متن و تبریک تولد لاتی به رفیق و دوست صمیمی و قدیمی

متن و تبریک تولد لاتی به رفیق و دوست صمیمی و قدیمی

متن و تبریک تولد لاتی به رفیق و دوست صمیمی و قدیمی متن تولد رفیق لاتی ، عکس و متن تبریک تولد عاشقانه طولانی برای دوست همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این …

گلچین زیباترین شعر در مورد رقیب عشقی

گلچین زیباترین شعر در مورد رقیب عشقی

شعر در مورد رقیب عشقی شعر در مورد رقیب عشقی ،شعر درباره رقیب عشقی،شعر در مورد رقیب عشق،شعر درباره رقیب عشق،شعر رقیب عشقی،شعر رقیب عشقی،شعر درباره رقیب عشقی،شعر برای رقیب عشقی،شعر عاشقانه …

گلچین زیباترین شعر در مورد اشتباه

گلچین زیباترین شعر در مورد اشتباه

شعر در مورد اشتباه شعر در مورد اشتباه ،شعر در مورد اشتباه کردم،شعر در مورد اشتباهات،شعر در مورد اشتباهات زندگی،شعری در مورد اشتباه،شعر در مورد قضاوت اشتباه،شعر در مورد برداشت اشتباه،شعر در …

شعر در مورد پهلوان تختی

شعر در مورد پهلوان تختی ,شعر درباره پهلوان تختی,شعر برای پهلوان تختی,شعر در باره پهلوان تختی,شعر با پهلوان تختی,شعر درمورد پهلوان تختی,شعر با کلمه پهلوان تختی,شعر با کلمه ی پهلوان تختی,شعری در مورد پهلوان تختی,شعری درباره پهلوان تختی,شعر درباره ی پهلوان تختی,شعر کودکانه در مورد پهلوان تختی,شعر مفهومی در مورد پهلوان تختی,شعرهای کودکانه در مورد پهلوان تختی

شعر در مورد پهلوان تختی

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد پهلوان تختی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

جهان پهلوان تختی نامدار

که بود از برای وطن افتخار

ز گفتار و پندار و کردار نیک

چو تختی نزاید یکی روزگار

شعر در مورد پهلوان تختی

…این گلیم تیره بختی هاست

خیس خون داغ سهراب و سیاوش ها

روکش تابوت تختی هاست…

شعر درباره پهلوان تختی

چه توفان در این باغ بگشود دست

که سرو بلند تناور شکست

چه شوری در آن جان والا فتاد

که آن مرد چون کوه از پا فتاد

چه نیرو سر راه بر او گرفت

که نیرو از آن چنگ و بازو گرفت

چه خشکی در آن کام آتش فشاند

که آن تشنه جان را به آتش کشاند

چه ابری از آن کوه سر برکشید

که سیمرغ از قله ها پرکشید

چه نیرنگ در کار سهراب رفت

که با مرگ پیچید و در خواب رفت

چه جادو دل از دست رستم ربود؟

که بیرون شد از هفت خوانش نبود

خمار کدامین می اش در گرفت

که از ساقی مرگ ساغر گرفت

پدر را ندانم چه بیداد رفت

که تیمار فرزندش از یاد رفت

شعر برای پهلوان تختی

تختی که در آسمان ورزش

مانند ستاره ای درخشید

چون دید تفاوتی ندارد

در این بر و بوم سرو با بید

از خواب گذشته گشت بیدار

آرام گرفت و تخت خوابید

شعر در باره پهلوان تختی

زمانی بود، روزی بود، خرم روزگاری بود

در اقلیم بزرگی، پهلوان نامداری بود

دلیر شیر گیرما-

به میدان نبرد پهلوانان تکسواری بود

به فرمان سلحشوری به هر کشور سفرها کرد

دلش مانند دریا بود

نهنگ بحر پیما بود

به دنبال هماوردان به شرق و غرب مرکب تاخت

همه گردنکشان و پهلوانان را به خاک انداخت

ز پیروزی به میدانهای گیتی پرچمی افراخت

شعر با پهلوان تختی

آن پهلوان شهر-

و آن یکتا دلیر نامدار دهر-

نشان مهر، تندیس شرف، گنج محبت بود

نگاهش برق عفت داشت

درون چهره ی مردانه اش موج نجابت بود

همیشه با خدای خویشتن رازو نیازی داشت

به امیدی که با پروردگار خود سخن گوید-

به سر شوق نمازی داشت

شعر درمورد پهلوان تختی

جهان پهلوانا صفای تو باد

دل مهرورزان سرای تو باد

بماناد نیرو به جان و تنت

رسا باد صافی سخن گفتنت

مرنجاد آن روی آزرمگین

مماناد آن خوی پاکی غمین

به تو آفرین کسان پایدار

دعای عزیزان تو را یادگار

شعر با کلمه پهلوان تختی

طلوع تو را خلق آیین گرفت

ز مهر تو این شهر آذین گرفت

که خورشید در شب درخشیده ای

دل گرم بر سنگ بخشیده ای

نبودی تو و هیچ امیدی نبود

شبان سیه را سپیدی نبود

نه سوسوی اختر نه چشم چراغ

نه از چشمه آفتابی سراغ

شعر با کلمه ی پهلوان تختی

برفت از جهان تختی نامدار

که ناید چنو قهرمانی دگر

بجز تختی از باستانی هنر

که نو کرد نام و نشانی دگر

پس از تختی آن پهلوان جهان

نیابی جهان پهلوانی دگر

پس از تختی از شهر نام آوران

که آرد بما ارمغانی دگر

شعری در مورد پهلوان تختی

بــرفـت ازجهــان،زی جهــانــی دگــر

قوی چنگ وپاکیزه جانـی دگر!

دریغــــا کـــه از آشیـــــان پــرکشیــــد

عقــابــی سـوی آشیـانــی دگـر!

ز دیــرینـــــه دِیـــرِ کهــــن گشت دور

جـوانمــرد والا مکــانــی دگـر!

بــرفت از جهـان«تختــی» نــــامــدار

کـه نایـد چنو قهرمـانـــی دگـر!

شعری درباره پهلوان تختی

پس ازتختــــی آن پهلــــــوان جهــــان

نیــابـی جهـــان پهلوانــی دگـر!

پس از تخــتــی ازبــهر کــالای عشـق

دگر تختـه شد هر دکـانی دگـر!

پس از تخــتــی از شهــــر نــام آوران

کـه آرد بـه ما، ارمغـانـی دگـر؟

پس از تخــتــی ازعرشـــه ی افتخــار

کراهست(زرّیــن نشانـی)دگـر!

شعر درباره ی پهلوان تختی

پس از تخــتــی از ورزش بـــاستـــان

کـه نو کرد نـام ونشـانــی دگـر!

بــــــه زیــــــرآورِ پــشــتِ زورآوران

بشــد همچــو زورآورانـی دگـر

همـــــاورد مـــــردافـکـنــــــان دلیــــر

بیـــا ســود از امتحـــانــی دگـر

چو «رستم»به هر«خان»ظفریار بود

وزو مشتهــر هفت خـانـی دگـر

شعر کودکانه در مورد پهلوان تختی

وطـنــخــــــواه وآزاده وشـــیــــــــردل

نـه تنها به تن پیـل سـانـی دگـر

تنـــــاور درختـــــی بـــه بــــالای وی

نبـــالیــــد در بوستـــانــی دگـر

سرِ بنـــدگـــی جــز بـــه درگــــاه حـقّ

نســاییــــد بــرآستــــانـــی دگـر

جهـــــان پهلــــوان بـــود وبـیــــداردل

دریـن بیشــه شیرژیــانــی دگـر

شعر مفهومی در مورد پهلوان تختی

بـــه ورزشگــــری پهلــوانـــی گزیــن

بـه روشندلی نکتــه دانــی دگـر

هرآن کس که این قهرمـــان دیــد گفت

بپــا خـاست(ستّـارخـانــی)دگـر

ســوی جبــهــــه ی ملــــت آورد روی

کـه بودش به سرسایبـانـی دگـر

نیـــارَست خواری خریــدن بـه خویش

که این خوش به بازارگانی دگر

نیـــارَست آلــوده گشتـــن بــه ننــــگ

که بود ازشرف ترجمـانی دگـر

جهـــــان را بـه اهل جهـــان واگذاشت

کـه خود بود ازآنِ جهـانـی دگـر

پس از مـــرگ آن نـــامــور پهلــــوان

نیـــابــی دل شـــادمــانــی دگـر

ببـخشـــایــدش بــــار پــــروردگـــــار

هموبـــاد انـوشــه روانــی دگـر

شعر در مورد پهلوان تختی

بیشتر بخوانید :

شعر در مورد کوه

شعر در مورد هفته وحدت

شعر در مورد مرگ دوست

شعر در مورد سلام

شعر در مورد هوای پاک

آخرین بروز رسانی در : سه شنبه 28 فروردین 1397

کپی برداری از مطالب سایت با ذکر نام جسارت و لینک مستقیم بلا مانع است.