همه چیز درباره آشنایی با علائم و درمان اختلال وسواس فکری
بهترین راه برای تمیز کردن گوش
بهترین راه برای تمیز کردن گوش خواص تمیز کردن گوش,فواید تمیز کردن گوش,تمیز کردن گوش درمانی,خاصیت تمیز کردن گوش,خواص تمیز کردن گوش درمانی,خواص تمیز کردن گوش برای پوست,خواص تمیز کردن گوش برای …
علت و درمان دیسک گردن خفیف و سرگیجه و سردرد چیست
دیسک گردن دیسک گردن ,دیسک گردن چیست,دیسک گردن به انگلیسی,دیسک گردن و درمان,دیسک گردن ویکی پدیا,دیسک گردن و سرگیجه,دیسک گردن,دیسک گردن علائم,دیسک گردن+علائم,دیسک گردن,دیسک گردن چیست,علائم دیسک گردن چیست,علت دیسک گردن چیست,بیماری …
اختلالات آلت تناسلی مردان (قسمت اول)
اختلالات آلت تناسلی مردان (قسمت اول) اختلالات آلت تناسلی مردان,بيماري اختلالات آلت تناسلی مردان,اختلالات آلت تناسلی مردان در بارداري,علائم اختلالات آلت تناسلی مردان,درمان اختلالات آلت تناسلی مردان,درمان اختلالات آلت تناسلی مردان با …
وسواس
وسواس فکری ,وسواس فکری چیست,وسواس فکری شدید,وسواس فکری در کودکان,وسواس فکری عذاب وجدان,وسواس فکری ترس از مرگ,وسواس فکری مذهبی
توضیحاتی در مورد وسواس
همه انسانها ممکن است افکار وسواسمانندی داشته باشند، برای نمونه کنترل کنند که آیا اجاق را خاموش کردهاند یا نکردهاند یا به چاههای فاضلاب نزدیک نشوند. اما اگر چنین وسواسی مانع زندگی عادی شما باشد، به عنوان یک بیماری شناخته میشود. این اختلال چیزی نیست که تنها شما دچار آن باشید و در این زمینه شما می توانید از کمکهایی برخوردارشوید.در این مطلب از سایت جسارت در مورد وسواس صحبت میکنیم امیدواریم مورد توجه قرار بگیرد.
اختلال وسواس فکری
اختلال وسواس فکری یا عملی ، یک اختلال اضطرابی مزمن است که با اشتغال ذهنی مفرط درمورد نظم و ترتیب و امور جزئی و همچنین کمالطلبی همراه است، تا حدی که به از دست دادن انعطافپذیری، صراحت و کارایی میانجامد
علائم وسواس
در اختلال وسواسی-فکری عملی افکار وسواسگونه و اضطرابآور و ترس با وسواسهای عملی همراه میشود. این وسواسهای عملی کارهایی وسواسگونه هستند که شخص برای کوشش در راه کاهش وسواسهای فکری خود انجام میدهد. این کردارها تکراری و کلیشهای و تا اندازهای غیرارادی هستند. طبق راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی 5-DSM، اختلال وسواسی -جبری و اختلالات مرتبط شامل اختلال وسواسی- جبری OCD، اختلال بدریخت انگاری بدن، اختلال ذخیرهسازی، اختلال کندن مو، اختلال خراشیدن پوست، اختلال وسواسی -جبری و اختلالات ناشی از مواد/دارو، اختلال وسواسی-جبری و اختلالات مرتبط ناشی از بیماری طبی، اختلال وسواسی-جبری و اختلالات مرتبط معین دیگر و اختلال وسواسی-جبری و اختلالات مرتبط نامعین میباشد.
انواع وسواس
طبق ملاکهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی برای اختلال وسواسی، به دو گونه فکری و عملی تعریف میشود.
نشانه های وسواس فکری
A. وجود وسواسهای فکر یا عملی یا هر دو وسواسهای فکری : ۱. افکار، تمایلات یا تصورات راجعه و پایداری که در دورهای از اختلال، به شکل مزاحم و ناخواسته تجربه شده و در اکثر افراد موجب اضطراب یا ناراحتی عمده گردند. ۲. فرد تلاش میکند این افکار، تمایلات یا تصورات را نادیده گرفته یا سرکوب کند یا با پرداختن به افکار یا فعالیتهای دیگر (مثل انجام یک وسواسی عملی)، خنثی سازد.
نشانه های وسواس عملی
وسواسها شامل احساس، اندیشه یا تصویر ذهنیِ مزاحم است و اجبار شامل رفتاری آگاهانه و عودکنندهاست. ریشه بیماری وسواسی اضطراب است و بیماری به دو شکل فکری و عملی بروز میکند. چنانچه بیمار در برابر انجام عمل وسواسی مقاومت کند، اضطرابش بیشتر میشود. گاهی اوقات کودکان هم دچار وسواسیگری میشوند که معمولاً نشانههای آن رفتارهای پرخاشگرانه، تکرار کلمات یا لجبازی با اطرافیان است. فرد مبتلا به اختلال وسواسی فکری عملی برای کاهش اضطراب خود که ناشی از فکر مزاحم است، فعالیت دیگری انجام میدهد که اضطراب او را کاهش دهد که این شدت اختلال کمک کند. تحقیقات نشان میدهد بین یک تا سه درصد جامعه ممکن است به اختلال وسواسی فکری عملی مبتلا باشند
وسواس چیست
وسواس عقده، هیجان یا تکانهای است عصبی (ایمپالس) که به شکلی متوالی برخلاف میل بیمار از شکل ناخودآگاه به صورت خودآگاه درآمده و باعث ایجاد پالسهای عصبی خاص میشود تا در او ناراحتی و اضطراب برانگیزد و در نتیجه فرد برای رهایی از آن فشار عصبی، اقدام به انجام عملی خاص کند. مثل شستشوی مکرّر دستها یا شمارش چندبارهٔ پول یا کلمات و حروف و غیره. در جواب چنین حملهای معمولاً شخص میکوشد از آن بگریزد و آن فکر خاص را از ذهن خود بیرون کند یا آن را با عمل و فکر دیگری جایگزین نماید و البتّه آگاهی دارد که این وسوسهها مزاحم ذهن او هستند و برخلاف تزریق افکار، از خارج تحمیل نمیشوند.
ابتلا به وسواس
هرچند دلایل ابتلاء به اختلال وسواسهای جبری(OCD) کاملاً شناختهشده نیست، اما موارد زیر تأثیر زیادی در ابتلاء به این بیماری دارد: تغییرات جسمی و بدنی؛ محیط؛ کمبود سروتونین؛ سابقه خانوادگی؛ زندگی پر از استرس. مردان و زنان به یک اندازه ممکن است به اختلال وسواسیِ جبری مبتلا شوند. اما ابتلاء به این اختلال در مردان عمدتاً در سنین پایینتری نسبت به زنان روی میدهد. احتمال تطابق در دوقلوهای همسان بالاتر است. وراثت عاملی برای وقوع وسواسی است؛ بهطوریکه اگر کسی در خانواده دارای پدر و مادر وسواسی باشد، احتمال اینکه فرزند نیز به وسواس مبتلا بشود، وجود دارد.
عوارض وسواس
تأثیرات وسواسی گری (OCD) بر روی زندگی فرد مبتلا اتلاف وقت عدم توانایی در تمرکز حواس و ایجاد حواسپرتی؛ بازماندن از کارهای اصلی (ازجمله تحصیل علم و مطالعه و درس خواندن و بهدنبال آن افت تحصیلی)؛ خسته شدن ذهن و بیحوصله شدن فرد برای فکر کردن دربارهٔ موضوعات مهم و اساسیِ زندگی و تحصیلی؛ مشکل در برقرای ارتباط و کاهش کیفیت زندگی
درمان وسواس
اکثر افرادی که مبتلا به اختلال وسواسی جبری میشوند، در مراحل اولیه برخی از علایم این بیماری را بهطور خفیف تجربه میکنند و میتوان از تشدید علایم در برخی از آنها پیش از آنکه بهطور کامل دچار بیماری شوند جلوگیری کرد. درمان اختلال وسواسی اجباری ازجمله درمان وسواسی فکری شامل سه مرحلهٔ رواندرمانیِ شناختیِ رفتاری، رفتاردرمانی و دارودرمانی است. درمانهای رفتاری اختلال وسواسی اجباری شامل پیشگیری از عادات و رویارویی است. در مرحلهٔ پیشگیری از عادات، یک متخصص به فرد بیمار مبتلا به وسواسی کمک میکند تا در بازههای زمانی طولانی و طولانیتری از رویارویی با شرایط استرسزایی قرار بگیرد که در آن احساس اجبار برای انجام کاری را میکند که استرس و اضطراب او را از بین میبرد. در این شرایط، بیمار اصطلاحاً با خود درگیر میشود و هرچهقدر که زمان میگذرد و او بیشتر به انجام آن کار احساس نیاز میکند، او همچنان در مقابل میل وسواسی ایستادگی میکند تا مرحلهای که دیگر هیچ اجباری برای انجام آن کار خاص احساس نکند. نمونهٔ جالبی از درمان رویارویی و جلوگیری از پاسخ درمورد بیماری اتفاق افتاد که حساسیت شدیدی به رنگ قرمز داشت. او در منزل خود، هیچ شیء یا وسیلهای به رنگ قرمز نگهداری نمیکرد و به هیچ وسیلهٔ قرمزرنگی هم دست نمیزد. پزشک روانشناس از او درخواست کرد تا گوشی تلفن همراه قرمزرنگش را بردارد و برای مدت ۱۰ دقیقه در دست نگاه دارد. بیمار در ابتدا از این کار خودداری میکرد. در مرحلهٔ بعد و وقتی با اجبار پزشک روبهرو شد، دست خود را بهسمت گوشی برد، اما نتوانست آن را لمس کند. پزشک در یک برخوردِ تقریباً خشن، او را وادار کرد تا به گوشی دست بزند. بیمار چشمان خود را بست و به گوشی قرمزرنگ دست زد. در مرحلهٔ بعد، پزشک او را وادار کرد که گوشی را بردارد و در دست نگاه دارد. او گوشی را با زحمتِ فراوان برداشت و پس از لحظهای دوباره روی میز گذاشت، اما بر اثر اصرار پزشک، مجدداً آن را برداشت و با چشمان بسته، بهمدت ۱۰ دقیقه در دست نگاه داشت. با گذشت زمان، بیمار کمکم به در دست نگاه داشتن گوشی قرمزرنگ عادت کرد و یادگرفت که چشمان خود را هم باز کند و گوشی قرمزرنگ را بنگرد. این فرایند بهمدت ۳۰ دقیقه بهطول انجامید و از همین لحظه بود که بیمار مبتلا به اختلال وسواسی اجباری، حساسیت خود به رنگ قرمز را از دست داد، و البته با توجه به اینکه مدتی نیز تحت دارودرمانی بود، تا حدود زیادی بهبود یافت. به گفتهٔ پژوهشگران و پزشکان، درمان رویارویی و پیشگیری از پاسخ در یک فرایند ۲۰ تا ۹۰ دقیقهای اتفاق میافتد و احساس اجبار برای انجام کاری که از اضطراب جلوگیری میکند، حداکثر ۹۰ دقیقه بهطول میانجامد؛ در نتیجه بیمار درصورتیکه بتواند ۹۰ دقیقه در برابر فکر وسواسیِ خود مقاومت کند، بر بخش اعظمی از بیماری خود غلبه کردهاست
درمان دارویی وسواس
درمان دارویی برای اختلال وسواسی اجباری نیز یکی از مراحل مهم در فرایند بهبودی بیمار است. برای درمان اختلال وسواسی اجباری از گروهی از داروها که اصطلاحاً آنها را مهارکنندهٔ انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIها)مینامیم استفاده میشود. این داروها مقدار ترشح سروتونین در مغز را افزایش میدهند. در مغز بیماران مبتلا به اختلال وسواس اجباری، سروتونین بسیار کمی ترشح میشود یا مقدار ترشح شده توسط عصبهای پیش سیناپس جذب و نابود میشود. این داروها همانطور که از نامشان پیداست، از بازجذب یا دفع سروتونین در مغز جلوگیری میکنند. این دفع در محل سیناپسها اتفاق میافتد یعنی جایی که سلولهای عصبی (نورونها) به یکدیگر متصل هستند. سروتونین یکی از مواد شیمیایی در مغز است که پیامهای عصبی را از یک نورون به نورون دیگر در طول سیناپسها منتقل میکند. از این داروها در درمان افسردگی، اضطراب و سایر اختلالات خلقی نیز استفاده میشود. SSRIها میزان تراکم سروتونین در سیناپسها را افزایش میدهند. آنها این کار را با جلوگیری از بازجذب سروتونین در سلول عصبی که یک پالس مغزی را منتقل میکند انجام میدهند. بازجذب سروتونین عامل پایان یافتن تولید سروتونین جدید است. از جمله داروهای رایجی که برای درمان اختلال وسواس اجباری تجویز میشوند و در گروه SSRIها جای میگیرند، میتوان به فلوکستین (Fluoxtine)، سرترالین (Sertraline)، سیتالوپرام (Citalopram)، پاروکستین (Paroxetine) و اسیتالوپرام (Escitalopram) اشاره کرد. در درمان اختلال وسواس اجباری همچنین از داروییهایی چون اولانزاپین (Olanzapine) و رسپریدون (Respridone) استفاده میشود. این گروه از داروها معمولاً بازخورد بسیار خوبی در درمان اختلال وسواس اجباری میدهند و اثرات جانبی بسیار کمی دارند. سردرد، کمخوابی، اسهال و هیجان از جمله اثرات جانبی این داروها هستند.
سندروم یا اختلال وسواس
سندروم یا اختلال وسواسی،OCD (obsessive compulsive disorder)، نوعی بیماری است که باعث افکار اجباری در سر شخص مبتلا میشود و می تواند به عمل اجباری بیانجامد. اگر این رفتار اجباری بیش از یک ساعت در روز را به خود اختصاص دهد یا به بدتر شدن کیفیت زندگی شما بیانجامد، می تواند نشانهی این باشد که شما مبتلا به اختلال وسواس هستید. این بیماری غالبا در دوران کودکی یا نوجوانی آغاز میشود و دستکم دو در صد مردم سوئد به آن مبتلا هستند. معمولا شخص مبتلا به این بیماری از رفتار خود آگاه است و می خواهد آن را ترک کند ولی به علت دلهره و دیگر احساسات آزار دهنده که حاصل عدم اطاعت از ” اجبار” است ، در این کار موفق نمیشود. سندروم وسواس معمولا با سندروم تورت، tourette، همراه است.
تاثیر وسواس در زندگی
اشخاص مبتلا به سندروم وسواسی به شدت به داشتن کنترل بر امور و روتین نیازمند هستند. امری عادی است که شخص مبتلا از خودش و رفتار خودش شرمسار باشد و از این روز خود را منزوی می کند. به علت مشغول بودن به افکار و کنترلهای خود، او ممکن است غالبا دیرکرد داشته باشد و یا نتواند سروقت از خانه برود. شستن بیش از حد خود می تواند باعث مجروح و سرخ شدن دستها شود. زندگی کردن همزمان با داشتن وسواس فکری و وسواس عملی اختیاری نیست. افکار و احساسات آزاردهنده از شخصیت فرد سرچشمه نمیگیرد بلکه ناشی از بیماری است. ضروری است که خویشاوند شخص مبتلا به اختلال وسواس او را گناهکار نشمارد چرا که این کار اضطراب او را افزایش خواهد داد.
برطرف شدن وسواس
اگر شما به علت وضعی که دارید دچار اضطراب شدیدی هستید و یا ادارهی زندگی روزمره برایتان دشوار است می توانید از کمک حرفهای برخوردار شوید. نخست با مرکز درمانی یا یک درمانگاه روانپزشکی سرپایی تماس بگیرید و اگر سن شما کمتر از ۱۸ سال است می توانید با درمانگاه نوجوانان، درمانگاه مدرسه یا نهاد روانپزشکی کودکان و نوجوانان، BUP، نیز تماس بگیرید. برداشتن گام نخست در صورتیکه فردی از نزدیکان به این کار تشویق و از آن پشتیبانی کند، می تواند آسانتر احساس شود. معالجه می تواند رواندرمانی یا درمان بوسیلهی دارو و یا هردوی آنها باشد. تجربه نشان داده که رفتار درمانی شناختی (KBT) نتایج خوبی می دهد و این گونه روان درمانی عبارت از این است فرد مبتلا گام به گام با آنچه که آزاردهنده است روبرو شود و در برابر اعمال اجباری یعنی وسواس عملی ایستادگی نماید تا با گذشت زمان اضطرابش کاهش یابد. تمرینات آرام بخش و فعالیت فیزیکی نیز می تواند در این زمینه کمکی برای بهبود باشد.
وسواس در خانم ها
یک خانم به عنوان همسر و مادر در زندگی خانوادگی در کانون خانواده میتواند تاثیرگذاری زیادی داشته باشد و در این خصوص وسواس میتواند باعث پیامدهایی در زندگی خانوادگی او شود و بر روی همسر و فرزندان و زندگی خصوصی و خانوادگی و اجتماعی و آینده آنان موثر باشد. وسواس در زندگی مشترک ممکن است به صورت وسواس فکری و خیانت وجود داشته باشد و فرد مدام این احساس را داشته باشد که همسرش به او خیانت میکند و همین شکل میتواند یکی از دلایل از هم پاشیدگی کانون خانواده شود. وسواس میتواند به صورت احساس تحقیر و گناه در کارها و اعمال خطا و اشتباهاتی که در زندگی رخ داده بروز کند که در این حالت فرد هر اشتباهی از جانب هر یک از اعضا هم که باشد خود را مقصر میداند گناه را به گردن خود میاندازد. مادران و خانمهای وسواسی حساس و کمال جو هستند و به صورت ناخودآگاه زمینه را برای وسواسی شدن فرزندشان آماده میکنند. در حقیقت این بانوان بسیار ضابطهمندند و همه چیز را دقیق و کامل و مطلوب میخواهند بههمین جهت انعطاف کمتری در زندگی و تربیت فرزندان دارند و همین نحوه تربیت خشک و مقرراتی در پیدایش بیماری وسواس در فرزندانشان بسیار موثر میباشد. مادرانی که بیش از حد سرزنش، تنبیه و تحقیر میکنند میتوانند وسواس در کودکانشان را در آینده زمینهسازی نمایند.
وسواس یک اختلال اکتسابی
وسواس در حقیقت زیرشاخهای از اختلال اضطراب است زمانی که فرد با اضطراب درگیر میشود. اضطراب درگیر میشود اضطراب او را به سمت وسواس سوق میدهد. درخصوص عوامل ایجاد کننده وسواس نقش ژنتیک وارثی بودن آن بسیار پررنگ میباشد و عوامل دیگر از قبیل عوامل تربیتی، رفتاری و اجتماعی، تحقیر کودک، عدم امنیت در دوران کودکی، سختگیری بیش از حد والدین در تربیت فرزندان، ایرادگیری و ملامت کودک نیز میتوانند زمینه را برای ایجاد بیماری وسواس مهیا کنند. در این خصوص باید گفت اگر شما سالها در کنار فردی زندگی کنید که وسواس داشته باشد احتمال اینکه از راه یادگیری فرد شروع به رفتار وسواسگونه و عجیب بکند خیلی زیاد است. به عنوان مثال افراد نظامی عادت کردهاند. سر وقت بیدار شود صبحانه بخورند و به کارهای روزمرهشان برسند در حقیقت فرزندان این افراد دقیقاً شبیه خودشان رفتار میکنند و الگوبرداری در وسواس به همین شکل است و این ویژگی باعث شده انعطاف این افراد در مقابل همه چیز کم و کمتر شود و در نهایت کودکان در محیط خانواده خود این ویژگی را کسب کرده و به این شکل وسواس از سمت خانواده به کودک منتقل خواهد شد.
اختلال وسواس فکری یا عملی (به انگلیسی: O.C.D)، یک اختلال اضطرابی مزمن است که با اشتغال ذهنی مفرط درمورد نظم و ترتیب و امور جزئی و همچنین کمالطلبی همراه است، تا حدی که به از دست دادن انعطافپذیری، صراحت و کارایی میانجامد
در اختلال وسواسی-فکری عملی افکار وسواسگونه و اضطرابآور و ترس با وسواسهای عملی همراه میشود. این وسواسهای عملی کارهایی وسواسگونه هستند که شخص برای کوشش در راه کاهش وسواسهای فکری خود انجام میدهد. این کردارها تکراری و کلیشهای و تا اندازهای غیرارادی هستند
طبق راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی 5-DSM، اختلال وسواسی -جبری و اختلالات مرتبط شامل اختلال وسواسی- جبری OCD، اختلال بدریخت انگاری بدن، اختلال ذخیرهسازی، اختلال کندن مو، اختلال خراشیدن پوست، اختلال وسواسی -جبری و اختلالات ناشی از مواد/دارو، اختلال وسواسی-جبری و اختلالات مرتبط ناشی از بیماری طبی، اختلال وسواسی-جبری و اختلالات مرتبط معین دیگر و اختلال وسواسی-جبری و اختلالات مرتبط نامعین میباشد.
طبق ملاکهای راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی برای اختلال وسواسی دوگونه فکری و عملی تعریف میشود
افکار، تمایلات یا تصورات راجعه و پایداری که در دورهای از اختلال، به شکل مزاحم و ناخواسته تجربه شده و در اکثر افراد موجب اضطراب یا ناراحتی عمده گردند.
فرد تلاش میکند این افکار، تمایلات یا تصورات را ندیده گرفته یا سرکوب کند یا با پرداختن به افکار یا فعالیتهای دیگر (مثل انجام یک وسواس عملی)، خنثی سازد.
رفتارهای تکراری (نظیر شستن دست، رعایت نظم و ترتیب، وارسی کردن) یا فعالیتهای ذهنی (نظیر دعا کردن، شمردن، تکرار آهسته کلمات در سکوت) که فرد احساس میکند مجبور به اجرای آنها در پاسخ به یک وسواس فکری و یا بر طبق قوانینی که باید دقیقاً انجام شوند.
وسواسهای فکری یا عملی وقت گیرند (بیش از یک ساعت در روز) یا موجب ناراحتی قابل توجه یا اختلال در کارکردهای اجتماعی، شغلی یا سایر حوزههای مهم کارکردی میشوند.
وسواس شامل احساس، اندیشه یا تصویر ذهنیِ مزاحم است و اجبار شامل رفتاری آگاهانه و عودکنندهاست. ریشه بیماری وسواس اضطراب است و بیماری به دو شکل فکری و عملی بروز میکند.
چنانچه بیمار در برابر انجام عمل وسواسی مقاومت کند، اضطرابش بیشتر میشود. گاهی اوقات کودکان هم دچار وسواس میشوند که معمولاً نشانههای آن رفتارهای پرخاشگرانه، تکرار کلمات و یا لجبازی با اطرافیان است
فرد مبتلا به اختلال وسواس فکری عملی برای کاهش اضطراب خود که ناشی از فکر مزاحم است، فعالیت دیگری انجام میدهد که اضطراب او را کاهش دهد که این خود میتواند به شدت اختلال کمک کند
تحقیقات نشان میدهد بین یک تا سه درصد جامعه ممکن است به اختلال وسواس فکری عملی مبتلا باشند
وسواس عقده، هیجان و یا تکانهای است عصبی (ایمپالس) که به شکلی متوالی برخلاف میل بیمار از شکل ناخودآگاه به صورت خودآگاه درآمده و باعث ایجاد پالسهای عصبی خاص میشود تا در او ناراحتی و اضطراب برانگیزد. تا فرد برای رهایی از آن فشار عصبی اقدام به انجام عملی خاص نماید. مثل شستن تکراری دستها و یا شمارش چند باره پول یا کلمات و حروف و … در جواب چنین حمله یی معمولاً شخص میکوشد از آن بگریزد و آن فکر خاص را، از ذهن خود بیرون کند و یا با عمل و فکر دیگری جایگزین نماید و البته آگاهی دارد که این وسوسهها مزاحم ذهن او هستند و برخلاف تزریق افکار از خارج تحمیل نمیشوند
وسواس عملی تکانه غیرقابل مقاومتی برای انجام یک عمل غیرمنطقی مانند شستن مکرر، دعای مداوم و غیره است
هرچند دلایل ابتلاء به اختلال وسواس جبری(OCD) کاملاً شناختهشده نیست، اما موارد زیر تأثیر زیادی در ابتلاء به این بیماری دارد:
تغییرات جسمی و بدنی؛
محیط؛
کمبود سروتونین؛
سابقه خانوادگی؛
زندگی پر از استرس.
تأثیرات وسواس (OCD) بر روی زندگی فرد مبتلا
اتلاف وقت
عدم توانایی در تمرکز حواس و ایجاد حواسپرتی؛
بازماندن از کارهای اصلی (ازجمله تحصیل علم و مطالعه و درس خواندن و بهدنبال آن افت تحصیلی)؛
خسته شدن ذهن و بیحوصله شدن فرد برای فکر کردن دربارهٔ موضوعات مهم و اساسیِ زندگی و تحصیلی؛
مشکل در برقرای ارتباط و کاهش کیفیت زندگی
تشکل واکنشی، ابطال، جداسازی، توجیه عقلی و دلیلتراشی مهمترین دفاعهای روانی هستند که ممکن است منجر به پیدایش وسواس شوند.
مردان و زنان به یک اندازه ممکن است به اختلال وسواسیِ جبری مبتلا شوند. اما ابتلاء به این اختلال در مردان عمدتاً در سنین پایینتری نسبت به زنان روی میدهد
اکثر افرادی که مبتلا به OCD میشوند، در مراحل اولیه برخی از علایم این بیماری را بهطور خفیف تجربه میکنند و میتوان از تشدید علایم در برخی از آنها پیش از آنکه بهطور کامل دچار بیماری شوند جلوگیری کرد. درمان اختلال وسواس اجباری ازجمله درمان وسواس فکری شامل سه مرحلهٔ رواندرمانیِ شناختیِ رفتاری، رفتاردرمانی و دارودرمانی است. درمانهای رفتاری اختلال وسواس اجباری شامل پیشگیری از عادات و رویارویی است. در مرحلهٔ پیشگیری از عادات، یک متخصص به فرد بیمار مبتلا به OCD کمک میکند تا در بازههای زمانی طولانی و طولانیتری از رویارویی با شرایط استرسزایی قرار بگیرد که در آن احساس اجبار برای انجام کاری را میکند که استرس و اضطراب او را از بین میبرد. در این شرایط، بیمار اصطلاحاً با خود درگیر میشود و هرچهقد
دیگر این روزها همه وسواس را یکی از بیماری های روانی می دانند که رواج زیادی یافته است. شاید افراد زیادی با این مشکل دست و پنجه نرم می کنند. شیوع آن به قدری است که به محض شنیدن آن بی اختیار یاد کسانی می افتیم که بیش از اندازه شست و شو می کنند. اما خوب است بدانید که وسواس یک بیماری است که انواع مختلف دارد و به طور کلی می توان آن را یک بیماری روان پزشکی نامید که منشأ اصلی آن اضطراب است وحتی موجب کاهش طول عمر افراد می شود.
نمونهٔ جالبی از درمان Exposure and response prevention درمورد بیماری اتفاق افتاد که حساسیت شدیدی به رنگ قرمز داشت. او در منزل خود، هیچ شیء یا وسیلهای به رنگ قرمز نگهداری نمیکرد و به هیچ وسیلهٔ قرمزرنگی هم دست نمیزد. پزشک روانشناس از او درخواست کرد تا گوشی تلفن همراه قرمزرنگش را بردارد و برای مدت ۱۰ دقیقه در دست نگاه دارد. بیمار در ابتدا از این کار خودداری میکرد. در مرحلهٔ بعد و وقتی با اجبار پزشک روبهرو شد، دست خود را بهسمت گوشی برد، اما نتوانست آن را لمس کند. پزشک در یک برخوردِ تقریباً خشن، او را وادار کرد تا به گوشی دست بزند. بیمار چشمان خود را بست و به گوشی قرمزرنگ دست زد. در مرحلهٔ بعد، پزشک او را وادار کرد که گوشی را بردارد و در دست نگاه دارد. او گوشی را با زحمتِ فراوان برداشت و پس از لحظهای دوباره روی میز گذاشت، اما براثر اصرار پزشک، مجدداً آن را برداشت و با چشمان بسته، بهمدت ۱۰ دقیقه در دست نگاه داشت. با گذشت زمان، بیمار کمکم به در دست نگاه داشتن گوشی قرمزرنگ عادت کرد و یادگرفت که چشمان خود را هم باز کند و گوشی قرمزرنگ را بنگرد. این فرایند بهمدت ۳۰ دقیقه بهطول انجامید و از همین لحظه بود که بیمار مبتلا به اختلال وسواس اجباری، حساسیت خود به رنگ قرمز را از دست داد، و البته با توجه به اینکه مدتی نیز تحت دارودرمانی بود، تا حدود زیادی بهبود یافت.
به گفتهٔ پژوهشگران و پزشکان، درمان رویارویی و پیشگیری از پاسخ در یک فرایند ۲۰ تا ۹۰ دقیقهای اتفاق میافتد و احساس اجبار برای انجام کاری که از اضطراب جلوگیری میکند، حداکثر ۹۰ دقیقه بهطول میانجامد؛ در نتیجه بیمار درصورتیکه بتواند ۹۰ دقیقه در برابر فکر وسواسیِ خود مقاومت کند، بر بخش اعظمی از بیماری خود غلبه کردهاست.
درمان دارویی برای اختلال وسواس اجباری نیز یکی از مراحل مهم در فرایند بهبودی بیمار است. برای درمان اختلال وسواس اجباری از داروهایی در گروه Selective Serotonin Reuptake Inhibitor (SSRI) استفاده میشود. این داروها که اصطلاحاً آنها را مهارکنندهٔ انتخابی بازجذب سروتونین مینامیم، مقدار ترشح سروتونین در مغز را افزایش میدهند. در مغز بیماران مبتلا به اختلال وسواس اجباری، سروتونین بسیار کمی ترشح میشود و یا مقدار ترشح شده توسط عصبهای پیش سیناپس جذب و نابود میشود.
این داروها همانطور که از نامشان پیداست، از بازجذب یا دفع سروتونین در مغز جلوگیری میکنند. این دفع در محل سیناپسها اتفاق میافتد یعنی جایی که سلولهای عصبی (نورونها) به یکدیگر متصل هستند. سروتونین یکی از مواد شیمیایی در مغز است که پیامهای عصبی را از یک نورون به نورون دیگر در طول سیناپسها منتقل میکند.
از این داروها در درمان افسردگی، اضطراب و سایر اختلالات خلقی نیز استفاده میشود. SSRIها میزان تراکم سروتونین در سیناپسها را افزایش میدهند. آنها این کار را با جلوگیری از بازجذب سروتونین در سلول عصبی که یک پالس مغزی را منتقل میکند انجام میدهند. بازجذب سروتونین عامل پایان یافتن تولید سروتونین جدید است.
از جمله داروهای رایجی که برای درمان اختلال وسواس اجباری تجویز میشوند و در گروه SSRIها جای میگیرند، میتوان به فلوکستین (Fluoxtine)، سرترالین (Sertraline)، سیتالوپرام (Citalopram)، پاروکستین (Paroxetine) و اسیتالوپرام (Escitalopram) اشاره کرد. در درمان اختلال وسواس اجباری همچنین از داروییهایی چون اولانزاپین (Olanzapine) و رسپریدون (Respridone) استفاده میشود.
این گروه از داروها معمولاً بازخورد بسیار خوبی در درمان اختلال وسواس اجباری میدهند و اثرات جانبی بسیار کمی دارند. سردرد، کمخوابی، اسهال و هیجان از جمله اثرات جانبی این داروها هستند.
تکرار شست وشو نوعی وسواس محسوب می شود ولی مبحث وسواس فقط به این مقوله خلاصه نمی شود و اختلال وسواسی چند نوع دارد.
وسواس بیماری مزاحم و مختل کننده زندگی فرد و اطرافیان اوست.
. دو اختلال متفاوت وسواس اجباری و اختلال شخصیت وسواسی وجود دارد.
اختلال شخصیت وسواسی: این افراد کسانی هستند که در زندگی معمولی انعطاف ناپذیر، سختگیر، ریزبین و حاشیه بین هستند. آنها در تصمیم گیری مرددند و خلاقیت کمی دارند و از وضعی که دارند پا را فراتر نمی گذارند و همیشه سعی می کنند از هر شرایط جدید و تحول در زندگی فاصله بگیرند. در جابه جایی مسکن، تغییر شغل و هر نوع تغییر موقعیتی، تصمیم گیری برای ازدواج و… انعطاف ناپذیرند، اما تشخیص اختلال شخصیت وسواسی به عهده پزشک است، زیرا همه افراد واقعا دچار اختلال شخصیت وسواسی نیستند و فقط علائمی از این اختلال ممکن است در آنها وجود داشته باشد.
وسواس اجباری:از بیماری وسواس به عنوان بیماری وسواسی جبری یاد می کنند. چون این اختلال به گونه ای است که فرد افکار و اعمالی را به طور تکراری انجام می دهد و با این که فرد خودش نیز می داند که رفتار ها و کارهایش تکراری است، ولی یک حس درونی اجباری به او می گوید که حتما باید این کار را انجام دهد، هر چند بر خلاف میل باطنی او باشد( البته گاهی هم میل باطنی در انجام کار تکراری وجود دارد). در ذهن این افراد مدام دستوری صادر می شود.
وسواس فکری : در این وسواس افکار مزاحم و تکرارشونده در ذهن وجود دارد. گاهی فرد حتی تلاش می کند چنین فکرهایی را از ذهنش بیرون کند، ولی باوجود تلاشش موفق نمی شود. افکار وسواسی در انسان ها وابسته به فرهنگ جامعه است. مثلا در فرهنگ ما افکار وسواسی ـ مذهبی بیشتر شایع است، بخصوص که وقتی افکار حالت تقدس به خود می گیرند، اما افکار وسواسی متنوع هستند.
گاهی این افکار وسواسی آسیب به دیگران را شامل می شود. مثلا فرد چاقویی به دست دارد و در ذهنش این فکر به وجود می آید که اگر چاقو به شکم فرزندش برخورد کند، چه خواهد شد. البته این کار را نمی کند ولی نحوه تفکرش باعث آزار او می شود.
همچنین افکار وسواسی جنسی نیز در ذهن بعضی افراد وجود دارد که در آن فرد بیمار در ذهن تصور می کند با فردی تماس جنسی برقرار می کند.
افکار وسواسی خرافه نیز نوع دیگری از وسواس فکری است، به این صورت که اگر مثلا سه قدم جلو یا عقب نگذارم اتفاق ناگواری ممکن است برای خانواده ام بیفتد؛ افکار بی پایه و اساسی که به هیچ وجه سندیت ندارد. یا موقعی که فلان لباس را به تن داشتم تصادف رخ داد و اگر باز هم این لباس را بپوشم تصادف دیگری اتفاق خواهد افتاد.
وسواس عملی: وسواس عملی ممکن است با زمینه افکار وسواسی توام باشد ولی گاهی هیچ ذهنیت فکری وجود ندارد و فرد به طور تکرارشونده و بدون فکر، عملی را انجام می دهد. اعمال وسواسی تکرار شونده، مزاحم ولی اجباری هستند. این بیماران خود را مکلف و موظف به انجام کاری می کنند. مثلا اعمال وسواسی مذهبی انجام می دهند تا جهنم نروند.
اعمال وسواسی هم تقسیم بندی دارد که شایع ترین نوع آن در فرهنگ ما نوع شست وشوست. وسواس شست وشو را باید از نظافت و تمیزی جدا کرد. بعضی از افراد ذاتا انسان های منضبط و تمیزی هستند و این مشکل محسوب نمی شود، اما افرادی که وسواس شست وشو دارند، عملکردشان در زندگی داخلی و جامعه دچار اختلال می شود به طوری که دیگران نسبت به کارهای او اعتراض می کنند. مثلا فرد خود را موظف می داند که حتما 10 بار لباسی را بشوید یا چند ساعت زیر دوش حمام بماند تا کاملا تمیز شود. (افراد دارای وسواس شست وشو معمولا عددی را برای تکرار عملشان دارند.) متاسفانه گاهی به وسواس شست وشو هم رنگ و لعاب مذهبی می بخشند. خوب است بدانیم آیه ای در قرآن وجود دارد که تاکید می کند «از شر وسواس به خدا پناه ببریم.»
وسواس قرینه گی نیز نوع دیگری است که در آن فرد دارای وسواس، نظم دادن غیرعادی است. یعنی اگر کتابخانه ای داشته باشد همه کتاب ها باید به طور میلی متری کنار هم قرار گیرند و ساعت ها برای این کار وقت صرف می کنند و اگر به کمد لباس آنها نگاه کنیم بندرت بتوان چنین چینش را در بوتیک لباسی پیدا کرد.
وسواس کنترل کردن نیز وسواسی است که در آن بیمار بشدت کنترل گر است. در را قفل می کند ولی چندین بار باید آن را کنترل کند تا خیالش آسوده شود. شیر گاز را بسته ولی چندین بار به آشپزخانه بر می گردد تا شیر گاز را کنترل کند.
اما وسواس های عملی دیگری هم وجود دارند که کمتر شایع هستند. مثل دست زدن به ماشین در حال حرکت، شمردن ساختمان های متعدد یا یادداشت کردن پلاک های ماشین در ذهن، وسواس در خرید (این افراد وسایلی را به شکل افراطی خریداری می کنند که شاید حتی نیازی هم به آن نداشته باشند و معمولا بعد از خرید از این کار خود پشیمان می شوند). وسواس کندن مو (تنش برای کندن موی سر یا موی صورت)، وسواس قمار، وسواس آتش افروزی و…
همان طور که گفته شد وقتی از یک فکر یا عملی به عنوان وسواس یاد می شود که فرد باعث اختلال در زندگی خود و دیگران شود بنابراین درمان این افراد ضرورت پیدا می کند. همچنین باید گفت احتمال ابتلای افراد وسواسی به افسردگی و حتی اقدام به خودکشی وجود دارد.
محققان علت های زیادی را برای این بیماری برشمرده اند. ولی نقش ژنتیک در بروز وسواس پررنگ است. عوامل دیگر مانند عوامل تربیتی، رفتاری و اجتماعی نیز می تواند زمینه را برای اختلال وسواسی مهیا کند.
بیماری وسواس تا 75 درصد قابل درمان است. اما موضوع درمان بستگی به نوع بیماری و مدت ابتلا به آن دارد. بنابراین 6 ماه تا یک سال می توان برای درمان وقت گذاشت، البته ناگفته نماند در صورتی که بیماری زندگی فرد را مختل کند و مریض دچار افت عملکرد شود پزشک با بستری کردن وی در بیمارستان زمینه بهبودی را فراهم می کند. اما در غیر این صورت درمان ها به شیوه سرپایی و با دارو صورت می گیرد.
وسواس یک بیماری مزمن مزاحم و طولانی است که احتیاج به مشارکت و کمک بیمار، خانواده بیمار، روانپزشک و روان درمانگر دارد. درمان دارویی بیمار حتما باید توام با رفتاردرمانی و جلسات متعدد مشاوره باشد. دیدگاه فرد مبتلا به وسواس باید بتدریج تغییر کند. درمان های جدیدی به نام موج سوم روان درمانی هم وجود دارد که بسیار مفید است. در مواقع خیلی شدید هم لازم است بیمار شوک درمانی شود.
برای درمان وسواس، می توان از روان درمانی و رفتارشناختی کمک گرفت. در این روش، فرد به تدریج با عامل ترس رو به رو می شود و این تکرار به مرور از اضطراب فرد می کاهد. مثلا اگر فردی بر شست و شو اصرار دارد، شی آلوده را تصور می کند و آن را لمس می کند و پس از آن دست های خود را نمی شوید و تکرار این کار به تدریج اضطراب بیمار را کاهش می دهد.
سلام زن داداش من بیماری وسواسی داره روز و شب در حال شست و شو تمیزکاریه مصرف اب رو خیلی برده بالا چون بامادرم زندگی میکنه همه رو شاکی کرده خسته شدیم از دستش مادرش هم وسواسی داره قبول نمیکنه که مریضه فکر میکنه ما که زیاد حمام یا لباس هامون رو بیش از حد نمیشوریم کثیف هستیم بنظرتون باید چکار کنیم؟
سلام من هم مشکلی وسواس را دارم چون یک کار چندین بار تکراری انجام میدهم و فکر میکنم انجام ندادم مثلا وقتی موبایلم را داخل دستکول خود میگذارم بعداز چند لحظه پیش خود فکر میکنم آیا موبایلم را داخل دستکول گذاشتم یانه چندین بار میبینم آیا موبایل است یانه و همچنان از نظر حافظه نمیتوانم چیزی را به یاد داشته باشم زود فراموشم میشود مثال اگر مادرم بگوید برو از آشپزخانه نان را بیآور میروم به آشپزخانه و فکر میکنم من بخاطر چی اینجا آمدم و دوباره میروم از مادرم میپرسم مرا بخاطر کدام کار فرستاده بودی و اطرافیانم بالایم میخند و این برایم رنج آور است
اختلال وسواس جبری (OCD) یک اختلال عصبی است که توسط فکرها و ترسهای غیرمنطقی شما را به تکرار بعضی از رفتارها وا میدارد. افراد مبتلا به اختلال وسواس از ترس آلوده و یا نجس شدن، به کارهای اجباری مثلا شستن بیش از حد دستها رو میآورند، تاحدیکه پوست دستهایشان خشک شده و ترک بردارد. این افراد برغم اینکه تلاش میکنند تا فکرهای وسواسی را از خود دور کنند، اما این افکار دائما در سرشان تکرار میشود، و این مشکل آنها را داخل چرخه ناراحت کننده، افکار وسواسی و کارهای اجباری برای راحت شدن از آن افکار میاندازد.
هرچند که ابتلا به اختلال وسواس جبری نشانه ها و عوامل متفاوتی در افراد دارد اما بیشتر افراد دچار چرخه زیر میشوند:
وسواس- ذهن شما غرق در یک فکر، ترس و یا نگرانی وسواسی میشود، مانند اینکه دستتان نجس شده است.
نگرانی- وسواس مرحله قبل باعث برانگیختن احساس اضطراب و پریشانی میشود.
اجبار- شما از الگویی اجباری برای کاهش اضطراب و پریشانی خود استفاده میکنید، مانند شستن و آب کشیدن چندباره دستها.
آسودگی موقتی- رفتار اجباری باعث تسکین و فراقتی موقت از اضطراب شده، اما وسواس و اضطراب دوباره برمیگردند و باعث شروع چرخه میشوند.
نشانههای وسواس
این نشانهها، افکار و تصوراتی مکرر، مداوم و ناخواسته هستند. فکرها و تجسماتی که ناخواسته و بصورت غیر ارادی در شما بوجود میآید و بنظر بیمعنی میرسد. این افکار وسواسی زمانی رخ میدهد که شما سعی به فکرکردن و یا انجام سایر کارها دارید. این نوع افکار وسواسی معمولا زمینههایی از قبیل:
ترس از آلوده شدن و یا نجس شدن
مرتب کردن وسایل از روی ترتیب خاص و منطقی
برانگیختگی های خشونت آمیز یا وحشتناک
افکار و تصورات جنسی
سایر نشانههای وسواس میتواند شامل:
ترس از آلوده شدن یا نجس شدن بوسیله دست دادن با دیگران و یا دست زدن به چیزهایی که دیگران لمس کردهاند.
شک داشتن به اینکه در را قفل کرده و یا گاز را خاموش کرده است.
استرس شدید زمانیکه وسایل مرتب نیستند و یا درجاری مناسب خود نمیباشند.
تصور اینکه به کودکتان آسیب رساندهاید.
انگیزه ناگهانی به فحاشیکردن در جاهای غیر مناسب.
دوری کردن از موقعیت هایی که میتواند باعث ابتلاء آنها به وسواس شود، مانند دست دادن.
فکر کردن به تصاویر جنسی.
بیماری های پوستی بدلیل شستن زیاد.
ازدست دادن موها و یا خالی شدن نقاطی از سر بدلیل کشیدن موها توسط فرد.
اجبارهای بیماری اختلال وسواس شامل رفتارهای تکراریای که شما فکر میکنید، باید انجام دهید، است. این رفتارهای تکراری قرار است باعث پیشگیری و یا کاهش نگرانی و اضطراب شما که در اثر وسواستان ایجاد میشود، بشود. برای مثال زمانیکه شما فکر میکنید، دستهایتان آلوده است شروع به شستن مکرر آن میکنید، و یا حتی در ادامه ممکن است از شیوهها و یا مراسم خاصی برای شستن دستها استفاده کنید؛ همانند وسواس، اجبار نیز معمولا در اشکال خاصی مانند عواملی که در ادامه بیان میشود، رخ میدهد:
شستن و تمیزکردن
شمارش
بررسی و چک کردن
تقاضای اطمینان کردن
انجام مکرر کار و یا عملی
نظم و ترتیب بخشیدن
معمولا برای درمان بیماری اول از داروهای ضدافسردگی استفاده میشود. داروهای ضدافسردگی با بالا بردن سطح سروتونین در بدن، به شما در تحمل بیماری کمک میکند
اختلال وسواس جبری (OCD) یک بیماری مزمن است، که ممکن است همیشه بخشی از زندگی شما باشد. هرچند شما خودتان نمیتوانید این بیماری را در خانه و بدون مراجعه به پزشک درمان کنید، اما راههایی وجود دارد، که شما بتوانید با انجام آنها به روند درمانی خود و کاهش مشکلات و عوارض بیماری کمک کنید. این راهها شامل:
مصرف داروهایتان همانطور که به شما گفته شدهاست؛ حتی اگر شما احساس بهتر بودن کردید، چراکه با قطع مصرف داروها دوباره بیماری بازمیگردد.
اجتناب از مصرف مواد مخدر و الکل.
اجتناب از مصرف سایر داروها بدون تجویز پزشک.