گلچین زیباترین اشعار محمدرضا شفیعی کدکنی

گلچین زیباترین اشعار محمدرضا شفیعی کدکنی

اشعار محمدرضا شفیعی کدکنی اشعار محمدرضا شفیعی کدکنی,گزیده اشعار محمدرضا شفیعی کدکنی,زیباترین اشعار محمدرضا شفیعی کدکنی,اشعار عاشقانه محمد رضا شفیعی کدکنی,اشعار کوتاه محمدرضا شفیعی کدکنی,اشعار کامل محمد رضا شفیعی کدکنی,اشعار سیاسی محمدرضا …

گلچین زیباترین شعر در مورد فلفل

گلچین زیباترین شعر در مورد فلفل

شعر در مورد فلفل شعر در مورد فلفل ,شعر درباره فلفل,شعری در مورد فلفل,شعری درباره فلفل,شعر درباره ی فلفل,شعر فلفلی و مرغ کاکلی,متن شعر فلفلی و مرغ کاکلی,شعر فلفلی,شعر دزد مرغ فلفلی,شعر …

گلچین زیباترین اشعار مژگان عباسلو

گلچین زیباترین اشعار مژگان عباسلو

اشعار مژگان عباسلو اشعار مژگان عباسلو,شعر مژگان عباسلو,اشعار عاشقانه مژگان عباسلو,مجموعه اشعار مژگان عباسلو,اشعار کوتاه مژگان عباسلو,اشعار جدید مژگان عباسلو,اشعار زیبای مژگان عباسلو,گزیده اشعار مژگان عباسلو,دانلود اشعار مژگان عباسلو,اشعاری از مژگان عباسلو,شعری …

اشعار سعدی

اشعار سعدی,اشعار سعدی شیرازی,اشعار سعدی شیرازی عاشقانه,اشعاری سعدی شیرازی,اشعار حافظ شیرازی,غزلیات سعدی شیرازی,اشعار حافظ شیرازی با معنی,اشعار حافظ شیرازی Pdf,اشعار سعدی شیراز,دیوان اشعار سعدی شیرازی,اشعار عربی سعدی شیرازی,شعر سعدی,شعر سعدی شیرازی,شعر سعدی سازمان ملل,شعر حافظ شیرازی بالعربی,شعر حافظ شیرازی عربی,شعر حافظ شیرازی,اشعار سعدی شیرازی عاشقانه,شعر سعدی شیراز,شعر کوتاه سعدی شیرازی,شعر سعدی سازمان ملل,شعر سعدی سازمان ملل دروغ,شعر سعدی روی سازمان ملل,شعر سعدی و سازمان ملل,شایعه شعر سعدی سازمان ملل,شعر سعدی بر سر سازمان ملل,شعر در مورد سعدی,شعر در مورد سعدی شیرازی,شعر در مورد دوست سعدی,شعر در مورد دوستی سعدی,شعر در مورد عشق سعدی,شعر در مورد تولد سعدی,شعر در مورد گل سعدی,شعر در مورد مرگ سعدی,شعر در مورد ایران از سعدی,شعری در مورد سعدی,شعر در مورد حافظ شیرازی,شعر درباره سعدی شیرازی,در مورد شعر حافظ شیرازی,شعر در مورد دوست سعدی,شعر سعدی در مورد دوست داشتن,شعر سعدی در مورد دوست یابی,شعر های سعدی در مورد دوست,شعر درباره دوستی سعدی,شعری در مورد عشق از سعدی,شعر درمورد عشق از سعدی,شعر از سعدی در مورد تولد,شعر در مورد مرگ از سعدی,شعری درمورد ایران از سعدی,شعر درباره ایران از سعدی,شعر کوتاه درباره ایران از سعدی,شعری کوتاه درباره ایران از سعدی,شعری در مورد بهار از سعدی,شعری در مورد خدا از سعدی,شعری در مورد طبیعت از سعدی,شعر در وصف سعدی,شعر در وصف بهار سعدی,شعر در وصف دوست از سعدی,شعری در وصف دوست از سعدی,شعر وصف بهار سعدی,معنی شعر وصف بهار سعدی,شعری در وصف دوست از مولانا,شعرهای سعدی در وصف دوست

اشعار سعدی

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد سعدی برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

ما ترک سر بگفتیم،

تا دردسر نباشد

غیر از خیال جانان،

در جان و سر نباشد

شعر پدر , شعر در مورد پدر , شعر درباره پدر , شعر در وصف پدر

اشعار سعدی

ندانمت به حقیقت

که در جهان به که مانی

جهان و هر چه در او هست

صورتند و تو جانی.

شعر مادر , شعر در مورد مادر , شعر درباره مادر , شعر در وصف مادر

اشعار سعدی شیرازی

من ز فکر تو

به خود نیز نمی‌پردازم

نازنینا

تو دل از من

به که پرداخته‌ای؟

شعر دوست , شعر در مورد دوست , شعر درباره دوست , شعر در وصف دوست

اشعار سعدی شیرازی عاشقانه

روی به خاک می‌نهم

گر تو هلاک می‌کنی

دست به بند می‌دهم

گر تو اسیر می‌بری.

شعر برادر , شعر در مورد برادر , شعر درباره برادر , شعر در وصف برادر

اشعاری سعدی شیرازی

چنان مشتاقم

ای دلبر به دیدارت

که از دوری

برآید از دلم آهی

بسوزد هفت دریا را.

شعر خواهر , شعر در مورد خواهر , شعر درباره خواهر , شعر در وصف خواهر

اشعار حافظ شیرازی

ز حد بگذشت مشتاقی و صبر اندر غمت یارا

به وصل خود دوایی کن دل دیوانهٔ ما را

شعر زندگی , شعر در مورد زندگی , شعر درباره زندگی , شعر در وصف زندگی

غزلیات سعدی شیرازی

ﮔﺮ ﺑﻪ ﺻﺪ ﻣﻨﺰﻝ

ﻓﺮﺍﻕ ﺍﻓﺘﺪ

ﻣﯿﺎﻥ ﻣﺎ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ

ﻫﻤﭽﻨﺎﻧﺶ

ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺟﺎﻥ ﺷﯿﺮﯾﻦ

ﻣﻨﺰﻟﺴﺖ.

شعر مهر ماه , شعر در مورد مهر ماه , شعر درباره مهر ماه , شعر در وصف مهر ماه

اشعار حافظ شیرازی با معنی

تو کجا نالی از این خار که در پای منست

یا چه غم داری از این درد که بر جان تو نیست

دردی از حسرت دیدار تو دارم که طبیب

عاجز آمد که مرا چاره درمان تو نیست.

شعر عشق , شعر در مورد عشق , شعر درباره عشق , شعر در وصف عشق

اشعار حافظ شیرازی Pdf

باش تا جان برود

در طلب جانانم

که به کاری

به از این بازنیاید جانم.

شعر گل , شعر در مورد گل , شعر درباره گل , شعر در وصف گل

اشعار سعدی شیراز

هر کس به تماشایی رفته ‌ست به صحرایی

ما را که تو منظوری خاطر نرود جایی

با چشم نمی‌بیند یا راه نمی‌داند

هر کو به وجود خود دارد ز تو پروایی

شعر شب بخیر , شعر در مورد شب بخیر , شعر درباره شب بخیر , شعر در وصف شب بخیر

دیوان اشعار سعدی شیرازی

آن چه در غیبتت 

ای دوست به من می‌گذرد،

نتوانم که حکایت کنم 

الا به حضور…

شعر صبح بخیر , شعر در مورد صبح بخیر , شعر درباره صبح بخیر , شعر در وصف صبح بخیر

اشعار عربی سعدی شیرازی

دیده را فایده آن است

که دلبر بیند

ور نبیند

چه بود فایده بینایی را.

شعر عید غدیر , شعر در مورد عید غدیر , شعر درباره عید غدیر , شعر در وصف عید غدیر

شعر سعدی

کسی که روی تو دیده‌ست حال من داند

که هر که دل به تو پرداخت صبر نتواند

چه روزها به شب آورد جان منتظرم

به بوی آن که شبی با تو روز گرداند

شعر تنهایی , شعر در مورد تنهایی , شعر درباره تنهایی , شعر در وصف تنهایی

شعر سعدی شیرازی

چشم بر هم نزنم گر تو به تیرم بزنی

لیک ترسم که بدوزد نظر از روی توام

زین سبب خلق جهانند مرید سخنم

که ریاضت کش محراب دو ابروی توام

شعر تولد , شعر در مورد تولد , شعر درباره تولد , شعر در وصف تولد

شعر سعدی سازمان ملل

اگر چه دل به کسی داد، جان ماست هنوز

به جان او که دلم بر سر وفاست هنوز

ندانم از پی چندین جفا که با من کرد

نشان مهر وی اندر دلم چراست هنوز؟

شعر ماه محرم , شعر در مورد ماه محرم , شعر درباره ماه محرم , شعر در وصف ماه محرم

شعر حافظ شیرازی بالعربی

گر مرا هیچ نباشد

نه به دنیا نه به عُقبی

چون تو دارم، همه دارم

دگرم هیچ نباید.

شعر لیاقت , شعر در مورد لیاقت , شعر درباره لیاقت , شعر در وصف لیاقت

شعر حافظ شیرازی عربی

من بدین خوبی و زیبایی ندیدم روی را

وین دلاویزی و دلبندی نباشد موی را

ای موافق صورت و معنی، که تا چشم من است

از تو زیباتر ندیدم روی و خوشتر خوی را

شعر لب , شعر در مورد لب , شعر درباره لب , شعر در وصف لب

شعر حافظ شیرازی

خیال در همه عالم

برفت و بازآمد

که از حضور تو

خوشتر ندید جایی را.‏

شعر لبخند , شعر در مورد لبخند , شعر درباره لبخند , شعر در وصف لبخند

اشعار سعدی شیرازی عاشقانه

ای روی تو آرام دل خلق جهانی

بی روی تو شاید که نبینند جهان را

در صورت و معنی که تو داری چه توان گفت

حسن تو ز تحسین تو بستست زبان را

زین دست که دیدار تو دل می‌برد از دست

ترسم نبرم عاقبت از دست تو جان را

یا تیر هلاکم بزنی بر دل مجروح

یا جان بدهم تا بدهی تیر امان را

شعر ادب , شعر در مورد ادب , شعر درباره ادب , شعر در وصف ادب

شعر سعدی شیراز

پیش رویت دگران صورت بر دیوارند

نه چنین صورت و معنی که تو داری دارند

 عجب از چشم تو دارم که شبانش تا روز

خواب می‌گیرد و شهری ز غمت بیدارند

شعر انسانیت , شعر در مورد انسانیت , شعر درباره انسانیت , شعر در وصف انسانیت

شعر کوتاه سعدی شیرازی

هر کسی را سر چیزی و تمنای کسی‌ست

ما به غیر از تو نداریم تمنای دگر

زان که هرگز به جمال تو در آیینه وهم

متصور نشود صورت و بالای دگر

شعر تهران , شعر در مورد تهران , شعر درباره تهران , شعر در وصف تهران

شعر سعدی سازمان ملل

اگر از کمند عشقت بروم کجا گریزم

که خلاص بی تو بندست و حیات بی تو زندان

اگرم نمی‌پسندی مدهم به دست دشمن

که من از تو برنگردم به جفای ناپسندان

شعر آسمان , شعر در مورد آسمان , شعر درباره آسمان , شعر در وصف آسمان

شعر سعدی سازمان ملل دروغ

سودای تو از سرم به در می‌نرود

نقشت ز برابر نظر می‌نرود

افسوس که در پای تو ای سرو روان

سر می‌رود و بی‌تو به سر می‌نرود.

شعر خداحافظی , شعر در مورد خداحافظی , شعر درباره خداحافظی , شعر در وصف خداحافظی

شعر سعدی روی سازمان ملل

این لطافت که تو داری همه دل‌ها بفریبد

وین بشاشت که تو داری همه غم‌ها بزداید

شعر مرگ , شعر در مورد مرگ , شعر درباره مرگ , شعر در وصف مرگ

شعر سعدی و سازمان ملل

من چرا دل به تو دادم که دلم می‌شکنی

یا چه کردم که نگه باز به من می‌نکنی

شعر ماه اردیبهشت , شعر در مورد ماه اردیبهشت , شعر درباره ماه اردیبهشت , شعر در وصف ماه اردیبهشت

شایعه شعر سعدی سازمان ملل

ای ساقی!

از آن پیش که مستم کنی از می

من، خود ز نظر بر قد و بالای تو مستم.

بخواب عشقم , بخواب عشقم شعر , بخواب عشقم شعرنو , آسوده بخواب عشقم

شعر سعدی بر سر سازمان ملل

گر تو را خاطر ما نیست خیالت بفرست

تا شبی محرم اسرار نهانم باشد.

شعر موفقیت , شعر در مورد موفقیت , شعر درباره موفقیت , شعر در وصف موفقیت

شعر در مورد سعدی

هر که سودای تو دارد چه غم از هر دو جهانش؟

نگران تو چه اندیشه و بیم از دگرانش

آن پی مهر تو گیرد که نگیرد پی خویشش

و آن سر وصل تو دارد که ندارد غم جانش

شعر دلتنگی , شعر در مورد دلتنگی , شعر درباره دلتنگی , شعر در وصف دلتنگی

شعر در مورد سعدی شیرازی

روزی گفتی شبی کنم دلشادت

وز بند غمان خود کنم آزادت

دیدی که از آن روز چه شب ها بگذشت

وز گفته خود هیچ نیامد یادت.

شعر آتش , شعر در مورد آتش , شعر درباره آتش , شعر در وصف آتش

شعر در مورد دوست سعدی

هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم

نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم

به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم

شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم

شعر پاییز , شعر در مورد پاییز , شعر درباره پاییز , شعر در وصف پاییز

شعر در مورد دوستی سعدی

چنان به موی تو آشفته‌ام، به بوی تو مست

که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست

شعر امام علی , شعر در مورد امام علی , شعر درباره امام علی , شعر در وصف امام علی

شعر در مورد عشق سعدی

مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست

یا شب و روز بجز فکر توام کاری هست

به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس

که به هر حلقه موییت گرفتاری هست

شعر دوستت دارم , شعر در مورد دوستت دارم , شعر درباره دوستت دارم , شعر در وصف دوستت دارم

شعر در مورد تولد سعدی

گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست

در و دیوار گواهی بدهد کاری هست

هر که عیبم کند از عشق و ملامت گوید

تا ندیدست تو را بر منش انکاری هست

شعر گذر عمر , شعر در مورد گذر عمر , شعر درباره گذر عمر , شعر در وصف گذر عمر

شعر در مورد گل سعدی

صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم

همه دانند که در صحبت گل خاری هست

نه من خام طمع عشق تو می‌ورزم و بس

که چو من سوخته در خیل تو بسیاری هست

شعر کلیسا , شعر در مورد کلیسا , شعر درباره کلیسا , شعر در وصف کلیسا

شعر در مورد مرگ سعدی

باد خاکی ز مقام تو بیاورد و ببرد

آب هر طیب که در کلبه عطاری هست

من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود

سر و جان را نتوان گفت که مقداری هست

شعر کودکی , شعر در مورد کودکی , شعر درباره کودکی , شعر در وصف کودکی

شعر در مورد ایران از سعدی

من از این دلق مرقع به درآیم روزی

تا همه خلق بدانند که زناری هست

همه را هست همین داغ محبت که مراست

که نه مستم من و در دور تو هشیاری هست

شعر کمک , شعر در مورد کمک , شعر درباره کمک , شعر در وصف کمک

شعری در مورد سعدی

خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست

طاقت بار فِراق این همه ایامم نیست

خالی از ذکر تو عضوی چه حکایت باشد

سر مویی به غلط در همه اندامم نیست

شعر مردانگی , شعر در مورد مردانگی , شعر درباره مردانگی , شعر در وصف مردانگی

شعر در مورد حافظ شیرازی

میل آن دانه‌ی خالم نظری بیش نبود

چون بدیدم ره بیرون شدن از دامم نیست

شب بر آنم که مگر روز نخواهد بودن

بامدادت که نبینم طمع شامم نیست

شعر غربت , شعر در مورد غربت , شعر درباره غربت , شعر در وصف غربت

شعر درباره سعدی شیرازی

چشم از آن روز که بَرکردم و رویت دیدم

به همین دیده سر دیدن اقوامم نیست

نازنینا! مکن آن جور که کافر نکند

ور جَهودی بِکُنم بهره در اسلامم نیست

شعر هدف , شعر در مورد هدف , شعر درباره هدف , شعر در وصف هدف

در مورد شعر حافظ شیرازی

گو همه شهر به جنگم به درآیند و خلاف

من که در خلوت خاصم خبر از عامم نیست

نه به زِرق آمده‌ام تا به ملامت بروم

بندگی لازم اگر عزت و اکرامم نیست

شعر گرگ , شعر در مورد گرگ , شعر درباره گرگ , شعر در وصف گرگ

شعر در مورد دوست سعدی

به خدا و به سراپای تو، کز دوستیت

خبر از دشمن و اندیشه ز دشنامم نیست

دوستت دارم اگر لطف کنی ور نکنی

به دو چشم تو که چشم از تو به انعامم نیست

شعر جهالت , شعر در مورد جهالت , شعر درباره جهالت , شعر در وصف جهالت

شعر سعدی در مورد دوست داشتن

من بی‌مایه که باشم که خریدار تو باشم

حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم

تو مگر سایه لطفی به سر وقت من آری

که من آن مایه ندارم که به مقدار تو باشم

خویشتن بر تو نبندم که من از خود نپسندم

که تو هرگز گل من باشی و من خار تو باشم

شعر پرسپولیس , شعر در مورد پرسپولیس , شعر درباره پرسپولیس , شعر در وصف پرسپولیس

شعر سعدی در مورد دوست یابی

علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد

دریغ سود ندارد چو رفت کار از دست

به روزگار سلامت سلاح جنگ بساز

وگرنه سیل چو بگرفت،سد نشایدبست

شعر پرنده , شعر در مورد پرنده , شعر درباره پرنده , شعر در وصف پرنده

شعر های سعدی در مورد دوست

چه فتنه بود که حسن تو در جهان انداخت

که یک دم از تو نظر بر نمی‌توان انداخت

بلای غمزه نامهربان خون خوارت

چه خون که در دل یاران مهربان انداخت

شعر خنده , شعر در مورد خنده , شعر درباره خنده , شعر در وصف خنده

شعر درباره دوستی سعدی

تو را حکایت ما مختصر به گوش آید

که حال تشنه نمی‌دانی ای گل سیراب

اگر چراغ بمیرد صبا چه غم دارد

و گر بریزد کتان چه غم خورد مهتاب

دعات گفتم و دشنام اگر دهی سهل است

که با شکردهنان خوش بود سؤال و جواب

شعر خواب , شعر در مورد خواب , شعر درباره خواب , شعر در وصف خواب

شعری در مورد عشق از سعدی

اگر تو فارغی از حال دوستان یارا

فراغت از تو میسر نمی‌شود ما را

تو را در آینه دیدن جمال طلعت خویش

بیان کند که چه بودست ناشکیبا را

بیا که وقت بهارست تا من و تو به هم

به دیگران بگذاریم باغ و صحرا را

شعر هجران , شعر در مورد هجران , شعر درباره هجران , شعر در وصف هجران

شعر درمورد عشق از سعدی

آیین برادری و شرط یاری

آن نیست که عیب من هنر پنداری

آنست که گر خلاف شایسته روم

از غایت دوستیم دشمن داری

شعر استقلال , شعر در مورد استقلال , شعر درباره استقلال , شعر در وصف استقلال

شعر از سعدی در مورد تولد

آن کیست که دل نهاد و فارغ بنشست  

پنداشت که مهلتی و تأخیری هست 

گو میخ مزن که خیمه می‌باید کند  

گو رخت منه که بار می‌باید بست

شعر سربازی , شعر در مورد سربازی , شعر درباره سربازی , شعر در وصف سربازی

شعر در مورد مرگ از سعدی

یکی را دست حسرت بر بناگوش

یکی با آنکه میخواهد در آغوش

شعر چوپان , شعر در مورد چوپان , شعر درباره چوپان , شعر در وصف چوپان

شعری درمورد ایران از سعدی

شنیدم که جمشید فرخ ‏سرشت

به سرچشمه ‏ای بر به سنگی نوشت

برین چشمه چون ما بسی دم زدند

برفتند چون چشم برهم زدند

شعر همسر , شعر در مورد همسر , شعر درباره همسر , شعر در وصف همسر

شعر درباره ایران از سعدی

ز چشم مست تو امید خواب می بینم

تو خوش بخفت که ما را قرار خفتن نیست

به دیدن از تو قناعت نمی توانم کرد

حکایتی دگرم هست و جای گفتن نیست

شعر فوتبال , شعر در مورد فوتبال , شعر درباره فوتبال , شعر در وصف فوتبال

شعر کوتاه درباره ایران از سعدی

گر آن مراد شبی در کنار ما باشد

زهی سعادت و دولت که یار ما باشد

اگر هزار غمست از جهانیان بر دل

همین بسست که او غمگسار ما باشد

شعر آزادی , شعر در مورد آزادی , شعر درباره آزادی , شعر در وصف آزادی

شعری کوتاه درباره ایران از سعدی

به کنج غاری عزلت گزینم از همه خلق

گر آن لطیف جهان یار غار ما باشد

از آن طرف نپذیرد کمال او نقصان

وزین جهت شرف روزگار ما باشد

شعر حسادت , شعر در مورد حسادت , شعر درباره حسادت , شعر در وصف حسادت

شعری در مورد بهار از سعدی

جفای پرده درانم تفاوتی نکند

اگر عنایت او پرده دار ما باشد

مراد خاطر ما مشکلست و مشکل نیست

اگر مراد خداوندگار ما باشد

شعر حال خوش , شعر در مورد حال خوش , شعر درباره حال خوش , شعر در وصف حال خوش

شعری در مورد خدا از سعدی

به اختیار قضای زمان بباید ساخت

که دایم آن نبود کاختیار ما باشد

و گر به دست نگارین دوست کشته شویم

میان عالمیان افتخار ما باشد

شعر غروب , شعر در مورد غروب , شعر درباره غروب , شعر در وصف غروب

شعری در مورد طبیعت از سعدی

به هیچ کار نیایم گرم تو نپسندی

و گر قبول کنی کار کار ما باشد

نگارخانه چینی که وصف می‌گویند

نه ممکنست که مثل نگار ما باشد

چنین غزال که وصفش همی‌رود سعدی

گمان مبر که به تنها شکار ما باشد

شعر خدا , شعر در مورد خدا , شعر درباره خدا , شعر در وصف خدا

شعر در وصف سعدی

تا دل ز مراعات جهان برکندم

صد نعمت را ، به منتی نپسندم

هر چند که نو آمده‌ام از سر ذوق

بر کهنه جهان چون گل نو می‌خندم

شعر فرزند , شعر در مورد فرزند , شعر درباره فرزند , شعر در وصف فرزند

شعر در وصف بهار سعدی

درخت ، غـنـچــه برآورد و بلـبلان مســــتند          

جهان جوان شد و یاران به عیش بنشــستند 

بســاط ســبزه لگد کوب شد به پای نشـــاط          

 ز بس که عارف و عامی ،به رقص بر جســتند

شعر غرور , شعر در مورد غرور , شعر درباره غرور , شعر در وصف غرور

شعر در وصف دوست از سعدی

نه بر اشتری سوارم، نه چو خر به زیر بارم

نه خداوند رعیت، نه غلام شهریارم

غم موجود و پریشانی معدوم ندارم

نفسی می زنم آسوده و عمری به سر آرم

شعر غم , شعر در مورد غم , شعر درباره غم , شعر در وصف غم

شعری در وصف دوست از سعدی

چه خوش باشد آهنگ نرم حزین

به گوش حریفان مست صبوح

به از روى زیباست آواز خوش

که آن حظ نفس است و این قوت روح

شعر حرف مفت , شعر در مورد حرف مفت , شعر درباره حرف مفت , شعر در وصف حرف مفت

شعر وصف بهار سعدی

عام نادان پریشان روزگار

به ز دانشمند ناپرهیزگار

کان به نابینایی از راه اوفتاد

وین دو چشمش بود و در چاه اوفتاد

شعر محبت , شعر در مورد محبت , شعر درباره محبت , شعر در وصف محبت

معنی شعر وصف بهار سعدی

برو هر چه مى بایدت پیش گیر

سر ما ندارى سر خویش گیر

شعر چشم , شعر در مورد چشم , شعر درباره چشم , شعر در وصف چشم

شعری در وصف دوست از مولانا

برآمد باد صبح و بوی نوروز

به کام دوستان و بخت پیروز

مبارک بادت این سال و همه سال

همایون بادت این روز و همه روز

شعر افغانستان , شعر در مورد افغانستان , شعر درباره افغانستان , شعر در وصف افغانستان

شعرهای سعدی در وصف دوست

پیش ما رسم شکستن نبود عهد وفا را

الله الله تو فراموش مکن صحبت ما را

قیمت عشق نداند قدم صدق ندارد

سست عهدی که تحمل نکند بار جفا را

شعر مهربانی , شعر در مورد مهربانی , شعر درباره مهربانی , شعر در وصف مهربانی

شعر در مورد دوست سعدی

گر مخیر بکنندم به قیامت که چه خواهی

دوست ما را و همه نعمت فردوس شما را

گر سرم می‌رود از عهد تو سر بازنپیچم

تا بگویند پس از من که به سر برد وفا را

شعر ماه , شعر در مورد ماه , شعر درباره ماه , شعر در وصف ماه

شعر سعدی در مورد دوست داشتن

خنک آن درد که یارم به عیادت به سر آید

دردمندان به چنین درد نخواهند دوا را

باور از مات نباشد تو در آیینه نگه کن

تا بدانی که چه بودست گرفتار بلا را

شعر مسافرت , شعر در مورد مسافرت , شعر درباره مسافرت , شعر در وصف مسافرت

شعر سعدی در مورد دوست یابی

از سر زلف عروسان چمن دست بدارد

به سر زلف تو گر دست رسد باد صبا را

سر انگشت تحیر بگزد عقل به دندان

چون تأمل کند این صورت انگشت نما را

شعر حجاب , شعر در مورد حجاب , شعر درباره حجاب , شعر در وصف حجاب

شعر های سعدی در مورد دوست

شب فراق نخواهم دواج دیبا را

که شب دراز بود خوابگاه تنها را

شعر امام حسن عسکری , شعر در مورد امام حسن عسکری , شعر درباره امام حسن عسکری , شعر در وصف امام حسن عسکری

شعری در مورد عشق از سعدی

اگرم حیات بخشی و گرم هلاک خواهی

سر بندگی به حکمت بنهم که پادشاهی

شعر حضرت مهدی , شعر در مورد حضرت مهدی , شعر درباره حضرت مهدی , شعر در وصف حضرت مهدی

شعر درمورد عشق از سعدی

خوشتر از دوران عشق ایام نیست

بامداد عاشقان را شام نیست

مطربان رفتند و صوفی در سماع

عشق را آغاز هست انجام نیست

شعر آب , شعر در مورد آب , شعر درباره آب , شعر در وصف آب

شعر از سعدی در مورد تولد

سعدیا چون بت شکستی خود مباش

خود پرستی کمتر از اصنام نیست

شعر تشکر , شعر در مورد تشکر , شعر درباره تشکر , شعر در وصف تشکر

شعر در مورد مرگ از سعدی

سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی

عشق محمد بس است و آل محمد

اشعار سعدی

آخرین بروز رسانی در : شنبه 20 آبان 1396

کپی برداری از مطالب سایت با ذکر نام جسارت و لینک مستقیم بلا مانع است.