گلچین زیباترین شعر در مورد هجرت

گلچین زیباترین شعر در مورد هجرت

شعر در مورد هجرت شعر در وصف هجرت,شعر در مورد هجرت,شعر در مورد هجرت پیامبر,شعری در مورد هجرت,شعر درباره هجرت,شعر درباره هجرت پیامبر,شعری درباره هجرت,شعر درباره ی هجرت پیامبر,شعر هجرتنی,شعر هجرتنی حبیبتی,شعر …

گلچین زیباترین شعر در مورد جزیره کیش

گلچین زیباترین شعر در مورد جزیره کیش

شعر در مورد جزیره کیش شعر در مورد جزیره کیش ,شعر درباره جزیره کیش,شعر برای جزیره کیش,شعر در باره جزیره کیش,شعر با جزیره کیش,شعر درمورد جزیره کیش,شعر با کلمه جزیره کیش,شعر با …

گلچین زیباترین شعر در مورد خاله

گلچین زیباترین شعر در مورد خاله

شعر در مورد خاله شعر در مورد خاله ،شعر در مورد خاله ها،شعر در مورد خاله بازی،شعری در مورد خاله،شعر در مورد دختر خاله،شعر زیبا در مورد خاله،شعر در مورد مرگ خاله،شعر …

شعر در مورد اتاق

شعر در مورد اتاق ، شعر اتاق ، شعر در مورد اتاق من ، شعر زیبا در مورد اتاق

در این مطلب از سایت جسارت سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد اتاق برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

نه خودت را دارم

نه دست هایت را

و نه حتی تکه آرامی  از صدایت را

غروب که می شود

یادت را در خودم می ریزم

و دست در دست خیالت

به خیابان می زنم

و خرده ریزه های جفتی همرنگ می خرم

برای این اتاق ساده نیمه عریان

که یک شب آمدنت را

با ماندن اشتباه گرفته بود

ای کسی که با منی و مرا جا گذاشته ای

خانه تو کجای این شهر می تواند باشد؟

کجای این شهر ؟

شعر در مورد اتاق من

بمان

نه برای من

برای این کوچه

که انتهای آن

در سپیده و انتظار گم می شود

برای این خانه

با دلتنگی هایی که از پیراهن زنانه اش می ریزد

برای این اتاق

با دنده های شکسته در زخم بی کسی

برای عشق

که در قهوه ای چشم های تو عریان می شود

متن در مورد بی قراری

گاهی آدم ها دلگیرند و دلتنگ

آرام میخزند کنجِ اتاق شان با یک بغل تنهایی ؛

گاهی تا اطلاع ثانوی تعطیل اند ؛

لطفا بعدا مزاحم شوید

شعر کودکانه درمورد اتاق من

تنها در خلوت اتاق

با هر چیزی می شود حرف زد

با میز

با دفتر تلفن

با گل های شمعدانی

با هر چه که هست…

اما من دیوانه ام

میان این همه هست

با تو حرف می زنم که نیستی …

شعر در مورد اتاق

دیروز

وقتی کسی در حضور من

اسم تو را بلند گفت

طوری شدم

که انگار گُل رُزی از پنجره ی باز

به اتاق پرت شده باشد

شعر در مورد اتاق عمل

یک‌رنگی ات بیقرارم می کند

در اتاقی که

پنجره اش رو به دوربین های مخفی باز می شود

و نور می گیرد از چراغ قوه سربازی

که عاشقی های مرا می پاید

شعر در مورد اتاق خالی

اینکه با تو باشم

و با من باشی

و با هم نباشیم؛

جدایی همین است.

اینکه یک خانه ما را در بر بگیرد،

اما یک ستاره ما را در خود جای ندهد،

جدایی همین است.

اینکه قلبم اتاقی باشد خاموش کننده صداها

با دیوارهای مضاعف

و تو آن را به چشم نبینی،

جدایی همین است.

شعر درباره اتاق

به من ایمان بیاور

در یک لحظه می توانم

تنها یک لحظه

خورشید را به آغوشت بیاورم

و ماه را به اتاقت

شعر درباره اتاق عمل

می آیی و چون چاقویی

روزم را به دو نیم می کنی.

می روی

پاره های تنم

در اتاقم می ماند…

شعری در مورد اتاق

آنقدر که دنیا را ریاضی می بینی

محاسبه بلد نیستم

بگو چقدر می ارزد

شکوفه ای که رو به تنهایی این اتاق

تبسم کرده؟

شعر در مورد پنجره اتاق

وای، باران؛

باران،

شیشه پنجره را باران شست .

از دل من اما،

چه کسی نقش تو را خواهد شست؟

آسمان سربی رنگ،

من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ .

می پرد مرغ نگاهم تا دور،

شعر درباره پنجره اتاق

بیا و به این‌ها بگو

کم خودشان را

به پنجره اتاقم بکوبند!

بگو آن طرف پنجره

شمع نیست

دل من است که آتش گرفته!

اصلا

آن روز که روسری گلدارت را سرت کردی

فکر بی‌تابی این همه پروانه نبودی!؟

شعر در مورد اتاق خواب ، اتاق خواب من ، شعر جدید در مورد اتاق خواب

شعر نو درباره اتاق

نبودنت

نقشه ى خانه را عوض کرده است

و هرچه مى گردم

آن گوشه ى دیوانه ى اتاق را پیدا نمى کنم 

احساس مى کنم

کسى که نیست

کسى که هست را

از پا درمى آورد.

شعر اتاق علیرضا آذر

گاهى صبح

نبودنت، درد مى کند

و خورشید

آنقدر بى رحمانه در اتاق مى پاشد

که جاى خالى ات

برملا شود

متن شعر اتاق علیرضا آذر

کاش جاى آینه اتاقت بودم

تا تو را هر صبح و شام تمام قد می‌دیدم

دانلود شعر اتاق علیرضا آذر

دلم

مسافر خواب آلود

در آن اتاق خیال اندود

چو روح کهنه‌ء سرگردان

هنوز می پلکد حیران

به جست و جوی کسی شاید

که از کنار تو می آید.

شعر نو در مورد اتاق از امیر هدایتی

عشق من

اگر رخستی دهی

می شود در این اتاق تنگ

گوشه ی اتاقمان کنار چوب رخت

عکس باغ را

در یمان قاب شیشه ای بیاوریم

باغ را صدا کینم

و به جای پرده ی حریر

پای باد را به خانه وا کنیم

گاه پیش هم نشسته خوب و بد سوا کینم

گاه در حیاط کوچه کفش بچگی به پا کنیم

هر کجا

به هر طرف نظر کنیم

گربه ای اگر پرنده ای گرفت

پاسبان خبر کنیم

وقتی ابر در میان آسمان دراز می کش

بر خلاف دیگران به جای حرف های مفت

شعر های تازه ی درخت را کنار پنجره

در سفال نیلی خیال

……

آخرین بروز رسانی در : چهارشنبه 6 شهریور 1398

کپی برداری از مطالب سایت با ذکر نام جسارت و لینک مستقیم بلا مانع است.