گلچین زیباترین شعر در مورد آمدن رمضان
گلچین زیباترین شعر در مورد بذر
شعر در مورد بذر شعر در مورد بذر ,شعر درباره بذر,شعر برای بذر,شعر در باره بذر,شعر با بذر,شعر درمورد بذر,شعر با کلمه بذر,شعر با کلمه ی بذر,شعری در مورد بذر,شعری درباره بذر,شعر …
گلچین زیباترین شعر در مورد اسم فرزانه
شعر در مورد اسم فرزانه شعر در مورد اسم فرزانه,شعر درباره اسم فرزانه,شعر در مورد نام فرزانه,شعر درباره اسم فرزانه,شعر در مورد اسم فرزانه,شعر در مورد نام فرزانه,شعر با اسم فرزانه,شعر برای …
گلچین زیباترین شعر در مورد انسانیت
شعر در مورد انسانیت شعر در مورد انسانیت,شعر در مورد انسانیت از مولانا,شعر در مورد انسانیت,شعر در مورد مرگ انسانیت,شعر کوتاه در مورد انسانیت,شعر نو در مورد انسانیت,زیباترین شعر در مورد انسانیت,شعری …
شعر در مورد آمدن رمضان
شعر در مورد آمدن رمضان,شعر در باره آمدن رمضان,شعر درباره امدن رمضان,اشعار درباره آمدن رمضان,شعر امدن رمضان,شعر در مورد آمدن رمضان,شعر در وصف آمدن رمضان,شعر آمدن ماه رمضان,شعر در باره آمدن رمضان,شعر درباره امدن رمضان,اشعار درباره آمدن رمضان,شعر در وصف آمدن رمضان
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد آمدن رمضان برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
ماه برکت زِ آسمان می آید
صوت خوش قرآن و اذان می آید
تبریک به مؤمنینِ عاشق پیشه
تبریک،بهار رمضان می آید
شعر در مورد آمدن رمضان
هر زمان افطار خود با آب که وا می کنم
دیده هایم را فقط از اشک دریا می کنم
علت بیچاره گی ام را خودم فهمیده ام
کم سحرها با خدای خویش نجوا می کنم
شعر در باره آمدن رمضان
آن قدر بیچاره هستم می نشینم روز و شب
در گناه افتادن خود را تماشا می کنم
جای این که مایۀ آرامش آقا شوم
با معاصی خون به قلب زار آقا می کنم
شعر درباره امدن رمضان
هی گناه و توبه و هی پشت هم شرمندگی
با خودم دارم چرا این قدر بد تا می کنم؟!
این چنین باشد برایم مرگ خیلی بهتر است
من که می دانم خودم را خوار و رسوا می کنم
اشعار درباره آمدن رمضان
با تمام رو سیاهی تا که می گویم حسین
در دل تو باز هم من خویش را جا می کنم
آب می بینم نمی نوشم، لبم می سوزد و
بیشتر یاد لب عطشان سقا می کنم
شعر امدن رمضان
یاد آن لحظه که هی می گفت مشکم واجب است!
مشک را من می رسانم، کار خود را می کنم
تیرها را با دل و جانم به چشمم می خرم
تا که خود را لایق دیدار زهرا می کنم
با لب تشنه به روی هستی خود پا گذاشت
عاقبت سر را به روی دامن زهرا گذاشت
شعر در مورد آمدن رمضان
مهمونی رفتنِ گدا پیش خدا لیاقته
یه بار دیگه پیش خدا بشی گدا سعادته
هر کی بودی، هرکی شدی اگه دوباره اومدی
خدا رو شاهد می گیرم شک نکنی عنایته
شعر در وصف آمدن رمضان
آنکه از فرط گنه ناله کند زار کجاست؟
آنکه زاغیار برد شکوه بر یار کجاست
باز ماه رمضان آمد و بر بام فلک
می زند بانگ منادی که گنه کار کجاست
شعر آمدن ماه رمضان
سفره رنگین و خدا چشم به راه من و توست
تاکه معلوم شود طالب دیدار کجاست
بار عام است خدا را به ضیافت بشتاب
تا نگوئی که در رحمت دادار کجاست
شعر در باره آمدن رمضان
مرغ شب نیمه شب دیده به ره می گوید
سوز دل ساز بود دیده بیدار کجاست
ماه رحمت بود ای ابر خطاپوش ببار
تا نگویند که آن وعده ایثار کجاست
شعر درباره امدن رمضان
حق به کان کرمش طرفه متاعی دارد
در و دیوار زند داد خریدار کجاست
آن خدائی که رحیم است و کریم است و غفور
گوید ای سوته دلان عاشق دلدار کجاست
من ژولیده به آوای جلی می گویم
آنکه با توبه ستاند سپر نار کجاست
اشعار درباره آمدن رمضان
گر که در این رمضان یار شدی،یادم کن
با خدا محرم اسرار شدی،یادم کن
در سحر ذکر نما در دل خود نام مرا
به دعا لحظه افطار شدی،یادم کن
شعر در وصف آمدن رمضان
فریاد بزن در دل خود یاد خدا را
یک بار دگر زمزمه کن نام خدا را
هرگاه نگاهت به افق ها نظری داشت
در بال سحر نیک ببین ماه خدا را
شعر در مورد آمدن رمضان
صد خنده بیارید و هزاران لبخند
صد شور بگیرید و بشاراتی چند
چون ماه خدا شده برای همگان
شیطان پر از فریب گشته در بند
شعر در باره آمدن رمضان
از راه رسید قافله ناب زمان
قرآن و دعا و ناله هنگام اذان
نجوای شبانه و سحر های سپید
صد مژده که مومنین آمد رمضان
شعر درباره امدن رمضان
اندر رمضان خاک تو زر می گردد
چون سنگ که سرمه ی بصر می گردد
آن لقمه که خورده ی درر می گردد
وان صبر که کرده ی گهر می گردد
اشعار درباره آمدن رمضان
رمضان آمد و آهسته صدا کرد مرا
مستعد سفـــر شهر خدا کرد مرا
از گلستان کرم طرفه نسیـمی بوزید
که سراپای پر از عطر و صفا کرد مرا
شعر امدن رمضان
حکمت روزه داشتـن بگـذار
باز هم گفته و شنیده شود
صبرت آمــوزد و تسلط نفـس
و ز تو شیطان تو رمیده شود
شعر در مورد آمدن رمضان
روزه هنگام سوال است و دعا
پر زدن با بال همت تا خدا
شهر یکرنگی و بی آلایشی
ماه تقصیر و گنه فرسایشی
شعر در وصف آمدن رمضان
عاشقان معشوق خود پیدا کنند
تا سحر در گوش او نجوا کنند
درد خود گویند با درمان خویش
با طبیب و یا انیس جان خویش
شعر آمدن ماه رمضان
ماه رمضان شد، مى و میخانه بر افتاد
عشق و طرب و باده، به وقت سحر افتاد
افطار به مى کرد برم پیر خرابات
گفتم که تو را روزه، به برگ و ثمر افتاد
با باده، وضو گیر که در مذهب رندان
در حضرت حق این عملت بارور افتاد
شعر در باره آمدن رمضان
ماه در خودنگری و خودکاوشی
لب فرو بستن ، نگفتن ، خاموشی
درک مسکین از دل و جان کردن است
زندگی همچون فقیران کردن است
شعر درباره امدن رمضان
روزه یعنی نفس خود پاک کن
قلب ابلیس درونت چاک کن
راه پرواز است سوی آسمان
ماه گردیدن بسان عاشقان
اشعار درباره آمدن رمضان
روزه ، تمرین کلاس زندگی
درس ایثار و خلوص و بندگی
روزه ، زنجیر هوا گسستن است
دیو و بت های درون بشکستن است
شعر در وصف آمدن رمضان
رمضان آمد و روان بگذشت
بود ماهی به یک زمان بگذشت
شب قدری به عارفان بنمود
این معانی از آن بیان بگذشت
شعر در مورد آمدن رمضان
امشب طلب عشق زِدلدار کنیم
شیطان رجیم را سر دار کنیم
امر فرجش اگر مهیا باشد
این ماه کنار یار افطار کنیم(انشاالله)
شعر در باره آمدن رمضان
سلامم بر تو ای ماه شریف و ماه بی همتا
درودم بر تو ای ماه عزیز خالق یکتا
سلامم بر تو ای ماه دعا ای ماه آمرزش
درودم بر تو ای ماه ثنا ای ماه آمرزش
شعر درباره امدن رمضان
سلامم بر تو ای ماه ورع ای ماه استغفار
درودم بر تو ای ماه نماز و ماه استغفار
سلامم بر تو ای ماه فضیلت ماه آزادی
درودم بر تو ای ماه عزیمت ای مه شادی
اشعار درباره آمدن رمضان
سلام بر تو ای ماه هدایت ای مه ایمان
درودم برتو ای ماه عنایت ای مه سبحان
سلامم بر تو ای ماه تلاوت ای مه فرقان
درودم بر تو ماه شهادت ای مه قرآن
شعر امدن رمضان
سلامم بر تو ای ماه مبارک ماه وعظ و پند
درودم بر تو ای ماه سالک ای مه پیوند
سلامم بر تو ای ماه ولایت ای مه والا
درودم بر تو ای ماه سعادت ای مه رعنا
شعر در مورد آمدن رمضان
سحر بخیز تجدید وضو کن
به آب توبه خود را شستشو کن
اگر خواهی شوی پاک از پلیدی
به درگاه خدای خویش رو کن
شعر در وصف آمدن رمضان
به شکر نعمتش تا می توانی
لبت را آشنا با ذکر او کن
در رحمت به رویت کرده حق باز
به او رو آور و دفع عدو کن
شعر آمدن ماه رمضان
گدای درگه حق شو به عالم
گدایی گر کنی با آبرو کن
هرآنچه درد دل داری به عالم
سحر با حقتعالی گفتگو کن
اگر خواهی تو فیض از محضرحق
از او توفیق طاعت آرزو کن
شعر در باره آمدن رمضان
با سنگ هر گناه پرم را شکسته ام
آه ای خدا ، خودم کمرم را شکسته ام
نه راه پیش مانده برایم نه راه پس
پلهای امن پشت سرم را شکسته ام
شعر درباره امدن رمضان
من دانه دانه اشک خودم را فروختم
نرخ طلایی گهرم را شکسته ام
دیگر مرا نشان خودم هم نمی دهند
آیینه های دور و برم را شکسته ام
اشعار درباره آمدن رمضان
دنیا شکست خورده تر از من ندیده است
حالا به سنگ خورده ، سرم را شکسته ام
آرام کن مرا و در آغوش خود بگیر
حالا که بغض شعله ورم را شکسته ام
شعر در وصف آمدن رمضان
راهم بده به باغهای شجرهای طیبه
من توبه کرده ام ، تبرم را شکسته ام
حالا ببین که به غیر از گدا شدن
در پیشگاه تو هنرم را شکسته ام
شعر در مورد آمدن رمضان
با نام خدا که هر چه داریم از اوست
آماده شوم کنم اطاعت از دوست
ماه رمضان که بزم طاعت بر پاست
در محضر او ادب نمودن نیکوست
شعر در باره آمدن رمضان
روزه یعنی مشق درس زندگی
اندکی تهذیب نفس و بندگی
روزه داران چون رها از شهوتند
در تفکر ماورای لذتند
شعر درباره امدن رمضان
تشنگی یا ضعف و میلی دلپذیر
روزه داران را نمی سازد اسیر
آدمی در روزه حتی از حلال
می کند دوری به امر ذوالجلال
اشعار درباره آمدن رمضان
پس چنین فردی که دارد نان و آب
لیکن از آنها نماید اجتناب
کی خورد از دیگران مال حرام؟
کی کثافت می خورد جای طعام؟
شعر امدن رمضان
روزه انسان را تکامل می دهد
روح آدم را تعادل می دهد
شعر در مورد آمدن رمضان
روزه درسی از برای زندگی است
بهترین حالت برای بندگی است
روزه یعنی دوره ای اندرز و پند
آشنایی با فقیر و مستمند
شعر در وصف آمدن رمضان
روزه یعنی وعده ای کمتر خوریم
غصه اما از غمی دیگر خوریم
پس همان یک وعده را با یک فقیر
کرده قسمت تا شود آن بنده سیر
شعر آمدن ماه رمضان
روزه ذهن آدمی تابان کند
آشنا با درد محرومان کند
شعر در باره آمدن رمضان
در این ماهی که روزش روزه هستی
کنار سفره ی رحمان نشستی ،
در آن ساعت که سائل را جواب است
دعای روزه داران مستجاب است ،
شعر درباره امدن رمضان
پس از ذکر و نمازت قبل افطار
که گردد نور رحمانی پدیدار ،
در آن حالت که سیمت شد بحق وصل
دعا کردی به هر اهل و به نا اصل ،
اشعار درباره آمدن رمضان
دعا کن بنده را هم از محبت
که گردم چون شما اهل سعادت
خدا بخشاید از رحمت گناهم
نماید حضرت مهدی(عج) نگاهم
شعر در وصف آمدن رمضان
آمد شهر صیام، سنجق سلطان رسید
دست بدار از طعام مایده جان رسید
جان ز قطعیت برست، دست طبیعت ببست
قلب ضلالت شکست لشکر ایمان رسید
شعر در مورد آمدن رمضان
لشکر «والعادیات» دست به یغما نهاد
ز آتش «و الموریات» نفس به افغان رسید
البقره راست بود موسی عمران نمود
مرده از و زنده شد چونک به قربان رسید
شعر در باره آمدن رمضان
روزه چون قربان ماست زندگی جان ماست
تن همه قربان کنیم جان چون به مهمان رسید
صبر چو ابریست خوش، حکمت بارد ازو
زانک چنین ماه صبر بود که قرآن رسید
شعر درباره امدن رمضان
نفس چون محتاج شد روح به معراج شد
چون در زندان شکست جان بر جانان رسید
پرده ظلمت درید، دل به فلک بر پرید
چون ز ملک بود دل باز بدیشان رسید
اشعار درباره آمدن رمضان
زود از این چاه تن دست بزن در رسن
بر سر چاه آب گو: یوسف کنعان رسید
عیسی چو از خر برست گشت دعایش قبول
دستبشو کز فلک، مایده و خوان رسید
دست و دهان را بشو، نه بخور و نی بگو
آن سخن و لقمه جو، کان به خموشان رسید
شعر امدن رمضان
میبسازد جان و دل را بس عجایب کان صیام
گر تو خواهی تا عجب گردی، عجایب دان صیام
گر تو را سودای معراجست بر چرخ حیات
دانک اسب تازی تو هست در میدان صیام
شعر در مورد آمدن رمضان
هیچ طاعت در حبان آن روشنی ندهد تو را
چونک بهر دیده دل کوری ابدان صیام
چونک هست این صوم نقصان حیات هر ستور
خاص شد بهر کمال معنی انسان صیام
شعر در وصف آمدن رمضان
چون حیات عاشقان از مطبخ تن تیره بود
پس مهیا کرد بهر مطبخ ایشان صیام
چیست آن اندر جهان مهلکتر و خونریزتر
بر دل و بر جان و جا خون خواره شیطان صیام
شعر آمدن ماه رمضان
خدمتخاص نهانی تیز نفع و زود سود
چیست پیش حضرت درگاه این سلطان؟ صیام
ماهی بیچاره را آب آنچنان تازه نکرد
آنچ کرد اندر دل و جانهای مشتاقان صیام
شعر در باره آمدن رمضان
در تن مرد مجاهد در ره مقصود دل
هست بهتر از حیوه صد هزاران جان صیام
گرچه ایمان هست مبنی بر بنای پنج رکن
لیک و الله هست از آنها اعظم الارکان صیام
شعر درباره امدن رمضان
لیک در هر پنج پنهان کرده قدر صوم را
چون شب قدر مبارک هستخود پنهان صیام
سنگ بی قیمت که صد خروار ازو کس ننگرد
لعل گرداند چو خورشید درون کان صیام
اشعار درباره آمدن رمضان
شیر چون باشی که تو از روبهی لرزان شوی
چیره گرداند تو را بر بیشه شیران صیام
بس شکم خاری کند آنکو شکم خواری کند
نیست اندر طالع جمع شکم خواران صیام
شعر در وصف آمدن رمضان
خاتم ملک سلیمانستیا تاجی که بخت
مینهد بر تارک سرمای مختاران صیام
خنده صایم به است از حال مفطر در سجود
زانک میبنشاندت بر خوان الرحمن صیام
شعر در مورد آمدن رمضان
در خورش آن بام تون، از تو به آلایش بود
همچون حمامت بشوید از همه خذلان صیام
شهوت خوردن ستاره نحس دان تاریک دل
نور گرداند چو ماهت در همه کیوان صیام
شعر در باره آمدن رمضان
هیچ حیوانی تو دیدی روشن و پر نور علم
تن چون حیوانست مگذار از پی حیوان صیام
شهوت تن را تو همچون نیشکر در هم شکن
تا درون جان ببینی شکر ارزان صیام
شعر درباره امدن رمضان
قطره تو، سوی بحر کی توانی آمدن؟!
سوی بحرت آورد چون سیل و چون باران صیام
پای خود را از شرف مانند سر گردان به صوم
زانک هست آرامگاه مرد سر گردان صیام
اشعار درباره آمدن رمضان
خویشتن را بر زمین زن درگه غوغای نفس
دست و پایی زن که بفروشم چنین ارزان صیام
گرچه نفست رستمی باشد مسلط بر دلت
لزر بر وی افکند چون بر گل لرزان صیام
شعر امدن رمضان
ظلمتی کز اندرونش آب حیوان میزهد
هست آن ظلمتبه نزد عقل هشیاران صیام
گر تو خواهی نور قرآن در درون جان خویشتن
هست سر نور پاک جمله قرآن صیام
شعر در مورد آمدن رمضان
بر سر خوانهای روحانی که پاکان شستهاند
مر تو را همکاسه گرداند بدان پاکان صیام
روزه چون روزت کند روشن دل و صافی روان
روز عید وصل شد را ساخته قربان صیام
شعر در وصف آمدن رمضان
در صیام ار پا نهی شادی کنان نه با گشاد
چون حرامت و نشاید پیش غنا کان صیام
زود باشد کز گریبان بقا سر بر زند
هر که در سر افکند ماننده دامان صیام
شعر آمدن ماه رمضان
دل گرسنه عید تو شد چون رمضان
وز عید تو شد شاد و همایون رمضان
شعر در باره آمدن رمضان
شکرانه آنکه روزه خوردم رمضان
در عید نماز بی طهارت کردم
شعر درباره امدن رمضان
ماه شعبان منه از دست قدح کاین خورشید
از نظر تا شب عید رمضان خواهد شد
اشعار درباره آمدن رمضان
زان می عشق کز او پخته شود هر خامی
گر چه ماه رمضان است بیاور جامی