همه چیز درباره آشنایی با علائم و درمان اختلال وسواس فکری
زردچوبه و موهای زائد
رابطه تاثیر زردچوبه و موهای زائد صورت چیست رابطه تاثیر زردچوبه و موهای زائد صورت چیست در سایت جسارت زردچوبه و موهای زائد ، زردچوبه و موهای زائد ، زردچوبه و موهای …
هر مشکل ناخن ، نشان از یک بیماری دارد
هر مشکل ناخن ، نشان از یک بیماری دارد مشکل ناخن,بیماری مشکل ناخن,مشکل ناخن در بارداری,علائم مشکل ناخن,درمان مشکل ناخن,درمان مشکل ناخن با طب سوزنی,مواد غذایی مناسب برای درمان مشکل ناخن,مشکل ناخن …
آنچه از عوارض یبوست و چگونگی رفع آن باید بدانیم
آنچه از عوارض یبوست و چگونگی رفع آن باید بدانیم یبوست,بيماري یبوست,یبوست در بارداري,علائم یبوست,درمان یبوست,درمان یبوست با طب سوزني,مواد غذايي مناسب براي درمان یبوست,یبوست را چگونه درمان کنيم,یبوست در کودکان,یبوست در …
وسواس
وسواس فکری ,وسواس فکری چیست,وسواس فکری شدید,وسواس فکری در کودکان,وسواس فکری عذاب وجدان,وسواس فکری ترس از مرگ,وسواس فکری مذهبی
توضیحاتی در مورد وسواس
همه انسانها ممکن است افکار وسواسمانندی داشته باشند، برای نمونه کنترل کنند که آیا اجاق را خاموش کردهاند یا نکردهاند یا به چاههای فاضلاب نزدیک نشوند. اما اگر چنین وسواسی مانع زندگی عادی شما باشد، به عنوان یک بیماری شناخته میشود. این اختلال چیزی نیست که تنها شما دچار آن باشید و در این زمینه شما می توانید از کمکهایی برخوردارشوید.در این مطلب از سایت جسارت در مورد وسواس صحبت میکنیم امیدواریم مورد توجه قرار بگیرد.
اختلال وسواس فکری
اختلال وسواس فکری یا عملی ، یک اختلال اضطرابی مزمن است که با اشتغال ذهنی مفرط درمورد نظم و ترتیب و امور جزئی و همچنین کمالطلبی همراه است، تا حدی که به از دست دادن انعطافپذیری، صراحت و کارایی میانجامد
علائم وسواس
در اختلال وسواسی-فکری عملی افکار وسواسگونه و اضطرابآور و ترس با وسواسهای عملی همراه میشود. این وسواسهای عملی کارهایی وسواسگونه هستند که شخص برای کوشش در راه کاهش وسواسهای فکری خود انجام میدهد. این کردارها تکراری و کلیشهای و تا اندازهای غیرارادی هستند. طبق راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی 5-DSM، اختلال وسواسی -جبری و اختلالات مرتبط شامل اختلال وسواسی- جبری OCD، اختلال بدریخت انگاری بدن، اختلال ذخیرهسازی، اختلال کندن مو، اختلال خراشیدن پوست، اختلال وسواسی -جبری و اختلالات ناشی از مواد/دارو، اختلال وسواسی-جبری و اختلالات مرتبط ناشی از بیماری طبی، اختلال وسواسی-جبری و اختلالات مرتبط معین دیگر و اختلال وسواسی-جبری و اختلالات مرتبط نامعین میباشد.
انواع وسواس
طبق ملاکهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی برای اختلال وسواسی، به دو گونه فکری و عملی تعریف میشود.
نشانه های وسواس فکری
A. وجود وسواسهای فکر یا عملی یا هر دو وسواسهای فکری : ۱. افکار، تمایلات یا تصورات راجعه و پایداری که در دورهای از اختلال، به شکل مزاحم و ناخواسته تجربه شده و در اکثر افراد موجب اضطراب یا ناراحتی عمده گردند. ۲. فرد تلاش میکند این افکار، تمایلات یا تصورات را نادیده گرفته یا سرکوب کند یا با پرداختن به افکار یا فعالیتهای دیگر (مثل انجام یک وسواسی عملی)، خنثی سازد.
نشانه های وسواس عملی
وسواسها شامل احساس، اندیشه یا تصویر ذهنیِ مزاحم است و اجبار شامل رفتاری آگاهانه و عودکنندهاست. ریشه بیماری وسواسی اضطراب است و بیماری به دو شکل فکری و عملی بروز میکند. چنانچه بیمار در برابر انجام عمل وسواسی مقاومت کند، اضطرابش بیشتر میشود. گاهی اوقات کودکان هم دچار وسواسیگری میشوند که معمولاً نشانههای آن رفتارهای پرخاشگرانه، تکرار کلمات یا لجبازی با اطرافیان است. فرد مبتلا به اختلال وسواسی فکری عملی برای کاهش اضطراب خود که ناشی از فکر مزاحم است، فعالیت دیگری انجام میدهد که اضطراب او را کاهش دهد که این شدت اختلال کمک کند. تحقیقات نشان میدهد بین یک تا سه درصد جامعه ممکن است به اختلال وسواسی فکری عملی مبتلا باشند
وسواس چیست
وسواس عقده، هیجان یا تکانهای است عصبی (ایمپالس) که به شکلی متوالی برخلاف میل بیمار از شکل ناخودآگاه به صورت خودآگاه درآمده و باعث ایجاد پالسهای عصبی خاص میشود تا در او ناراحتی و اضطراب برانگیزد و در نتیجه فرد برای رهایی از آن فشار عصبی، اقدام به انجام عملی خاص کند. مثل شستشوی مکرّر دستها یا شمارش چندبارهٔ پول یا کلمات و حروف و غیره. در جواب چنین حملهای معمولاً شخص میکوشد از آن بگریزد و آن فکر خاص را از ذهن خود بیرون کند یا آن را با عمل و فکر دیگری جایگزین نماید و البتّه آگاهی دارد که این وسوسهها مزاحم ذهن او هستند و برخلاف تزریق افکار، از خارج تحمیل نمیشوند.
ابتلا به وسواس
هرچند دلایل ابتلاء به اختلال وسواسهای جبری(OCD) کاملاً شناختهشده نیست، اما موارد زیر تأثیر زیادی در ابتلاء به این بیماری دارد: تغییرات جسمی و بدنی؛ محیط؛ کمبود سروتونین؛ سابقه خانوادگی؛ زندگی پر از استرس. مردان و زنان به یک اندازه ممکن است به اختلال وسواسیِ جبری مبتلا شوند. اما ابتلاء به این اختلال در مردان عمدتاً در سنین پایینتری نسبت به زنان روی میدهد. احتمال تطابق در دوقلوهای همسان بالاتر است. وراثت عاملی برای وقوع وسواسی است؛ بهطوریکه اگر کسی در خانواده دارای پدر و مادر وسواسی باشد، احتمال اینکه فرزند نیز به وسواس مبتلا بشود، وجود دارد.
عوارض وسواس
تأثیرات وسواسی گری (OCD) بر روی زندگی فرد مبتلا اتلاف وقت عدم توانایی در تمرکز حواس و ایجاد حواسپرتی؛ بازماندن از کارهای اصلی (ازجمله تحصیل علم و مطالعه و درس خواندن و بهدنبال آن افت تحصیلی)؛ خسته شدن ذهن و بیحوصله شدن فرد برای فکر کردن دربارهٔ موضوعات مهم و اساسیِ زندگی و تحصیلی؛ مشکل در برقرای ارتباط و کاهش کیفیت زندگی
درمان وسواس
اکثر افرادی که مبتلا به اختلال وسواسی جبری میشوند، در مراحل اولیه برخی از علایم این بیماری را بهطور خفیف تجربه میکنند و میتوان از تشدید علایم در برخی از آنها پیش از آنکه بهطور کامل دچار بیماری شوند جلوگیری کرد. درمان اختلال وسواسی اجباری ازجمله درمان وسواسی فکری شامل سه مرحلهٔ رواندرمانیِ شناختیِ رفتاری، رفتاردرمانی و دارودرمانی است. درمانهای رفتاری اختلال وسواسی اجباری شامل پیشگیری از عادات و رویارویی است. در مرحلهٔ پیشگیری از عادات، یک متخصص به فرد بیمار مبتلا به وسواسی کمک میکند تا در بازههای زمانی طولانی و طولانیتری از رویارویی با شرایط استرسزایی قرار بگیرد که در آن احساس اجبار برای انجام کاری را میکند که استرس و اضطراب او را از بین میبرد. در این شرایط، بیمار اصطلاحاً با خود درگیر میشود و هرچهقدر که زمان میگذرد و او بیشتر به انجام آن کار احساس نیاز میکند، او همچنان در مقابل میل وسواسی ایستادگی میکند تا مرحلهای که دیگر هیچ اجباری برای انجام آن کار خاص احساس نکند. نمونهٔ جالبی از درمان رویارویی و جلوگیری از پاسخ درمورد بیماری اتفاق افتاد که حساسیت شدیدی به رنگ قرمز داشت. او در منزل خود، هیچ شیء یا وسیلهای به رنگ قرمز نگهداری نمیکرد و به هیچ وسیلهٔ قرمزرنگی هم دست نمیزد. پزشک روانشناس از او درخواست کرد تا گوشی تلفن همراه قرمزرنگش را بردارد و برای مدت ۱۰ دقیقه در دست نگاه دارد. بیمار در ابتدا از این کار خودداری میکرد. در مرحلهٔ بعد و وقتی با اجبار پزشک روبهرو شد، دست خود را بهسمت گوشی برد، اما نتوانست آن را لمس کند. پزشک در یک برخوردِ تقریباً خشن، او را وادار کرد تا به گوشی دست بزند. بیمار چشمان خود را بست و به گوشی قرمزرنگ دست زد. در مرحلهٔ بعد، پزشک او را وادار کرد که گوشی را بردارد و در دست نگاه دارد. او گوشی را با زحمتِ فراوان برداشت و پس از لحظهای دوباره روی میز گذاشت، اما بر اثر اصرار پزشک، مجدداً آن را برداشت و با چشمان بسته، بهمدت ۱۰ دقیقه در دست نگاه داشت. با گذشت زمان، بیمار کمکم به در دست نگاه داشتن گوشی قرمزرنگ عادت کرد و یادگرفت که چشمان خود را هم باز کند و گوشی قرمزرنگ را بنگرد. این فرایند بهمدت ۳۰ دقیقه بهطول انجامید و از همین لحظه بود که بیمار مبتلا به اختلال وسواسی اجباری، حساسیت خود به رنگ قرمز را از دست داد، و البته با توجه به اینکه مدتی نیز تحت دارودرمانی بود، تا حدود زیادی بهبود یافت. به گفتهٔ پژوهشگران و پزشکان، درمان رویارویی و پیشگیری از پاسخ در یک فرایند ۲۰ تا ۹۰ دقیقهای اتفاق میافتد و احساس اجبار برای انجام کاری که از اضطراب جلوگیری میکند، حداکثر ۹۰ دقیقه بهطول میانجامد؛ در نتیجه بیمار درصورتیکه بتواند ۹۰ دقیقه در برابر فکر وسواسیِ خود مقاومت کند، بر بخش اعظمی از بیماری خود غلبه کردهاست
درمان دارویی وسواس
درمان دارویی برای اختلال وسواسی اجباری نیز یکی از مراحل مهم در فرایند بهبودی بیمار است. برای درمان اختلال وسواسی اجباری از گروهی از داروها که اصطلاحاً آنها را مهارکنندهٔ انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIها)مینامیم استفاده میشود. این داروها مقدار ترشح سروتونین در مغز را افزایش میدهند. در مغز بیماران مبتلا به اختلال وسواس اجباری، سروتونین بسیار کمی ترشح میشود یا مقدار ترشح شده توسط عصبهای پیش سیناپس جذب و نابود میشود. این داروها همانطور که از نامشان پیداست، از بازجذب یا دفع سروتونین در مغز جلوگیری میکنند. این دفع در محل سیناپسها اتفاق میافتد یعنی جایی که سلولهای عصبی (نورونها) به یکدیگر متصل هستند. سروتونین یکی از مواد شیمیایی در مغز است که پیامهای عصبی را از یک نورون به نورون دیگر در طول سیناپسها منتقل میکند. از این داروها در درمان افسردگی، اضطراب و سایر اختلالات خلقی نیز استفاده میشود. SSRIها میزان تراکم سروتونین در سیناپسها را افزایش میدهند. آنها این کار را با جلوگیری از بازجذب سروتونین در سلول عصبی که یک پالس مغزی را منتقل میکند انجام میدهند. بازجذب سروتونین عامل پایان یافتن تولید سروتونین جدید است. از جمله داروهای رایجی که برای درمان اختلال وسواس اجباری تجویز میشوند و در گروه SSRIها جای میگیرند، میتوان به فلوکستین (Fluoxtine)، سرترالین (Sertraline)، سیتالوپرام (Citalopram)، پاروکستین (Paroxetine) و اسیتالوپرام (Escitalopram) اشاره کرد. در درمان اختلال وسواس اجباری همچنین از داروییهایی چون اولانزاپین (Olanzapine) و رسپریدون (Respridone) استفاده میشود. این گروه از داروها معمولاً بازخورد بسیار خوبی در درمان اختلال وسواس اجباری میدهند و اثرات جانبی بسیار کمی دارند. سردرد، کمخوابی، اسهال و هیجان از جمله اثرات جانبی این داروها هستند.
سندروم یا اختلال وسواس
سندروم یا اختلال وسواسی،OCD (obsessive compulsive disorder)، نوعی بیماری است که باعث افکار اجباری در سر شخص مبتلا میشود و می تواند به عمل اجباری بیانجامد. اگر این رفتار اجباری بیش از یک ساعت در روز را به خود اختصاص دهد یا به بدتر شدن کیفیت زندگی شما بیانجامد، می تواند نشانهی این باشد که شما مبتلا به اختلال وسواس هستید. این بیماری غالبا در دوران کودکی یا نوجوانی آغاز میشود و دستکم دو در صد مردم سوئد به آن مبتلا هستند. معمولا شخص مبتلا به این بیماری از رفتار خود آگاه است و می خواهد آن را ترک کند ولی به علت دلهره و دیگر احساسات آزار دهنده که حاصل عدم اطاعت از ” اجبار” است ، در این کار موفق نمیشود. سندروم وسواس معمولا با سندروم تورت، tourette، همراه است.
تاثیر وسواس در زندگی
اشخاص مبتلا به سندروم وسواسی به شدت به داشتن کنترل بر امور و روتین نیازمند هستند. امری عادی است که شخص مبتلا از خودش و رفتار خودش شرمسار باشد و از این روز خود را منزوی می کند. به علت مشغول بودن به افکار و کنترلهای خود، او ممکن است غالبا دیرکرد داشته باشد و یا نتواند سروقت از خانه برود. شستن بیش از حد خود می تواند باعث مجروح و سرخ شدن دستها شود. زندگی کردن همزمان با داشتن وسواس فکری و وسواس عملی اختیاری نیست. افکار و احساسات آزاردهنده از شخصیت فرد سرچشمه نمیگیرد بلکه ناشی از بیماری است. ضروری است که خویشاوند شخص مبتلا به اختلال وسواس او را گناهکار نشمارد چرا که این کار اضطراب او را افزایش خواهد داد.
برطرف شدن وسواس
اگر شما به علت وضعی که دارید دچار اضطراب شدیدی هستید و یا ادارهی زندگی روزمره برایتان دشوار است می توانید از کمک حرفهای برخوردار شوید. نخست با مرکز درمانی یا یک درمانگاه روانپزشکی سرپایی تماس بگیرید و اگر سن شما کمتر از ۱۸ سال است می توانید با درمانگاه نوجوانان، درمانگاه مدرسه یا نهاد روانپزشکی کودکان و نوجوانان، BUP، نیز تماس بگیرید. برداشتن گام نخست در صورتیکه فردی از نزدیکان به این کار تشویق و از آن پشتیبانی کند، می تواند آسانتر احساس شود. معالجه می تواند رواندرمانی یا درمان بوسیلهی دارو و یا هردوی آنها باشد. تجربه نشان داده که رفتار درمانی شناختی (KBT) نتایج خوبی می دهد و این گونه روان درمانی عبارت از این است فرد مبتلا گام به گام با آنچه که آزاردهنده است روبرو شود و در برابر اعمال اجباری یعنی وسواس عملی ایستادگی نماید تا با گذشت زمان اضطرابش کاهش یابد. تمرینات آرام بخش و فعالیت فیزیکی نیز می تواند در این زمینه کمکی برای بهبود باشد.
وسواس در خانم ها
یک خانم به عنوان همسر و مادر در زندگی خانوادگی در کانون خانواده میتواند تاثیرگذاری زیادی داشته باشد و در این خصوص وسواس میتواند باعث پیامدهایی در زندگی خانوادگی او شود و بر روی همسر و فرزندان و زندگی خصوصی و خانوادگی و اجتماعی و آینده آنان موثر باشد. وسواس در زندگی مشترک ممکن است به صورت وسواس فکری و خیانت وجود داشته باشد و فرد مدام این احساس را داشته باشد که همسرش به او خیانت میکند و همین شکل میتواند یکی از دلایل از هم پاشیدگی کانون خانواده شود. وسواس میتواند به صورت احساس تحقیر و گناه در کارها و اعمال خطا و اشتباهاتی که در زندگی رخ داده بروز کند که در این حالت فرد هر اشتباهی از جانب هر یک از اعضا هم که باشد خود را مقصر میداند گناه را به گردن خود میاندازد. مادران و خانمهای وسواسی حساس و کمال جو هستند و به صورت ناخودآگاه زمینه را برای وسواسی شدن فرزندشان آماده میکنند. در حقیقت این بانوان بسیار ضابطهمندند و همه چیز را دقیق و کامل و مطلوب میخواهند بههمین جهت انعطاف کمتری در زندگی و تربیت فرزندان دارند و همین نحوه تربیت خشک و مقرراتی در پیدایش بیماری وسواس در فرزندانشان بسیار موثر میباشد. مادرانی که بیش از حد سرزنش، تنبیه و تحقیر میکنند میتوانند وسواس در کودکانشان را در آینده زمینهسازی نمایند.
وسواس یک اختلال اکتسابی
وسواس در حقیقت زیرشاخهای از اختلال اضطراب است زمانی که فرد با اضطراب درگیر میشود. اضطراب درگیر میشود اضطراب او را به سمت وسواس سوق میدهد. درخصوص عوامل ایجاد کننده وسواس نقش ژنتیک وارثی بودن آن بسیار پررنگ میباشد و عوامل دیگر از قبیل عوامل تربیتی، رفتاری و اجتماعی، تحقیر کودک، عدم امنیت در دوران کودکی، سختگیری بیش از حد والدین در تربیت فرزندان، ایرادگیری و ملامت کودک نیز میتوانند زمینه را برای ایجاد بیماری وسواس مهیا کنند. در این خصوص باید گفت اگر شما سالها در کنار فردی زندگی کنید که وسواس داشته باشد احتمال اینکه از راه یادگیری فرد شروع به رفتار وسواسگونه و عجیب بکند خیلی زیاد است. به عنوان مثال افراد نظامی عادت کردهاند. سر وقت بیدار شود صبحانه بخورند و به کارهای روزمرهشان برسند در حقیقت فرزندان این افراد دقیقاً شبیه خودشان رفتار میکنند و الگوبرداری در وسواس به همین شکل است و این ویژگی باعث شده انعطاف این افراد در مقابل همه چیز کم و کمتر شود و در نهایت کودکان در محیط خانواده خود این ویژگی را کسب کرده و به این شکل وسواس از سمت خانواده به کودک منتقل خواهد شد.