر خوش , شعر در وصف خبر خوش

شعر در مورد حضرت قاسم ع

تا لاله گون شود کفنم بیشتر زدند

از قَصد روی زخم تنم بیشتر زدند

قبل از شروع ذکر رَجَز مشکلی نبود

گفتم که بچه ی حسنم بیشتر زدند

این ضربه ها تلافی بدر و حنین بود

گفتم علی و بر دهنم بیشتر زدند

می خواستند از نظر عُمق زخمها

پهلو به فاطمه بزنم بیشتر زدند

شعر یتیم نوازی , شعر در مورد یتیم نوازی , شعر درباره یتیم نوازی , شعر در وصف یتیم نوازی

شعر در مورد شهادت حضرت قاسم

مگرنگفتی ای عمو هستی به جای پدرم
ببین زسم اسبها آخرچه آمد به سرم
عمو حسین عمو حسین

شعر حسود , شعر در مورد حسود , شعر درباره حسود , شعر در وصف حسود

شعر ترکی در مورد حضرت قاسم

بی‌زره رفت به میدان که بگوید حسن است

ترسی از تیر ندارد زرهش پیرهن است…

دست‌خطی حسنی داشت که ثابت می‌کرد

سیزده سال، به دنبال حسینی شدن است!

جان سر دست گرفت و به دل میدان برد

خواست با عشق بگوید که عمو، جانِ من است

ناگهان از همه سو نعره کشیدند که آی…

تیرها! پَر بگشایید که او هم حسن است

نه فرات و نه زمین، هیچ کسی درک نکرد

راز این تشنه که آمادهٔ دریا شدن است…

شعر حرف و عمل , شعر در مورد حرف و عمل , شعر درباره حرف و عمل , شعر در وصف حرف و عمل

شعر زیبا در مورد حضرت قاسم

جزسنگ ونیزه کس نمیگیرد نشانم ای عمو
مثل دلم ببین شکسته استخوانم ای عمو
عمو حسین عمو حسین

شعر حماقت , شعر در مورد حماقت , شعر درباره حماقت , شعر در وصف حماقت

شعر در مورد تولد حضرت قاسم

خوب است هر عاشق قرنی داشته باشد

در دست عقیق یمنی داشته باشد

گر میل به قربان شدنی داشته باشد

بد نیست که معشوق  «لن» ی داشته باشد

شعر خاطره , شعر در مورد خاطره , شعر درباره خاطره , شعر در وصف خاطره

شعر در مورد حضرت قاسم

بر روی خاک تیره برافتادم ای عمو

بازآ بکن ز راه کرم یادم ای عمو

من آهوی حرم، شده ایندشت صیدگاه

اندرکمند کینه صیادم ای عمو

بی یار و بی معینم ای شاه تاجدار

فریادرس که در کف جلادم ای عمو

شعر خانواده , شعر در مورد خانواده , شعر درباره خانواده , شعر در وصف خانواده

شعر درباره حضرت قاسم

تو فرق نداری به خدا با پسر خویش

این گونه عمو را مکشان پشت سر خویش

خوب است نقابی بزنی بر قمر خویش

تا قوم زمینت نزند با نظر خویش

شعر دنیا , شعر در مورد دنیا , شعر درباره دنیا , شعر در وصف دنیا

شعر دوبیتی در مورد حضرت قاسم

عموبیا ببین زخون جای حنا رنگم زدند
دیدند ندارم من زره از هرطرف سنگم زدند
عمو حسین عمو حسین

شعر دیدار , شعر در مورد دیدار , شعر درباره دیدار , شعر در وصف دیدار

شعر کوتاه در مورد حضرت قاسم

بیش از قبل من امروز شبیه حسنم

قاسم ابن الحسنم

آمدم مثل ابالفضل کمی سَر بزنم

قاسم ابن الحسنم

شعر دست , شعر در مورد دست , شعر درباره دست , شعر در وصف دست

شعر در مورد حضرت قاسم علیه السلام

ماه از روی چون ماه تو وامانده دهانش

زلف تو پریشان شد و دادند تکانش

حق دارد عمو این همه باشد نگرانش

این ازرق شامی و تمام پسرانش

شعر بخت و اقبال , شعر در مورد بخت و اقبال , شعر درباره بخت و اقبال , شعر در وصف بخت و اقبال

شعر درباره شهادت حضرت قاسم

زن ها چه قدر موی پریشان تو کردند

از بس که دعا بر تو و بر جان تو کردند

وقتی که نظر بر قد طوفان تو کردند…

وقتی که نگه بر تو و میدان تو کردند

شعر دوست داشتن , شعر در مورد دوست داشتن , شعر درباره دوست داشتن , شعر در وصف دوست داشتن

اشعار ترکی در مورد حضرت قاسم

گفتم یتیمم سویم از هرسو دویدند ای عمو
تمام آنها با گد نازم خریدند ای عمو

شعر یزد , شعر در مورد یزد , شعر درباره یزد , شعر در وصف یزد

شعر ترکی درباره حضرت قاسم

پسرشیر به تاراج سپاه آمده است

قرص ماه آمده است

با نیابت ز حسن یاری شاه آمده است

قرص ماه آمده است

شعر خانه , شعر در مورد خانه , شعر درباره خانه , شعر در وصف خانه

اشعار ترکی درباره حضرت قاسم

بالای فرس بودی و بانگ جرس افتاد

بانگ جرس افتاد و به رویت فرس افتاد

از هر طرفی بال و پرت در قفس افتاد

سینه ت که صداکرد، عمو از نفس افتاد

شعر روزگار , شعر در مورد روزگار , شعر درباره روزگار , شعر در وصف روزگار

شعر زیبا درباره حضرت قاسم

جانم به لب آمد ولی بگو به نوعروس من
شادم نمی بینم اسیری میرود ناموس من
عمو حسین عمو حسین

شعر صلح و آشتی , شعر در مورد صلح و آشتی , شعر درباره صلح و آشتی , شعر در وصف صلح و آشتی

اشعار زیبا درباره حضرت قاسم

حضورش با صفاتر از نسیم است

نگاهش مثل بابایش رحیم است

الهی دست ما را هم بگیرد

جوانی که کریم بن کریم است

شعر حضرت ابوالفضل العباس , شعر در مورد حضرت ابوالفضل العباس , شعر درباره حضرت ابوالفضل العباس , شعر در وصف حضرت ابوالفضل العباس

شعر در مورد حضرت قاسم

 به حق صدق اویس و به قاسم بن حسن / به روح پاک حسین و به خیرات حسان

شعر ثروت , شعر در مورد ثروت , شعر درباره ثروت , شعر در وصف ثروت

شعر درباره ولادت حضرت قاسم

ای عمو بنگر تنم اندازه سقا شده      
قاسمت رعنا شده
بند بندم زیر نعل اسب از هم وا شده
قاسمت رعنا شده

شعر حضرت فاطمه , شعر در مورد حضرت فاطمه , شعر درباره حضرت فاطمه , شعر در وصف حضرت فاطمه

شعر درباره حضرت قاسم ابن الحسن

منم قاسم که جانم گشته بر لب   
بیا سالار زینب
تنم افتاده زیر سم مرکب    
بیا سالار زینب

شعر کوتاه درباره ماه محرم

محرم شد و دلها شکست

از غم زینب، دل زهرا شکست

باز محرم شد و لب تشنه شد

از عطش خاک، کمرها شکست

آب در این تشنگی از خود گذشت

چله به خون شد دل صحرا شکست

قاسم و لیلا همه در خون شدند

این چه غمی بود که دنیا شکست

فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد

شعر در مورد حضرت قاسم (ع)

آخرین بروز رسانی در : شنبه 8 اردیبهشت 1397

2 دیدگاه

  • ناشناس دسامبر 2018 در 04:47

    اج تون با سردار ۱۳ ساله کربلا…

  • خادم الحسین دسامبر 2018 در 04:47

    اج تون با سردار ۱۳ ساله کربلا…

کپی برداری از مطالب سایت با ذکر نام جسارت و لینک مستقیم بلا مانع است.