شعر در مورد تمنا

شعر در مورد تمنا ,شعری در مورد تمنا,شعر در مورد اسم تمنا,شعر درباره تمنا,شعر تمنای وصال,شعر تمنای وصال شیخ بهایی,شعر تمنای وصال مختاباد,شعر تمنای وصال,شعر تمنای وصال از کیست,شعر تمنای وصال جمشید,شعر تمنای وصال مولانا,شعر تمنای وصالم نیست,شعر تمنای وصال از جمشید,متن شعر تمنای وصال,شعر شیخ بهایی تاکی به تمنای وصال تو یگانه,شعر تمنا,شعر تمنی,شعر غرق تمنای توام,متن شعر تمنای وصال

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد تمنا برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

از تو برکندن دل

ممکن اگر بود مرا

به تمنای تو…

کی اینهمه جان می‌کندم؟

شعر در مورد تمنا

من دلباخته‌ای عصیانی

آشوب گری پر تمنا

از عالم گریخته‌ای پر تردید

آمیخته با طبیعتِ پیکرت

آمیخته با عطرِ خوبِ خوبِ بودنت

سر بر بالینت گذاردم

شعری در مورد تمنا

به زیرِ بارشِ مهرت

دلم خیسِ تمنا شد

تو از گنجِ درونِ خویش

لبانت را نگیر از من

شعر در مورد اسم تمنا

تو معشوق باش

همین‌گونه ستبر

همین‌گونه سپید

همین‌گونه که چشمهات تپه دارد و دشت

و دستهات که دور

دور دست های تمناست

شعر درباره تمنا

هر کسی را سر چیزی و تمنای کسی‌ست

ما به غیر از تو نداریم تمنای دگر

زان که هرگز به جمال تو در آیینه وهم

متصور نشود صورت و بالای دگر

شعر تمنای وصال

ای در دل من میل و تمنا همه تو

وندر سر من مایه سودا همه تو

هرچند به روزگار در می‌نگرم

امروز همه تویی و فردا همه تو

شعر تمنای وصال شیخ بهایی

این همه قصه فردوس و تمنای بهشت

گفت و گویی و خیالی ز جهان من و توست

نقش ما گو ننگارند به دیباچه عقل

هرکجا نامه عشق است نشان من و توست

شعر تمنای وصال مختاباد

دست‌های تو

سبزینگیِ جنگل‌ شمال

گیسوان من

سیاه گردبادی از جنوب

در تمنایِ وزیدن و گریختن

در تمنایِ گریختن و وزیدن

شعر تمنای وصال

خوردن یک سیب رسیده‌ی سفید

در یک روز شفاف و

روشن زمستانی

محبوب من!

دل بستن به تو

مثل شادمانی نفس کشیدن است

در یک درختزار پوشیده از برف!

شعر تمنای وصال از کیست

و به نرمی لبخند می زنم

بر خستگی که فقط همین است

در تن آرزویی برای خواب

در روح تمنایی برای نیندیشیدن

شعر تمنای وصال جمشید

پلک بستی که تماشا به تمنا برسد

پلک بگشا که تمنا به تماشا برسد

چشم کنعان نگران است خدایا مگذار

بوی پیراهن یوسف به زلیخا برسد

شعر تمنای وصال مولانا

گر من شوم شیدای تو شیدای روی ماه تو

از عشق من اشباع شوی ،غرق تمنا می شوی

شور و شعف بینی زمن ، با من وفاداری کنی

هر دم که برپا می شوی یک قوی زیبا می شوی

شعر تمنای وصالم نیست

چون هم نفسی کنم تمنا

بر آینه چشم برگمارم

ترسم ز نفاق آینه هم

زان نتوانم که دم برآرم

شعر تمنای وصال از جمشید

چشم فروبسته اگر واکنی

در تو بود، هرچه تمنا کنی

عافیت از غیر، نصیب تو نیست

غیر تو ای خسته، طبیب تو نیست

متن شعر تمنای وصال

دو عالم از تمنا شد بیابان مرگ ناکامی

همان خامی به دنبال تمنا می برد ما را

مکن تکلیف همراهی به ما ای سیل پا در گل

که دست از جان خود شستن به دریا می برد ما را

شعر در مورد تمنا

بیشتر بخوانید :

شعر در مورد عادت

شعر در مورد مقاومت

شعر در مورد عروسک

شعر در مورد مغز

شعر در مورد مظلومیت